با تغییر اختلاف دمای روز و شب می توان به کنترل ارتفاع گیاهان مختلف دست پیدا کرد. بر طبق اندازه گیریهای انجام شده بر روی ساقه بدین نتیجه رسیده اند که درصد بالایی از طویل شدن ساقه در اوایل صبح یعنی بلافاصله بعد از طلوع آفتاب اتفاق می افتد. بنابراین کاربرد دماهای خنک برای حداقل 2 ساعت در اوایل صبح درست قبل از طلوع آفتاب طول ساقه را کاهش خواهد داد.
البته نکته حائز اهمیت در ارتباط با امکان استفاده از این روش این است که درجه حرارت به اندازه کافی کنترل شود یعنی این روش در آب و هوای گرم و یا در طول تابستان در بسیاری از مکانها عملی و کاربردی نیست.
این روش در اکثر گیاهان پیازی چون لاله، زنبق، نرگس و یا گیاهان خانواده خیار مؤثر نیست این روش علاوه بر تأثیر روی ارتفاع گیاه، اندازه و تعداد گل را در تعدادی از گونه ها تحت تأثیر قرار میدهد. کنترل اختلاف دمای روز و شب بسیارحائز اهمیت است فرضاً اختلاف زیاد دمای روز و شب در لیلیوم کلروز و پیچیدگی برگ را تحریک می کند و یا در این شرایط سطوح نیتروژن و کربوهیدرات گیاهی کاهش می یابد که این وقایع منجر به زرد شدگی برگهای لیلیوم پس از برداشت و سوختگی حاشیه براکته و ریزش cyathia در بنت قنسول می شود.
مواد شاخه زا :
چندین ماده از این دست وجود دارد که به روشهای مختلفی عمل می کنند:
1- فلورل (اتفن):روی انواعی از گونه های گیاهی چون آزالیا، داوودی، فوشیا، شمعدانی و گل حنا، شاه پسند و.... استفاده شده است.
2- آکسل :گاهی به منظور افزایش شاخه های جانبی گره های پائینی در گیاهان رز و میخک استفاده می شود.
3- آتریمک dikegulac sodium:روی گیاهانی چون آزالیا، بگونیا، کلرودندرون، فوشیا، گاردنیا، شمعدانی، کالانکوئه، شاه پسندو شفلرا مورد استفاده قرار گرفته است.
مواد شیمیایی مورد استفاده به منظور تکامل گل:
استعمال خارجی مواد تنظیم کننده رشد که گلدهی را تحت تأثیر قرار می دهند از دو طریق است:
1- بوسیله تحریک انگیزش گل و تکامل آن
2- تنها بوسیله تحریک تکامل گل
موادی که تنها باعث تکامل جوانه های گل می شوند :
جیبرلین در آزالیا می تواند جایگزین تیمار سرمایی شود بدین ترتیب که اگر آن را با غلظت ppm 1000 به صورت اسپری به مدت 5 هفته بکار ببریم باز شدن جوانه های بالغ گل را سبب شده ایم.
جیبرلین به منظور تکامل دمگل و افزایش یکنواختی در گلدهی سیکلامن مورد استفاده قرار گرفته است.
در شیپوری، خیساندن یا اسپری کردن غده ها با جیبرلین منجر به افزایش تعداد گل و همچنین تسریع در تکامل و ظهور گل شده است.
فصل ششم اصول هرس و تربیت
هرس كردن
به طور كلی هرس عبارتست از قطع كامل یا جزیی شاخه، ریشه، پوست، برگ و یا گل و میوه به منظور تحت تأثیر قرار دادن و هدایت نحوه رشد و باروری گیاه.
هرس کردن یكی از عملیات مهم باغبانی است كه از حدود سه هزار سال پیش شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
دلایل و فواید هرس را می توان به شرح زیر خلاصه كرد:
1- حذف شاخه های مزاحم، خشك شده، آفت زده، مریض و شكسته جهت حفظ و تأمین سلامت گیاه.
2- ایجاد شرایط مناسب جهت ورود نور و هوا به درون شاخساره و خلوت ساختن نقاط شلوغ و متراكم آن به منظور ایجاد مكان تولید محصول بیشتر و مرغوبتر.
3- ایجاد شكل ویژه در شاخساره گیاه، این امر به ویژه در میوه كاری و نیز در شكل سازی گیاه جهت تزئین باغ و باغچه از اهمیت خاصی برخوردار است.
4- ایجاد تعادل بین شاخساره و ریشه به ویژه هنگام نشا كاری و جابجا كردن گیاه جهت موفقیت و ایجاد امكان رشد اولیه سریعتر برای گیاه.
5- جوان ساختن درختان مسن از طریق حذف شاخه های پیر و وادار كردن درخت به تولید شاخه های جدید، جهت بالا بردن قدرت باردهی آن.
6- پیش یا پس اندازی باروری گیاه و تنظیم گلدهی و ایجاد تعادل بین رشد رویشی و میزان محصول و بالا بردن كیفیت فرآورده تولید شده.
7- محدود كردن رشد و كوتاه ساختن گیاه برای تسهیل عملیاتی مانند سمپاشی و برداشت محصول و نیز به دلایل تزئینی.
زمان هرس
بسته به نوع گیاه و هدف از هرس این كار در دو موقع از سال انجام می شود:
یكی هرس كه در هنگام ركود یا خواب زمستانه انجام می شود و هرس سیاه یا هرس زمستانه نامیده می شود و دیگری هرسی كه در دوره فعالیت گیاه یعنی هنگامی كه گیاه دارای برگ و احیاناً گل و میوه است انجام می گیرد و هرس سبز یا هرس تابستانه نام دارد
هرس سیاه یا زمستانه
این نوع هرس ها از آنجا كه در زمانی انجام می شود كه گیاه فاقد برگ و در حال ركود است بیشتر مرسومند چون اولاً در این هنگام شاخه ها بدون پوشش بوده، قابل مشاهده هستند و به راحتی میتوان به آنها دسترسی پیدا كرد و آنهایی را كه باید بطور كامل و یا جزیی حذف شوند با دیدی باز برگزید ثانیاً چون گیاه در این زمان فعالیت زیستی چندانی ندارد، میزان آسیب حاصله از هرس به حداقل كاهش می یابد. از هرس های زمستانه می توان هرس های شكل دهی نهالهای جوان تازه كشت شده را نام برد.
این هرس ها مهمترین گام بر تشكیل شاخه های اصلی درخت یا بوته آینده به شمار می روند و در حقیقت بنا و اساس شكل آینده گیاه را تشكیل می دهند.
علاوه بر این هرس ها، حذف شاخه های شكسته، مریض و آفت زده نیز باید در زمستان پیش از فعال شدن گیاه انجام شود زیرا این نوع شاخه ها معمولا ًپناهگاه و منبع انتشار آفات و امراض اند. هرس دیگری كه باید حتماً در زمستان انجام شود هرس ریشه است.
هرس سبز یا تابستانه
این نوع هرس ها گرچه همگی به نام تابستانه خوانده می شوند ولی در عمل بر حسب نوع می توان آنها را از اوایل تا اواخر تابستان انجام داد.
مهمترین هرس های تابستانه عبارتند از: حذف گلها و میوه های اضافی كه كلاً تنك كردن نامیده می شوند. ایجاد زخم بر روی پوست، حذف نركها و پاجوشها، بریدن قسمتهای انتهایی شاخه های تند رشد و هرس بوته های زینتی و بالاخره هرس برگ.
هرس شاخه
در بین اعضا مختلف یك گیاه تعداد و نحوه رشد شاخه ها مهمترین عامل تعیین كننده در نحوه و اندازه پایداری آن در مقابل فشارهای ناشی از وزن میوه، باد و برف و یخبندان زمستانه به شمار می رود. به علاوه نحوه قرار گرفتن شاخه ها و زاویه آنها با تنه و شاخه های اصلی تر به میزان زیادی بر روی قدرت باروری گیاه و تحمل آن در برابر شرایط نامساعد جوی تأثیر می گذارد. به این دلایل در هنگام هرس شاخه های یك گیاه باید دقت زیادی به كار برد و همواره شكل و اندازه نهایی آ ن را درنظر گرفت به طور كلی شاخه های یك گیاه چوبی را می توان به دو گروه بارور و نابارور تقسیم نمود. شاخه های نابارور عبارتند از: پاجوشها، نركها و شاخه های معمولی بی بار (فاقد گل و میوه).
هرس ریشه
ریشه از دو طریق به رشد گیاه كمك می كند. یكی از طریق جذب آب كه به عنوان نیروی محركه رشد بكار می رود و دیگر از طریق هورمون های ویژه ای از گروه جیبرلین كه عامل تحریك رشد گیاهی هستند. وجود تعادل بین حجم ریشه با شاخساره برای رشد و باروری متناسب گیاه مورد لزوم است. اگر این تعادل، در جهت ریشه به هم بخورد (از بین رفتن شاخساره در اثر هرس شدید و یا حمله بیماریها و آفات) گیاه تولید شاخساره بسیار می كند و باردهی آن به عقب می افتد.
اگر به هم خوردن تعادل در جهت شاخساره باشد ریشه به دلیل نامناسب بودن خاك و كم آبی و یا از بین رفتن آن در اثر حمله بیماریها و آفات رشد گیاه محدود می شود و در عوض گیاه زودتر به بار می نشیند و درصد تبدیل گل به میوه نیز بالا می رود با استفاده از این پدیده بشر از زمانهای دور كوشیده است با هرس ریشه، اندازه گیاهان مورد نظر را به کنترل خود در آورد و به حد دلخواه محدود سازد، این عمل اخیراً در سطح تجارتی بر روی سیب انجام شده و طی آن توانسته اند به وسیله متغیرهای ویژه ای ریشه های درختان را در زمستان قطع و بدون آسیب وارد آمدن به محصول سال بعد رشد درختان را محدود كنند.
مثال بسیار چشمگیر دیگری از اثر هرس ریشه بر روی رشد درخت را میتوان در درختان بسیار كوچك (مینیاتوری) ژاپنی كه بونسای نامیده می شود دید كه به وسیله آن توانسته اند درختانی چند صد ساله را كه در طبیعت ارتفاعشان به ده ها متر می رسد بسیار كوچك نگاهدارند. برای این كار ریشه را طی قرون متمادی بطور مداوم هرس می کنند. نوعی دیگر از هرس ریشه هنگام كشت نهال در محل اصلی و یا انتقال آن از خزانه ای به خزانه دیگر در مورد برخی دیگر از گیاهان چوبی (مانند میوه های دانه دار و هسته دار و مركبات) و بعضی گیاهان زینتی مثل ورد و نیز هنگام نشاء برخی سبزیها مثل گوجه فرنگی و بادنجان از طریق سرزنی ریشه های فرعی صورت می گیرد.