تاريخچه گياهان دارويي در كشورهاي مختلف
مصر
در بين ملل جهان، مصريان قديم را بايد نخستين ملتي دانست كه از گياهان دارويي بهطور غير قابل تصوري استفاده بهعمل ميآوردند. در عصر همر كشور مصر، بهعنوان منطقهاي غني از گياهان دارويي و سمي شهرت پيدا كرده بود. در اين كشور از روغن كرچك به مسهل، و از پوست انار جهت دفع كرم و همچنين از فرآوردههاي ديگر ترياك، ماندراگور، بنزوئن، استراكس، رزينها و غيره استفاده درماني بهعمل ميآمده است. در اوراق پاپيروس كه از مصريان قديم و از قرن 16 قبل از ميلاد مسيح باقي مانده، مطالبي درباره گياهان و خواص آنها يادداشت گرديده بود كه توجه خاص ملت قديم مصر را به خواص درماني گياهان نشان ميدهد. در تورات نيز به بعضي گياهان مفيد اشاره شده است. بايد اعتراف كرد كه قوم يهود در مورد استفاده از گياهان، سابقه كهني داشته است و چنين استنباط ميگردد كه فيتوتراپي ملت يهود با طبابت قديم ملت ايران و اعراب ارتباط داشته است.
بابل
طب بابل از طريق الواح كوچكي كه نام داروها را به خط ميخي روي آن نگاشتهاند بهدست ما رسيده است. قديميترين لوح متعلق به سومريها است. داروهايي كه مردمان ساكن بين دجله و فرات به كار ميگرفتند، كه منشاء ريشه گياهان داشتند. يكي از پادشاهان بابل به نام ماردو كاپاليدن دوم (772-710 ق.م) باغي درست کرده بود كه در آن 64 نوع گياه دارويي كشت ميشده است و در ميان آنها درخت سيب و انار، همچنين خيار، كدو، سير، پياز، رازيانه، زعفران، آويشن، خردل، زيره سياه، شويد، شيرينبيان، آنغوره و صبر نيز وجود داشته است. و از ميان گياهان مخدر ميتوان به هلبور، بنگ، مهرگياه، شاهدانه و خشخاش اشاره كرد، كه پرورش ميدادند.و تنها جهت طبابت خاندان سلطنتي مورد استفاده قرار ميگرفتند.
هند
فلسفه هند باستان بر اين باورند كه يك جريان مستمر تكنويني در طبيعت وجود دارد. انسان مي تواند با بكارگيري روشهاي سحر آميز، آن را مهار كند و اين نيروهاي پنهاني را به كنترل خود درآورد. در قديميترين آثار، به اين روشها اشاره شده است. هدف اساسي علم پزشكي در هند قديم طولاني كردن زندگي انسانها و يكي از مهمترين قسمتهاي آن شناخت مواد دارويي بوده است. اين داروها اساساً ريشه گياهي داشتند و گياهان دارويي بهصورت منظم و سازمان يافته طبق نسخههاي شاه بودايي به نام آشوكا (قرن سوم قبل از ميلاد) كشت ميشدند. خاك هند تعداد بيشماري از گياهان دارويي را در خود جاي داده است. تا امروز هند مانند گنجينهاي از گياهان طبي مانده است، كه هنوز تعدادي از آنها در انتظار شناخته شدن به سر ميبرند. از سوي ديگر اين كشور منبع ادويهجات و داروهاي آرامبخش براي همه دنيا بوده است. در متون هند قديم درباره گياهان طبي اين طور نوشته شده است: اين گياهان را بايد فرد شايستهاي ساكن جنگل كه پاك و مذهبي بوده و بهصورت شايستهاي روزه گرفته باشد جمعآوري كند. گياهان تازه اثر بيشتري دارند. اين گياهان بايد فقط در نقاطي دور از دسترس انسان ها كه خاك حاصلخيز و آب كافي داشته باشد و محل مقدس يا گورستاني در آن جا نباشد، كاشته شوند. گياه بايد ريشه دار باشد و آبياري شود و بر حسب نياز تحت تابش نور خورشيد قرار گيرد و گاهي اوقات از نور خورشيد حفاظت شود و به سمت شمال برگردارنده شود.
بسياري از مطالعات و دانش عمومي در هندوستان بر اين اشاره دارد که تعداد کمي از مردم ارتياط نزديکي با داروهاي جديد دارند. تقريباً کمتر از 30 درصد مردم با داروهاي جديد در ارتباط هستند، و در کل بقيه از داروهاي سنتي و گياهان دارويي استفاده ميکنند. تحقيقات نشان ميدهد در جنوب آسيا تعداد بيشماري از گياهان دارويي وجود دارد و ميليونها خانواده هنوز از گياهان دارويي استفاده ميکنند که منشاء اکثر اين گياهان هندوستان ميباشد. شرکتهاي زيادي از کشورهاي بيگانه (اروپايي) از اين گياهان بهعنوان پايه دارويي استفاده ميکنند. در اين کشورها تقريباً 70 درصد داروها منشاء گياهي دارد.
چين
از قديميترين كتابهاي درماني چينيها، متعلق به 2800 سال پيش از ميلاد، كتاب زرد امپراطوري به نام طب داخلي سنتي را ميتوان نام برد كه در آن به بيش از 100 گياه و خواص آنها اشاره شده است. آثار ديگري نيز در اين زمينه در چين وجود دارد كه يكي از آنها كتابي شامل بيش از 1000 گياه مفيد و دارويي با مشخصات كلي محل رويش و طرز درمان با آنهاست. در كتاب طب سوزني كه در چين اختراع شده است و در آن كشور بسيار مورد استفاده قرار ميگيرد. مهمترين قسمت طب قديم چيني شامل داروشناسي ميشد. نوشتهاي به نام پن تسائوتانگ كه در سال 1598 ميلادي تكميل و منتشر شد محتوي تعداد باور نكردني از گياهان دارويي، و داروهايي با ريشه حيواني است و ثابت ميكند كه چينيها بيش از هر قوم ديگري اين داروها را ميشناخته و بكار ميبردهاند. چينيها معتققد بودند كه طبيعت براي هر دردي، درماني در خود دارد و بدين طريق در طول قرنها كتابي درباره داروهاي مؤثر و همچنين موادي كه تا بهحال شناخته نشدهاند، تهيه نمودند. يكي از گياهان كه تأثير آن كاملاً شناخته نشده است ريشه سحرآميز جين سينگ است كه بهدليل توجه زياد اروپاييها به اين دارو، بهعنوان درمانكننده همه دردها از نازايي و پيري گرفته تا سرطان مورد استفاده بوده است.
يونان
يونانيان از گياهان جهت درمان بيماريها استفاده ميكردند، و حتي از برخي انواع گياهان سمي نيز اطلاع داشتند. بقراط طبيب بزرگ و بنيانگذار طبابت يونان قديم و همچنين طرفدارن مكتب بقراط، ارزش خاصي براي گياهان در طبابت قائل بودند، بهطوريكه در اين كشور نه تنها از گياهان بومي، بلكه از ديگر گياهان متعلق به ممالك ديگر مانند هند و مصر كه به يونان وارد ميشد، غالباً بهصورت مشروبات طبي استفاده بهعمل ميآمده است. تئوفراست، دانشمند يوناني كه در سالهاي 387-372 قبل از ميلادمسيح ميزيست، و شاگرد ارسطو فيلسوف يوناني بود، از بنيانگذاران فيتوتراپي، كه عبارت از درمان بيماريها با داروهاي گياهي است، به حساب ميآيد. در كتاب ارزنده اين دانشمند گرانمايه، متجاوز از 500 گياه دارويي با مشخصات و اختصاصات درماني شرح داده شده است.
رم
از كاتون كه در134 تا 149 قبل از ميلاد مسيح در رم ميزيست، و بهنظر او اطباء جز آدمكشهايي پيش نبودند، ياداشتها و نسخههايي باقي مانده است كه در آنها 120 گياه پرمصرف شدني در داروخانهها شرح داده شده است. بههمين نحو توسط دانشمندان ديگري مانند سلس كه از فلاسفه رم بود در حدود 250 نمونه گياه، و پلين طبيعيدان معروف رومي، در حدود 100 گياه شرح داده شده است. ديوسكوريد، كه در قرن اول ميلادي ميزيست، طبيب و گياهشناس مشهوري بوده است، كه 600 گياه دارويي را در كتاب خود با شرح خواص درماني آنها بيان داشته است. جالينوس كه از پزشكان نامي يونان و داراي شهرت جهاني بوده است، در يادداشتهاي خود 473 گياه دارويي را نام برد و در مورد مشخصات اين گياهان نيز به آثار ديوسكوريد استناد كرد. آثار علمي آرزشمندي از اين دانشمند عاليقدر و طبيب نابغه در رشتههاي مختلف طب باقي مانده است كه شهرت جهاني دارد. از اين زمان به بعد فيتوتراپي كه اساس آن در درمان بيماريها با استفاده از گياهان دارويي ميباشد، رونق چنداني پيدا نكرد. بهطوريكه تا قرن هشتم ميلادي به همان وضع قبلي با مختصر پيشرفتي باقي ماند.
ايران
ايرانيان از ديرباز و حتي پيش از ديگران در زمينه گياهان دارويي و كاربرد درماني آنها از دانش پيشرفتهاي برخوردار بودهاند. نمونه بارز آن كتاب باستاني اوستاست. در ونديداد يكي از پنج كتاب تشكيل دهنده اوستا (كه در مجموع دست كم 2500 سال پيشينه دارد)، بخشهاي پرشماري به گياه درماني، معرفي گياهان دارويي و كاربرد آنها اختصاص يافته است. اما متأسفانه در لشكركشي اسكندر مقدوني، كتابخانه مشهور اسكندريه در آتشسوزي عمدتاً نابود شد و بيشتر منابع و آثار و كتابهاي جمعآوري شده در آن سوخت و خاكستر شد. بدين ترتيب، سوابق گياهشناسي شرق كهن در دو تمدن ايران و مصر بر اثر اين آتشسوزيها، فاقد هر گونه مدرك ديرينه شناخت گياهان دارويي و خواص آنها گرديد. متأسفانه بعدها نيز بر اثر تخريب قلاع فرقه اسماعيليه و آتش زدن كتابخانههاي آن بهوسيله هلاكوخان مغول، بقيه آثار مكتوب گياهان دارويي، كه توسط اين فرقه جمعآوري شده بود، از ميان رفت، تا اينكه در قرن هشتم و نهم ميلادي، اطباء ايراني رونق خاصي به طبابت ايران و جهان بخشيدند. بهطوريكه با پيدا شدن دانشمندان و نوابغي نظير ابوعلي سينا و محمد زكرياي رازي با انتشار كتابهاي معروف خود (قانون و الحاوي) پيشرفتهاي زيادي نصيب ملت ايران و جهانيان گرديند. اين پيشرفتها همچنين در قرون بعد نيز ادامه يافت. در قرن 13 ميلادي، ابنبيطار، اختصاصات متجاوز از 1400 گياه را كه خود شخصاً ميشناخت را در كتابش شرح داد.