ميزان پتاسيم در خاك:
نتيجه:
مقدار پتاسيمى كه توسط نمكهاى خنثى اندازهگيرى مىشود معرف وضعيت حاضلخيزى از حيث پتاسيم در هر نقطه از زمان است. البته اگر ساير عوامل رشد، محدود كننده نباشند، جذب پتاسيم بهوسيله گياه بهترين معيار براى قابل جذب بودن اين عنصر مىباشد.
پتاسيم قابل تبادل در كشاورزى اهميت زيادى دارد. از اين رو افزودن مداوم پتاسيم به خاك نه تنها قدرت تثبيت كردن پتاسيم را در خاك كاهش مىدهد بلكه سطح پتاسيم قابل تبادل و محلول در خاك را افزايش مىدهد كه اين به نوبه خود در بازدهى محصول منعكس مىشود. جذب پتاسيم در سطح ريشه وابستگى زيادى به شيب غلظت بين خاك و ريشه و مقدار پتاسيم از خاك به ريشه است. در خلال فصل رشد رطوبت محدود كنندهترين عامل در جذب پتاسيم در محلول خاك بهطرف ريشه است. با خشك شدن خاك، پخشيدگى پتاسيم كاهش مىيابد و بهطريقى باعث كاهش پتاسيم قابل جذب خاك مىشود. عواملى كه مؤثرترين نحوه قراردادن كودهاى پتاسيم را تعيين مىكنند عموما" آنهايى هستند كه بر تعادل پتاسيم در خاك اثر مىگذارند. اگر خاكى از كانيهاى رسى تثبيت كننده پتاسيم غنى باشد، بايد مقدار كمى پتاسيم بهصورت نوارى به خاك داده بشود. اين كار در نتيجه كاهش سطح تماس پتاسيم با خاك نتيجه بهترى دارد.
كودهاى پتاسيمى
- خاك چوب ؛ كه داراى K2SO3 است اولين منبع پتاسيم جهت مصارف كشاورزى مى باشد .
- سنگ معدن پتاسيم ؛ امروزه بيشتر معادن پتاسيم از طريق استخراج رسوبات حاصل از تبخير درياهاى پيشين در شرايط خشك به دست مى آيد كه در حدود 95% از كل معادن پتاسيم جهت توليد كود مورد بهره بردارى قرار مىگيرند.
- K2SO4 كه از تأثير KCL وH2SO4 حاصل مىشود بيشترين كود مصرفى را تشكيل مىدهد.
در ميان خاكها، خاك لوم سيلتى بيشترين توانايى را در نگهدارى پتاسيم دارد چون ظرفيت تبادلى بالايى دارد ولى در خاكهايى با CEC پايين، تلفات پتاسيم بيشتر مىباشد و بيشتر از طريق آبشويى صورت مىگيرد. ميزان پتاسيم در خاكها بايد در حد 150 تا 180 ppm باشد كه مؤسسات تحقيقات و كشاورزى خاكهايى با كمتر از 250 ppm پتاسيم را كوددهى مىكنند.
وضعيت پتاسيم در خاك |
مقدار پتاسيم قابل استفاده mg/Li |
بازده كود پتاسى |
خيلى كم |
0 – 50 |
خيلى خوب |
كم |
30 – 150 |
خوب |
متوسط |
150 – 250 |
متوسط |
زياد |
350 – 400 |
كم |
خيلى زياد |
بيشتر از 400 |
خيلى كم |
مواد آلى
مقدمه
مواد آلى شامل هيدرو كربنها، قندها، سلولزها، ويتامينها، پرو تئينها و چربيها مىباشند كه منشاء همه آنها شاخ و برگ درختان و موجودات زنده خاك است كه بهتدريج در فصول مختلف به زمين منتقل مىشوند و دستخوش تغييرات شيميايى و بيولوژيكى مىگردند. انتقال زياد مواد آلى در جنگلها از طريق شاخ و برگ درختان و ساير بقايايى گياهى خاكهاى جنگلى را غنى از مواد آلى مىسازد. در جنگلها تقريبا" چهار برابر زراعتهاى عادى، مواد آلى به خاك منتقل مىشود و مراحل تجزيه مكانيكى و شيميايى و بيولوژيكى را به تدريج پشت سر گذاشته در روند مزبور مقاومت اجزاى گياهى و درجه تخريبپذيرى مختلف تركيبات آلى سبب مىشود كه تأثير عوامل تجزيه روى آنها يكسان نباشد و تركيبات توليد شد نيز متنوع باشند. اعضاى گياهان را معمولا" ريشه، ساقه، برگ وبقاياى محصولات درختان، درختچهها، گياهان مرتعى و انواع گياهان زراعى را تشكيل مىدهند.
در سيستمهاى متفاوت بهرهبردارى بسته به نوع گياه طريقه كشت، آب و هواى منطقهاى، نوع و مقدار موادآلى جمعآورى شده در خاك متفاوت مىباشد. نقاط مرطوب محل رويش انواع گياهان بوده و در نتيجه مقدار انواع اعضاى گياهى منتقل شده به زمين بيشتر مىباشد بر عكس در آب و هواى خشك و نيمهخشك و در مناطق اكولوژيكى دست نخورده، خاكها موادآلى كمترى دارند.
بقاياى مواد آلى در خاك همزمان تجزيه نمىشوند بلكه اجزاء شيميايى متشكله آن بهطور مستقل از يكديگر مىشوند. قابليت تجزيه موادآلى با ثابت ماندن بقيه شرايط بستگى به نسبت C/N آنها دارد نسبت C/N اگر زياد باشد نشان دهنده اين است كه فعاليت ميكروارگانيسمها كاهش يافته و تجزيه مواد كاهش مىيابد ولى اگر نسبت C/N كاهش يابد نشان دهنده اين است كه تجزيه مواد با سرعت بيشتر انجام مىشود و قبل از همه ازت مينراليزه مىشود. در شرايط مساعد مواد مقاوم به تجزيه مانند ليگنين، برخى از پروتئینها، مومها، چربيها، تجزيه بطئى داشته و از آنها تركيبات بىشمار بوجود مىآيند كه برخى براى تشكيل هوموس اهميت فراوان دارند. مواد غير هوموسى اثرات كوتاه مدت از قبيل تأمين منابع غذايى و انرژى براى موجوات زنده و تأمين منابع انرژى و حاصلخيزى طبيعى براى خاك را بهعهده دارند. در حاليكه هوموس اثرات بلند مدتى از قبيل تأمين ساختمان مطلوب خاك، افزايش CEC، تامپون، pH و افزايش نگهدارى آب در خاك بهجاى مىگذارد.
آزمايش
وسايل و مواد لازم:
- محلول دى كروماتپتاسيم يك نرمال
- محلول سولفاتآهن
- اسيدسولفوريك غليظ
- اسيدفسفريك
- معرف دىفنيلآمين
- آب مقطر
- نمونه خاك
- بورت
- ارلن
- پىپت
- ترازوى ديجيتالى
روش كار:
اندازهگيرى مواد آلى به دو روش امكان پذير است:
- روش خشك
- روش تر
ما در اينجا از روش تر استفاده خواهيم كرد.
1 گرم خاك را كه از الك 15/0 ميلىمترى رد شده را وزن مىكنيم و در داخل ارلن ماير 500 ميلىليترى مىريزيم و سپس 10 ميلىليتر دى كروماتپتاسيم برداشته و روى خاك اضافه مىكنيم و به آرامى به هم مىزنيم. در مرحله بعدى 20 ميلىليتر اسيدسولفوريك غليظ به آن اضافه مىكنيم و آن را بهمدت 10 دقيقه به حال خود گذاشته تا واكنشهاى لازم صورت پذيرد. بعد از اين مدت 100 ميلىليتر آب مقطر و 10 ميلىليتر اسيدفسفريك به آن اضافه مىكنيم و بعد چند قطره معرف دىمتيلفنيل به آن اضافه مىكنيم. حالا تيتراسيون را با سولفاتآهن انجام مىدهيم. نقطه پايان زمانى است كه تغيير رنگ از حالت آبى به حالت سبز است.
محاسبات:
براى محاسبه ميزان مواد آلى خاك از فرمول زير استفاده مىشود.
بحث و نتيجهگيرى:
بهطور كلى خاكى را مىتوان حاصلخيز دانست كه عناصر ضرورى براىگياه را تأمين كند و بهطور مناسب آن را عرضه نمايد و در ضم غلظت هيچ عنصرى به حد سميت نرسد. در حالت كلى خاكى براى كشاورزى مناسب است كه در حدود 3 الى 5 درصد ماده آلى داشته باشد.
لازم به اشاره است كه استفاده از كود دامى بهترين روش براى بازگرداندن مواد آلى به خاك مىباشد و نيز اضافه كردن كمپوست، كودسبز، كاه و كلش نيز مىتواند ميزان موادآلى خاك را بالا ببرد. هر چقدر ميزان مواد آلى بيشتر باشد ميزان هوموس خاك نيز بيشتر است.
محل جمعآورى هوموس معمولا" لايههاى فوقانى خاك است. در حالت كلى بايد بيان كرد كه موادآلى خاك مورد آزمايش در حد مطلوبى بوده و ضرورتى ندارد كود و مواد آلى به مقدار زياد به آن اضافه بشود.
معمولا" خاكها را از نظر مقدار مواد آلى به گروههاى زير تقسيم مىكنند: