کاشت و پرورش فندق

نام علمی: corylus avellana

خانواده یا تیره: Betulaceae (Corylacaea)

نام انگلیسی: Filber tree –Hazelnut tree -cobnut

نام عربی: نبدق – جلوز - مثجرالنبدق

فندق درخت درختچه ای به ارتفاع 1/5 متر که معمولا بلند نمی شود ولی درمواردی که شرایط آب و هوایی مساعد و خاک بسیار حاصل خیز باشد به ارتفاع6 تا 7 متر (گاهی بیشتر) در می آید و به سهولت جنگلی انبوه بوجود می آورد. بومی اروپا، آسیای صغیر و قفقاز که کشت آن از زمان های بسیار قدیم در ایران متداول بوده و به صورت خودرو در جنگل های ارسباران، طوالش، زنجان دیده می شود. همچنین در آذربایجان کلیبر،اهر (در 1200 متری) قره داغ، ارسباران ، اردبیل، آستارا، آسپینا در طالش (در ارتفاعات 1500 متری(جواهرده، جیرکوه (رامسر) و در بعضی از نقاط کشور پرورش داده می شود.

 

برگهائی پهن و نوک تیز با دو ردیف دندانه، به رنگ سبز و گلها به صورت می باشد یعنی گل ماده و نر جدا از هم و بر روی یک درخت هستند. گلهای نر در بوته به صورت سنبله یا نوعی شاتون دارای 3 تا 8 پرچم است و مجموعه آن به صورت سنبله های آویخته در پائیز ظاهر می شود و به صورت جانبی روی چوب یکساله به وجود می آیند. گلهای ماده نیز جانبی اند و در دسته های 10-1 عددی روی چوب یکساله پدیدار می شوند. گلهای فندق فاقد گلبرگند و گرده افشانی آنها توسط باد (Anemophyle) صورت می گیرد. . میوه آن که فندق نامیده می شود، در حالت تازه از پوشش سبز رنگی پوشیده شده است.ولی تدریجاً پس از خشک شدن از آن جدا می شود. گونه C.avellana به عنوان فندق اروپائی شناخته شده و بصورت تجاری کاشته می شود. گلدهی فندق 4-3 سال بعد از کاشت صورت می گیرد ولی معمولا باردهی از سال پنجم یا ششم شروع می شود.

 

خواص غذایی و دارویی فندق

فندق یکی از مغذی ترین دانه های خوراکی است که سرشار از انرژی، پروتئین، کلسیم، فسفر، آهن، پتاسیم و ویتامین B می باشد به همین دلیل اثر تقویتی بالایی داشته و برای مبتلایان به بیماری قند مفید است. برگ، شکوفه و پوست فندق قابض است و مغز فندق به دلیل داشتن فسفر زیاد مغز را تقویت می کند.

 

بر اثر عملیات اصلاح و دورگ گیری گونه های مختلف فندق تنوع زیادی در ارقام و ژنوتیپ های فندق ایجاد شده که مرسوم ترین رقمها در ایران عبارتند از گرداشکور، گرده، پشمینه و شستک.

ارقامی که می توانند در یک خزانه با هم جدا از یکدیگر بر روی ردیف کشت شود و در احداث باغ از نظر تلقیح سازگاری داشته باشد:

1- فرتیل دوکارد (وزن بالایی دارد)

2- روند دو پیمون (چربی بالا و مزه خوبی دارد)

3- نقرت (مغز بیضی شکل و گوشت سفید و پروتئین‌ها محصول می باشد)

ارقام دیگری نیز وجود دارند که با یکدیگر سازگاری دارند. مثال: سگورب – مرویل – لونگ داسپاین

 

نیاز اکولوژی

با آنکه فندق در آب و هوای متفاوت سازش نسبی و مطلوبی نشان داده است. با این حال کشت وسیع آن از نظر اقتصادی مستلزم انتخاب ارقام مناسب برای هر منطقه به خصوص از نظر دمایی، برودت و بارندگی است. درختان فندق به زمستان نسبتاً سرد و تابستان خنک نیاز دارند برای رشد و تکامل میوه تابستان خنک و طولانی از تابستان گرم و طولانی مناسبتر است. درختان فندق برای رفع نیاز سرمایی بایدمدت نسبتاً طولانی در معرض سرمای متوسط قرار گیرند و برای رفع نیاز سرمایی خود 1700-800 ساعت دمای کمتر از 7 درجه سانتی گراد لازم دارد. برودت هوا در منطقه و حد بحرانی آن برای فندق بایستی مدنظر گرفت. زمستانهای طولانی و بسیار سرد و قرار گرفتن درخت در معرض دمای کمتر از 25- درجه سانتیگراد خظر یخ زدن و از بین رفتن چوب درخت را به دنبال دارد. دمای کمتر از 10- درجه سانتیگراد سبب سرمازدگی و نابودی فندق شده و سرشاخه های جوان فندق در دمای کمتر از 4- درجه سانتی گراد از بین می روند. شاتونها و گلهای ماده فندق در مقایسه با گلهای باز شده مقاومت بیشتری نسبت به سرما دارند. در صورتیکه گلهای ماده باز شده باشند دمای 5/9- درجه سانتی گراد به آنها صدمه می زند بین حداقل و حداکثر دمای هوا با تاریخ های گل دهی گل آذین نر و ماده رابطه مستقیمی وجود دارد افزایش مجموع درجه حرارتهای موثر ظهور کلاله را در ارقام زودرس به تاخیر می اندازد. مقاومت بافتها نسبت به سرما تعیین شده است که از حساس تا مقاوم عبارتند از : استوانه مرکزی، آوندهای چوب، کامبیوم و پوست. در اواسط زمستان مقاومت جوانه های رویشی نسبت به سرما بیشتر از گلهای ماده است. همچنین مقاومت اکثر گلهای ماده در دی ماه بیشتر از گلهای نر است از کاشت فندق در مناطق پست که هوای سرد در آنجا باقی می ماند باید خودداری کرد.

 

خاک

نوع خاک مناسب برای کاشت فندق در مناطق مختلف متغیر است ولی بطور کلی خاک باید عمیق که حداقل 50 سانت متر عمق داشته، حاصلخیز و دارای زهکشی خوبی باشد. در خاکهای عمیق مقدار زیادی آب و مواد غذایی ذخیره می شود که در طی فصول خشک مورد استفاده قرار می گیرد زیرا ریشه های فندق تا عمق 4-5/2 متر به سرعت رشد می کنند. از آنجاییکه درخت فندق به آهک حساس می باشد باغهای فندق نباید در زمین هایی احداث شوند که میزان اهک موجود انها از 10 درصد بیشتر باشد. ریشه فندق به کمبود اکسیژن و خفگی حساس است لذا کاشت ان در اراضی مرطوب و سنگین و بدون زهکشی مناسب توصیه نمی شود. عوامل نامساعدی مثل وجود لایه غیر قابل نفوذ، بالا بودن سطح آب زیرزمینی وجود سنگ و شن و عدم وجود تهویه در خاک، رشد ریشه ها را محدود می کند. خاک باید تا عمق 4 متر دارای تهویه خیلی باشد درختان فندق در مقایسه با درختان گردو تحمل بیشتری نسبت به خاکهای فشرده دارند. بهترین خاک برای فندق خاک شنی – رسی هوموس دار با زهکشی مناسب و pH حدود 7-5/6 می باشد.

 

آبیاری

یکی از اساسی ترین نیاز برای درخت فندق وجود اسيد آبسيسيک کافی در اطراف ریشه ها و وجود رطوبت کافی (رطوبت نسبی حداقل 60 درصد) در محیط اطراف درخت است زیرا ریشه های سطحی و برگهای پهنی دارد مناطقی که دارای بارندگی متوسطی بوده و توزیع بارندگی نیز در طول فصل مناسب است برای کاشت موفقیت آمیز فندق خیلی مناسب هستند.

آبیاری منظم باغهای احداث شده فندق سبب می شود:

الف- میزان گیرایی نهال های کاشته شده افزایش یابد و سیستم ریشه بندی آنها تقویت شود.

ب- رشد گیاه تسهیل و تسریع شود

ج- کیفیت و کمیت محصول افزایش یابد

دور ابیاری بسته به شرایط آب و هوایی و خاک از 4 تا 7 روز بوده و در طی دوره رشد به 10000 متر مکعب اسيد آبسيسيک نیاز دارد.

تکثیر فندق

الف- جنسی (با بذر): تکثیر فندق به وسیله بذر مانند اغلب درختان میوه امکان پذیر است در ازدیاد به وسیله بذر با کاشت فندق بلافاصله پس از برداشت همراه با پریکارپ به مقدار زیادی جوانه زنی را کاهش می دهد. حذف پوسته بذر مثل حذف پریکارپ جوانه زنی را تا 81 درصد افزایش می دهد. خواب بذر با یک دوره استراتیفیکاسیون به مدت 6 ماه برطرف می شود. در صورتیکه فندق دیر برداشت شود (آخر شهریور) پریکارپ میوه ها سخت می شود در اینصورت ابتدا یک دوره استراتیفیکاسیون گرم در 20 درجه سانتی گراد ضروری است و بدنبال آن بذور فندق باید در معرض یک دوره سرما (4 درجه سانتی گراد) قرار گیرند. در میوه هایی که زود برداشت می شوند (آخر مرداد) آندوسپرم و جنین اغلب به اندازه کافی رشد نمی کند و جوانه زنی این قبیل بذور بخوبی صورت نمی گیرد. برای از بین بردن خواب بذور فندق اگر آنها را به مدت 6 هفته در معرض سرمای 5 درجه سانتی گراد قرار داده و سپس به 20 درجه سانتی گراد منتقل شوند اسید جیبرلیک در بذر تجمع یافته و موجب جوانه زنی می شود.

 

ب- روش تکثیر غیر جنسی (رویشی) عملی و آسان تر می باشد.

1- پاجوش: پاجوش ها شاخه هایی هستند که از جوانه های نابجای ریشه به وجود می ایند و برای تکثیر فندق می توان خاک پای درخت را کنار زده و این شاخه ها را جدا نموده و در محل مورد نظر کاشت

2- خوابانیدن: خوابانیدن فندق به دو صورت خوابانیدن کنده ای و کپه ای صورت می گیرد و در هر دو روش ابتدا باید نهالی را که به عنوان پایه مادری انتخاب می کنیم در سال اول از سطح خاک کف بر نموده و با خاک دادن پای پاجوش های روئیده شده آنها را ریشه دار نموده و در محل اصلی می کاریم.

3- فندق را می توان مانند سایر درختان میوه با پیوند زدن ارقام اصلاح شده روی پایه های بومی و اصلاح شده تکثیر نمود و برای پیوند زدن از انواع پیوند جوانه می توان استفاده نمود.

 


 

اگر در فندق گرده های یک رقم با مادگی ارقام دیگر سازگاری داشته باشد سبب باردهی خوبی خواهند گردید.

لذا در ایجاد باغات فندق و حتی خرید نهال فندق معمولا سه رقم مختلف که از نظر گرده و مادگی با یکدیگر سازگاری داشته باشند (معمولا لیست این واریته ها یا ارقام سازگار و تولیدکنندگان مطمئن و گواهی شده نهال مادر در دفتر میوه های سردسیری وزرات جهاد کشاورزی موجود می باشد) تهیه شده و اقدام به ایجاد باغ مادری با استفاده از ارقام مطمئن (3 رقم مختلف) می گردد. برای ایجاد باغ مادری می بایست در سال اولا اقدام به ایجاد ردیف و کاشت در قطعه زمین نمود به طوریکه فاصله دو ردیف 20/2 و فاصله دو نهال از یکدیگر بر روی ردیف 1 متر باشد.

در صورت کاشت 2 نهال مادر در فاصله کمتر از 1 متر ریشه دهی و پاجوش دهی دچار نقصان گردیده و پاجوشها ضعیف خواهند بود. پس از کاشت در سال اول (فصل زمستان)، در سال دوم (فصل زمستان) اقدام به کف بر نمودن تمام نهال ها نموده و روی آنها اقدام به خاک ریزی شود تا پاجوشهایی که تولید می گردد ریشه زایی نموده و دارای ریشه های قوی گردند. در مدت این یک سال نسبت به نوع بافت خاک می بایست آبیاری صورت بگیرد. پس از این مدت (یک سال) پاجوشهای یکساله را از اواسط آبان ماه به بعد شروع به در آوردن و انتقال به زمین خزانه می نمایند. اینکار حداکثر می بایست تا 15 بهمن به اتمام رسد. پس از خروج پاجوشها باید آنها را از ارتفاع 60-45 سانتیمتر حتما سربرداری نموده تا جوانه های آسیب دیده و جوانه های جانبی تحریک به جوانه زنی کرده سپس انها را در یک کانال حفر کرده و با زاویه 30 درجه خواباند و روی آن خاک ریخت و سیلو نمود.

در تولید نهال فندق همانطور که دکر گردید باید از چند رقم (واریته)، نهال (پاجوش) تهیه شود و سیلوهای هر رقم می بایست جداگانه و اتیکت زنی شده باشد. هنگام سیلو نمودن باید بلافاصله آبیاری انجام داد

نکته: واریته ها باید از ارقام خوب و مرغوب و تایید شده باشد تا مشمول خرید تضمینی واقع گردند.

 

انتقال سیلو به خزانه

زمین خزانه باید زمینی باشد که یک سال در آیش بوده باشد. این زمین را حدود بهمن ماه بعد از بارندگی ها از زمین مالرو می باشد، ابتدا شخم عمیق زده و در بهار شخم نیمه عمیق و یا دیسک و در آخر بعد از آخرین بارندگی اقدام به کولتیوار زنی و یا در مقیاسهای کوچک بیل زنی شود، عمل کولتیواسیون در پاییز زمانی که خاک کمی رطوبت دارد صورت می گیرد تا خاک کاملا پوک گردد.

بعد از کولتیواسیون، عمل کاشت در زمینی که به صورت جوی و پشته و ردیف هایی در آمده صورت می گیرد. فاصله دو ردیف 20/2 و فاصله دو نهال پاجوش بر روی ردیف 15 سانتی متر از یکدیگر در نظر گرفته می شود. بلافاصله بعد از کاشت آبیاری را انجام می دهند و بعد از مدتی که خاک اطراف نهالهای خزانه نشست کرد اقدام به خاک دهی پای نهالهای پاجوش می نماییم.

 

نکته : با توجه به اینکه 3 رقم مختلف در یک واحد تولید نهال فندق پرورش خواهد یافت این واریته ها را روی ردیف های جداگانه کاشت و ردیف ها را اتیکت زنی کرد تا شناسایی و بسته بندی و ارسال به بازار فروش انها راحت تر صورت گیرد.

پس از کاشت خزانه بر اساس منطقه و نوع بافت خاک آبیاری و مبارزه با علفهای هرز صورت می گیرد. در ماه بهمن و اسفند نهالها را که یک ساله شده اند از خاک خارج کرده و پس از هرس ریشه در گونی به همراه مقداری خاک قرار داده و انها را بسته بندی کرده و به بازار خرید ارسال می کنند.

 

تاریخ و فواصل کاشت

زمینهای شیب دار قبل از کاشت باید تراس بندی شوند تا بتوان درختان فندق را با فواصل مناسب در آنها کاشت این عمل استفاده از کودهای شیمیایی ، دامی و نیز آبیاری را تسهیل می کند. در هنگام کاشت باید دقت شود داخل چاله ها عاری از سنگ باشد زیرا وجود سنگ ریشه ها را محدود می کند کاشت فندق در اواخر زمستان یا در بهار صورت میگیرد. در هنگام کاشت پس از حفر گودالها در ته هر گودال مقداری خاک را به صورت کپه ریخته و ریشه نهال را در روی آن قرار می دهند سپس بقیه گودال را با خاک رویی پر کرده و آنرا سفت می کنند. اطراف نهال را با خاک اره یا خاک سست پوشانده و آنرا آبیاری می کنند. جداره چاله ها سخت و صیقلی نباید باشند زیرا سیستم ریشه بندی فندق نسبتا ضعیف بوده و توان استقرار و گسترش نمی یابد برای کاهش تعداد پا جوش ها و حذف آسانتر آنها نهالها را از ارتفاع 50 تا 75 سانتی متری سربرداری می کنند و تنه نهالها را به منظور جلوگیری از آفتاب سوختگی با یک ماده سفید رنگ آمیزی کرده و یا با کاغذ سفید آنرا می پوشانند. فاصله کاشت با توجه به نوع خاک و تربیت آن بسته به صورت تک تنه و یا چند تنه از 5×4 تا 7×4 متغیر می باشد. عملکرد فندق در حالت درخت بشتر از حالت بوته ای است. در حالت بوته ای قسمت مرکزی ضعیف مانده و یا در اثر سایه قسمتهای بیرونی از بین میرود. فاصله کاشت بسته به اینکه در بین درختان فندق چیز دیگری هم کاشته شود متفاوت است.

 

داشت

مراقبت از درختان فندق از جنبه های مختلفی صورت می گیرد. که بقرار زیر است : هرس:در درختان بارده شاخه های جانبی که بر روی شاخه های اصلی قرار دارند هر سال هرس شده مر شاخه های ضعیف حذف می شوند. اگر در هنگام کاشت هرس ریشه صورت گرفته باشد در مراحل بعدی نیاز به هرس کمتر خواهد بود ولی وقتی درختان فندق 12 تا15 ساله شدند بهتر است مقدار زیادی از شاخه های جانبی هرس شوند تا رشد شاخه های قوی تحریک شود. در این حالت در هر درخت 8 تا 10 شاخه باقی می گذارند تا میوه بهتر پر شده و محصول افزایش یابد. اضافه کردن کود دامی به مقدار 30 تن در پائیز به همراه 600 کیلوگرم در هکتار سوپرفسفات و در بهار 400 تا 500 کیلوگرم سولفات آمونیوم یا 300 تا 400 کیلوگرم سیانید کلسیم و یا 150 تا 300 کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیوم پیشنهاد می شود. مبارزه با آفات : آفات فندقها از قبیل کنه فندق، سرخور طومی فندق ، سوسک چوب خوار، کنه مولد کال فندق، سپردار فندق ، نماند ، پژمردگی باکتریابی، پژمردگی فندق ، پوسیدگی قهوه ای یا آنتراکوز کپک خاکستری و بیماری ویروس موزائیک می باشد. آبیاری : اگر فندق در خاکهای حاصلخیز که ظرفیت نگهداری آب زیادی دارند کاشته شود به آبیاری کمی نیاز خواهد داشت. حذف پاجوشها : حذف پاجوشها در اطراف تنه فندق ضروری است به منظور حذف موثر پا جوشها ضروری است که عمل حذف 3 تا 4 بار در سال و تا چند سال پس از کاشت صورت گیرد.حذف پا جوشهای جدید باید تا حد امکان از نزدیک محل رشد آنها صورت گیرد.مبارزه با علف های هرز که توسط علف کش های شیمیایی صورت می گیرد. گل دهی : گل دهی فندق 3 تا 4 سال پس از کاشت صورت می گیرد ولی معمولاً باردهی از سال 5 یا 6 شروع می شود مدت باردهی 10 تا 20 سال است شاخه هایی که طول آنها 16 تا 25 سانتی متر است بیشترین ظرفیت باردهی را دارند.تمام گونه های جنس Corylus یک پایه بوده، گلهای یک جنسی تولید می کنند و گرده افشانی آنها توسط باد صورت می گیرد. دوره گل دهی فندق در شرایط طبیعی حدود 3 ماه طول می کشد که با گرده افشانی ارقام زودرس شروع شده و با مرحله اوج گل دهی در ارقام دیررس تمام می شود. فندق گیاهی خود ناسازگار است لذا برای انجام گرده افشانی مطلوب باید ارقام مختلف با هم کاشته شود. کاشت 12درصد درختان گرده افشان در شرایط مساعد برای گرده افشانی رقم اصلی کافی است.

 

برداشت

میوه های فندق پس از رسیدن بر روی زمین می ریزند میوه هایی که به روی زمین می ریزند در اثر رطوبت خاک تغییر رنگ می دهند از این رو برای جلوگیری از آن برای حفظ بازار پسندی میوه ها در طول فصل باید 2 تا 3 بار جمع آوری شوند و در اولین فرصت پوست میوه ها جدا شود. و عملکرد درختان فندق بسته به سن و قدمت درخت فاصله کاشت ، عملیات آماده سازی خاک و عوامل دیگر متفاوت است اگر یک هکتار باغ 2200 کیلوگرم محصول تولید کند محصول خوبی داشته است عملکرد درختان، بارده از سالی به سال بعد دچار نوسان می‌گردد.

مقدمه ای بر ميوه‌هاي مناطق معتدله

 

ميوه‌كاري - كليات

ميوه‌ها

از نظر گياه‌شناسي، ميوه عبارت است از تخمدان رشد كرده و تكامل يافته يك گل كه ممكن است با بعضي ديگر از قسمت های گل همراه باشد.  از نظر باغباني، ميوه عبارت ا ست از قسمت گوشتي  و خوراكي يك گياه چند ساله كه در به وجود آمدن آن قسمت هاي مختلف گل تاثير مستقيم دارند . بنابراين خربزه هندوانه، خيار، گوجه فرنگي و بادمجان كه همگي يك ساله هستند، يا به صورت يك ساله كشت مي شوند، و غده سيب زميني كه گل در به وجود آمدنش نقشي ندارد ميوه به حساب نمي آيند و در مبحث سبز يها از آنها نام بر ده مي شود . ميو ه ها، از نظر احتياجات حرارتي، به دو دسته ؛ ميوه هاي مناطق معتدله و ميوه هاي گرمسيري و نيمه گرمسيري  تقسيم مي شوند.

 

ميوه هاي دسته اول، همگي خزا ن پذير بوده، براي رشد مجدد احتياج به يك دوره سرماي زمستانه ٣ دارند تا از خواب بيدار شوند .

دسته دوم ممكن است هميشه سبز و يا خزا ن پذير باشند و بيشتر در مناطق گرم و نيمه گرم دنيا مي رويند اين دسته از ميوه ها نيازسرمايي ندارند و آنهايي كه خزا نپذير هستند به سرماي بسيار كمي احتياج دارند.

ميوه هاي مناطق معتدله كه موضوع بحث اين كتاب مي باشد ، برحسب عادت رشد و نوع ميوه اي كه بوجود مي آورند، به گروه هاي

متفاوتي به شرح زير تقسيم مي شوند:

ميوه هاي مناطق معتدله (Temperate zone fruits)

ميوه هاي درختي

1) ميوه هاي دانه دار نظير سيب، گلابي، به و زالزالك

2) ميوه هاي هسته دار نظير بادام، گيلاس، آلبالو، زردآلو، هلو، شليل، گوجه و آلو.

3) ميوه هاي مركب  نظير توت.

4) ميوه هاي خشكباري  (خشكبارها) نظير فندق و گردو.

 

ميو ه هاي دانه دار داراي نهنج خوراكي مي باشند و در آنها نهنج، تمام قسمتهاي ميوه واقعي را كه اغلب خوراكي نيست دربردارد.  در صورتي كه در ميوه هاي هسته دار كه از نظر گياهشناسي يك شفت  هستند قسمت خوراكي، ميانبر  گوشتي است كه توسط يك برونبر  نازك پوشيده شده و درونبر  آنها سخت و چوبي مي باشد.  در ميوه هاي مركب، تعدادي ميوه روي يك دمگل مشترك قرار دارد و در خشكبارها ميانبر، چوبي بوده و بذر قسمت خوراكي را تشكيل مي دهد.

ميوه هاي ريز

اين ميوه ها روي بوته هاي كوچك ايجاد مي شوند و اهم آنها عبارتند از:

1) ميو ه هاي سته يا حبه نظير انگور و انگور فرنگي.

2) ميو ه هاي مجتمع نظير تمشك و توت فرنگي.

به ميوه هايي سته يا حبه گفته مي شود كه ميانبر و درونبر، در هم ادغام شده و بين آنها مرز مشخصي نباشد.  هرگاه تعداد زيادي ميوه بر روي يك نهنج مشترك قرار گرفته با شند آنرا ميوه مجتمع گويند . هر كدام از اين ميوه ها، از لحاظ گياهشناسي مي توانند داراي ماهيت مختلفي باشند، مثلا در توت فرنگي هر كدام از ميوه ها يك آكن  است، در صورتي كه در تمشك هر كدام يك شفتك مي باشد.

 

نقش ميوه در تغذيه انسان

ميوه ها حاوي دامنه وسيعي از تركيبات مختلف بوده و از لحاظ ساختماني و تركيب، تفاوت هاي قابل توجهي با يكديگر دارند .هر ميوه شامل يك سري بافت هاي زنده مي باشد كه داراي فعاليت هاي متابوليكي هستند و به همين دليل، تركيب ميوه ها همواره در حال تغيير است . ارزش تغذيه اي ميوه نيز به تركيب آن وابسته است . هر چند ميوه ها، نقش مهمي را در تغذيه ي انسان ايفا مي كنند، اما هيچ گاه به عنوان منبع تغذيه اي توصيه نمي شوند و معمولا به عنوان مكمل، همراه با ساير مواد غذايي مورد استفاده قرار مي گيرند.

 

تركيب ميو ه ها

مهمترين تركيبات موجود در ميوه ها شامل؛ آب، پروتئين ها، كربوهيدرات ها، چربي ها، مواد معدني و ويتامين ها مي باشند . مقدار نياز انسان به مواد مزبور، تابع عواملي نظير؛ سن، وزن، جنس، سلامتي و فعاليت هاي بدني مي باشد.

آب فراوان ترين تركيب موجود در ميوه ها است كه در مقادير بيش از ٨٠ درصد در محصولات مختلف وجود دارد .

 

ترکیب میوه ها

 

مقدار پروتئين ها معمولا كمتر از ١ درصد وزن كل ميوه ي تازه مي باشد . واحد هاي سازنده پروتئين ها را اسيد هاي آمينه تشكيل مي دهند . از ميان اسيد هاي آمينه 10 نوع آنها در تغذيه انسان ضروري هستند . اسيد هاي آمينه ضروري شامل؛ والين، ترئونين، تريپتوفان، ايزولوسين، لوسين، متيونين، ليزين، فنيل آلانين، هيستيدين و آرژينين مي باشند . اسيدهاي آمينه ضروري توسط بدن انسان سنتز نمي گردند و به همين علت بايد به طور منظم مصرف شوند . پروتئيني كه حاوي تمامي انواع اسيدهاي آمينه ضروري باشد، به عنوان پروتئين كامل شناخته مي شود . مقدار پروتئين موجود در ميوه تازه از حاصل ضرب مقدار نيتروژن كل در ضريب 25/6  محاسبه می گردد. استفاده از ضريب 25/6 بر مبناي اين واقعيت است كه پروتئين حاوي حدود ١٦ درصد نيتروژن مي باشد و اگر از ساير مواد ساده نيتروژن دار موجود در ميوه صرف نظر شود، مي توان چنين فرض كرد كه كل نيتروژن موجود در ساختمان پروتئين قرار دارد.

 

كربوهيدرات ها شامل؛ انواع مونو ساكاريدها، دي ساكاريد ها و پلي ساكاريد ها مي باشند . نشاسته، سلولز، همي سلولز و مواد پكتيكي، مهمترين انواع پلي ساكاريد ها هستند . از ميان دي ساكاريد ها و مونو ساكاريد هاي مهم، ساكارز، فروكتوز و گلوكز را مي توان نام برد . مقدار هر يك از اين تركيبات ممكن است در طول رسيدگي ميوه، به طور قابل توجهي تغيير كند . به عنوان مثال در ميوه هاي حاوي نشاسته،ممكن است كل نشاسته موجود به طور كامل هيدروليز گردد . قند عمده اغلب ميوه ها، گلوكز و فروكتوز است . اما در ميوه هايي نظير هلو، شليل و زردآلو، قند عمده ساكارز مي باشد . سيب وگلابي سرشار از فروكتوز هس تند. مقادير ناچيزي از ديگر انواع مونو و دي ساكاريدها

نظيرگزيلوز، آرابينوز، مانوز، گالاكتوز و مالتوز نيز ممكن است كه در ميوه ها موجود باشند . سوربيتول يك قندالكل است كه خاصيت ملين دارد . گلابي و آلو حاوي مقدار زيادي سوربيتول هستند . سلولز، همي سلولز و مواد پكتيكي جزء تركيب ديواره ي سلولي ميوه ها هستند.  از پكتين جهت توليد انواع مربا و ژل استفاده مي شود كه به طور صنعتي از سيب استخراج مي شود . فيبرخام يا فيبر رژيمي به تركيبي گفته مي شود كه جزء مواد ساختماني سلول هاي گياهي بوده و در برابر آنزيم هاي گوارشي معده و ر وده از خود مقاومت نشان مي دهند . اين تركيبات شامل پلي ساكاريدهاي ساختماني ديواره سلولي و ليگنين مي باشند . فيبر رژيمي موجود در ميوه هاي تازه، عموما در دامنه 7/4-4/0 درصد قرار دارد . ميوه هايي كه حاوي آب كمتري بوده و يا در بخش خوراكي خود حاوي دانه هستند، داراي

مقدار بيشتري از فيبرهاي رژيمي مي باشند . در اثر حذف پوست ميوه مقدار فيبر هاي رژيمي كاهش مي يابد . مقدار فيبر رژيمي در سيب و گلابي به ترتيب به ميزان ١١ درصد و ٣٤ درصد در اثر پوست گيري كاهش مي يابد.

 

مقدار چربي ميوه ها معمولا كمتر از ١درصد است (به استثناء ميوه هاي آجيلي)  و تابع نوع ميوه مي باشد . صرف نظر از نقش چربي ها و روغن ها به عنوان منبع انرژي، بدن انسان به مقادير كمي از اسيد هاي چرب غيراشباع نياز دارد . در ميان اسيدهاي چرب غيراشباع، حداقل اسيد لينولئيك جهت بدن ضروري مي باشد . در هر صورت ميوه هايي كه بخش گوشتي آنها مصرف مي شود، منبع مناسبي از چربي نيستند.

 

مهمترين منابع انرژي در مواد غذايي، هيدرو كربن ها و چربي ها مي باشند . مهمترين بخش انرژي توليد شده از ميوه ها، توسط كربوهيدرات تامين مي گردد . پروتئين ها و اسيدهاي آلي نيز مي توانند به عنوان منبع انرژي به كار روند، اما بدن انسان استفاده از كربوهيدرات ها و چربي ها را ترجيح مي دهد . مقدار انرژي توليد شده از مواد غذايي، برحسب واحد حرارتي موسوم به كالري اندازه گيري بيان مي گردد . از ميان ميوه هاي مناطق معتدله گوشتي بيشترين انرژي مربوط به (kj) يا كيلوژول (kcal) شده و به صورت كيلوكالري گيلاس مي باشد. ميوه ها حاوي انواع متفاوتي از عناصر معدني ضروري هستند .

 


 

هرچند كه سبزي ها از لحاظ مواد معدني در مقايسه با ميوه ها غني تر مي باشند . در حدود ١٤ عنصر معدني از لحاظ تغذيه اي جهت بدن انسان ضروري هستند . گرچه ميوه ها از عناصر معدني غني نيستند اما پتاسيم فراوانترين عنصر معدني موجود در ميوه ها مي باشد و به طور عمده به صورت تركيبي با اسيدهاي آلي مختلف وجود دارد.  کنترل  pH  ميوه تابع موازنه ي پتاسيم -اسيدآلي، در بافت ميوه است . غلظت هاي بالاي پتاسيم در فشارخون انسان دخالت دارد . مقدار عناصر معدني موجود در ميوه، به طور قابل توجهي به منطقه پرورش و توليد محصول بستگي دارد . كلسيم همواره در مواد پكتيكي ديواره سلولي ميوه و منيزيم در ساختمان كلروفيل وجود دارد . فسفر نقش مهمي را در متابوليسم كربوهيدرات ها ايفا مي كند.  به طور كلي عناصر معدني در كيفيت ميوه ها نقش قابل توجهي را به عهده دارند به عنوان مثال، كلسيم در بافت و عمر انباري ميوه مؤثر مي باشد. ويتامين ها گروهي از مواد مغذي هستند كه جهت كاربردهاي ويژه اي در بدن مورد نياز مي باشند . اگر ويتامين ها به مقدار مناسب مورد استفاده قرار نگيرند، بيماري ها ي ناشي از كمبود آنها در بدن گسترش مي يابد . اختلافات قابل توجهي در مقدار ويتامين ميوه هاي مختلف و واريته هاي مشابهي كه تحت شرايط متفاوتي پرورش يافته اند، گزارش شده است . آب و هوا و خاك نيز در مقدار شناخته شده اند . ميوه هاي مناطق گرمسيري نسبت به ويتامين هاي ميوه مؤثرند . ميوه ها به عنوان منبع آسكوربيك اسيد (ويتامين C) هستند . يك عامل محيطي مهم كه تاثير زيادي بر ميزان آسكوربيك اسيد ميوه C ميوه هاي مناطق معتدله منبع مناسبتري از ويتامين دارد، نور خورشيد است . به طور كلي با افزايش ميزان دسترسي به نور خورشيد در طي دوره رشد، مقدار آسكوربيك اسيد نيز افزايش می یابد. يكي از مزيت هاي ميوه ها در مقايسه با سبزي ها، پايداري ويتامين C موجود در ميوه ها به علت pH اسيدي آنها مي باشد و  درحالي است كه سبزي ها داراي واكنش خنثي تري هستند . اما نكته حائز اهميت، روش مصرف ميوه ها است . به طوري كه مصرف آنها به صورت خام، ميزان بالاتري از آسكوربيك اسيد را فراهم مي نمايد، چرا كه در اثر پخت محصول، مقدار اين ويتامين كاهش مي يابد.

عناصر معدنی

ویتامین از ويتامين هاي محلول در چربي بوده و در ميوه ها وجود ندارد . البته كاروتنوئيدها كه در ميوه هاي معيني وجود  دارند در بدن به ويتامين A  تبدیل می گردند . كاروتنوئيدها از رنگدانه ها بوده و پيش ماده ويتامين A محسوب می شوند، پیش ماده عمده موجود در ميوه ها، بتاكاروتن مي باشد، كه البته آلفاكاروتن و ديگر رنگدانه هاي كاروتنوئيدي نيز در مقدارهاي كمتر  وجود دارند . به طور كلي ميوه ها منبع مناسبي از كاروتن نيستند . ازميان ميوه هاي مناطق معتدله، زردآلو و آلو منابع متوسطي از كاروتن مي باشند.  اما هلو و شليل حاوي مقدار كمي كاروتن مي باشند. ميوه ها منبع فقير يا متوسطي از ويتامين هاي گروه B هستند . متوسط نياز بدن انسان به ويتامين B ميوه ها پایین بوده و معمولا مقادير موجود در ميوه ها جهت تغذيه انسان كافي مي باشد آلو منبع خوبي از نياسين مي باشد.  ویتامین 12 B تنها ويتامين گروه B است که در در ميوه ها وجود ندارد .بقيه ي ويتامين ها نظير ويتامين D كه يك ويتامين محلول در چربي است، در ميوه ها و جود ندارند و ويتامين E نیز فقط در برخي از ميوه ها به مقدار كم، يافت مي شود.

ویتامین های موجود

ساير تركيبات مغذي، از تركيبات فرعي ساختمان ميوه ها محسوب مي شوند، اما آنها نيز نقش مهمي را در ويژگي هاي ظاهري، رنگ، مزه و عطر ميوه ايفا مي نمايند . اسيدهاي آلي تاثير مهمي بر طعم و مزه دارند، به طوري كه مزه ميوه به نسبت قند و اسيدها بستگي دارد . عمده ترين اسيدهاي آلي موجود در ميوه ها شامل سيتريك اسيد و ماليك اسيد هستند . اسيد غالب گلابي و گوجه سيتريك اسيد است در حالي كه اسيد غالب سيب، آلو، گيلاس و زردآلو ماليك اسيد مي باشد . در هلو هر دو اسيد به مقدار مساوي موجود مي باشند. در طي رسيدگي ميوه، ميزان اسيديته به طور قابل توجهي كاهش مي يابد . رايحه يا عطر ميوه، يك عامل كليدي در شناسايي و ارزيابي كيفيت ميوه اس ت. عمده ترين تركيبات شيميايي مولد رايحه در ميوه ها شامل استرهاي خطي، الكل ها و اسيدهاي چرب با

زنجيره ي كوتاه هستند . در هرحال به استثناي برخي ميوه ها كه عمده ترين تركيب فرار موجود در آنها ايزوآميل استات مي باشد، هنوز تركيب شيميايي مسئول بوي خاص اكثر ميوه ها كاملا مشخص نشده است.

كلروفيل ها، كاروتنوئيدها و آنتوسيانين ها مهمترين رنگدانه هاي موجود در ميوه ها هستند . كلروفيل عامل ايجاد رنگ سبز مي باشد و كاروتنوئيدها و به طور عمده بتاكاروتن، عامل ايجاد رنگدانه هاي زرد تا نارنجي در زردآلو و هلو هستند . آنتوسيانين ها عامل ايجاد رنگ هاي قرمز، آبي و يا صورتي در ميوه هايي نظير؛ سيب و آلو مي باشند. وجود آنزيم ها در ميوه نيز حائز اهميت مي باشد . چراكه سبب آغاز تغييرهاي شيميايي در بافت ميوه مي شوند . فنل اكسيدازهاي موجود در سيب و گلابي مسئول بدرنگ شدن سطوح برش خورده ي ميوه در مجاورت هوا هستند . گلابي حاوي مقدار قابل توجهي پلي گالاكتروناز مي باشد كه جزو آنزيم هاي تجزيه كننده ي پكتين بوده و سبب نرم شدن بافت ميوه در طي رسيدگي مي شوند.

 

اهميت ميوه در رژيم غذايي انسان

برخي از مواد مغذي نظير پروتئين ها، كلسيم، آهن، ویتامین A ، تیامین (B1) ریبوفلاوین (B2) و آسكوربيك اسيد، غالبا در مقادير كمتر از حد نياز، توسط انسان مصرف مي گردند . اين تركيبات تحت عنوان مواد مغذي بحراني ١ ناميده مي شوند . ميوه ها حاوي مواد مغذي بحراني مي باشند وحتي گاهي اوقات ميزان اين تركيبات در ميوه ها، بيشتر از ساير مواد غذايي مي باشد . بنابراين ميوه ها نقش مهمي را در متعادل كردن رژيم غذايي انسان ايفا مي كنند كه اين امر به علت تفاوت مشخصي است كه در تركيب ميوه ها نسبت به ساير غذاهاي گياهي و يا دامي وجود دارد . سهم ميوه ها در تامين نيازهاي پروتئيني انسان ناچيز بوده و از لحاظ كلسيم، تيامين و ريبوفلاوين نيز فقير هستند . اما برخي از ميوه ها سرشار از آهن، كاروتن و آسكوربيك اسيد هستند، به طوريكه فقدان ميوه در رژيم غذایی منجر به كمبود ويتامين  C  و بتاكاروتن مي شود . ميوه هاي آبدار از ميوه هاي كم كالري بشمار مي آيند و غالبا تو سط متخصصين ، تغذيه، براي تنظيم رژيم هاي غذايي كم كالري مورد استفاده قرار مي گيرند.

 

تحقيق هاي انجام شده نشان مي دهد كه اسيد آسكوربيك طبيعي، در مقايسه با انواع سنتزشده ي آن، به طور مطلوب تري توسط بدن جذب مي شود . ثابت شده است كه اين مسئله به علت حضور برخي تركيبات فلاونوئيدي معين در ميوه است، كه جريان خون را تحت تاثير قرار داده و سبب افزايش نفوذپذيري و ارتجاع پذيري مويرگ ها مي گردند . به همين علت اصطلاحا به فلاونوئيدها ويتامين P نيز گفته مي شود . اما هيچگاه جزو ويتامين ها طبقه بندي نمي شوند، چرا كه چندين تركيب ديگر نيز، ويژگي ذكر شده را از خود نشان مي دهند. علاوه براين اگر فلاونوئيدها از جيره غذايي حذف شوند، بيماري سختي كه ناشي از كمبود آن باشد به وجود نمي آيد.

قابليت جذب بيولوژيكي ويتامين ها، تا حد زيادي تابع نوع ماده غذايي مصرفي مي باشد . به عنوان مثال، جذب مطلوب ويتامين هاي محلول در چربي نظير ويتامين A مشروط بر وجود چربي در غذاي مصرفي مي باشد.

 

در مرحله رسيدگي، اسيدهاي آلي و قندها به نسبت هاي مشخصي در ميوه وجود دارند، به طوريكه در اغلب ميوه ها

pH کمتر از 2/4 مي باشد . هرچند ميوه هاي رسيده، حاوي مقدار زيادتري قند هستند، اما ميوه هاي نارس و يا كم رس جهت توليد آب ميوه  ترجیح داده مي شوند . چراكه عصاره آنها راحت تر استخراج مي گردد . در اثر مصرف ميوه هاي تازه و رسيده مخلوطي از قندهاي طبيعي جذب بدن مي شوند . به همين علت، ميوه ها و نوشابه هاي ميوه اي به طور خاصي اشتها آور هستند. هرچند ميوه ها، حاوي نسبت هاي متفاوتي از فروكتوز، گلوكز و ساكارز هستند، اما در هرحال غلظت قندهاي آزاد در آنها بالا مي باشد و به همين علت مصرف ميوه ها، بايد در رژيم غذايي افراد ديابتي محدود گردد. مواد معدني موجود در ميوه ها به طور طبيعي قليايي هستند . زيرا بقاياي حاصل از متابوليسم ميوه ها داراي خاصيت قليايي هستند. در مقايسه با ديگر مواد غذايي، نسبت پتاسيم به سديم در ميوه ها نسبتا بالا است . برخي از ميوه ها نظير؛ زردآلو گلابي، هلو و آلو حاوي اگزاليك اسيد هستند . اسيدهاي آلي موجود در ميوه ها، تقريبا به طور كامل توسط بدن متابوليزه مي گردند . آزمايش هاي انجام شده در حيوانات نشان داده است كه اسيدهاي آلي موجود در ميوه به توسعه ي پوسيدگي دندان ها كمك مي كنند ولي بر اساس تحقيقات بدست آمده در كشورهاي مختلف، بچه هايي كه به طور منظم، سيب مصرف مي كنند، كمتر دچار پوسيد گي دندان شده و لثه هايشان سالم تر مي باشد. اين مسئله، به خاطر بافت ويژه سيب است، كه داراي يك اثر پاك كننده بر روي دندان ها مي باشد. وجود حدود ١٠ درصد مواد غير قابل هضم يا فيبر خام در مواد غذايي (براساس ماده خشك) براي گوارش مطلوب غذا ضروري است. اين مورد غال با در تغذيه انسان ها مورد توجه قرار نمي گيرد . ميوه ها حاوي 7/5 – 3/0 درصد مواد غير قابل هضم نظير سلولز و تركيبات وابسته به آن مي باشند . بنابراين استفاده از ميوه در رژيم غذايي به منظور تامين فيبر رژيمي مورد نياز، ضروري است .وجود فيبر رژيمي در غذاي مصرفي، فعاليت روده ها را تحريك كرده، سبب تداوم عملكرد ماهيچه هاي روده اي مي شوند . افزايش در ميزان مصرف ميوه هاي تازه ممكن است يبوست مزمن را تا حد زيادي بهبود بخشد . توجه به اين نكته ضروري است كه، بيشتر مواد فيبري موجود در ميوه هاي دانه دار (سيب و گلابي) و ميوه هاي هسته دار، در هنگام پوست گيري از دست مي روند . فيبر هاي رژيمي در كاهش ميزان كلسترول خون نيز نقش دارند، كه البته مكانسيم آن هنوز ناشناخته مي باشد . اما بايد گفت كه تمامي فيبرهاي رژيمي داراي چنين تاثيري بر روي سطح كلسترول خون نمي باشند . در سال هاي اخير مشخص شد ه است كه فقدان مواد فيبري در رژيم غذايي، سبب سرطان روده ي بزرگ در انسان ها مي شود. آلو حاوي مشتقات هيدروكسي فنيليساتين مي باشد . اين تركيب سبب تحريك عضلات صاف روده اي مي شود و به همين دليل از اين ميوه در طب سنتي، به عنوان ملين استفاده مي گردد . سوربيتول موجو د در گلابي و آلو نيز، به عنوان ملين بسيار سودمند است .

چندين تركيب طبيعي در ميوه ها وجود دارند كه حاوي اثرات آنتي اكسيدانت مي باشند . اين تركيبات عبارتند از؛ آسكوربيك اسيد،  تو کوفرول (ویتامین E) بتاكاروتن و تركيبات فلاونوئيدي . ویتامین C  داراي عملكرد فيزيولوژيك ويژه اي است كه به خاصيت  آنتي اكسيداني آن وابسته نمي باشد . بتاكاروتن، به خنثي شدن راديكال هاي آزاد كمك مي كند . راديكال هاي آزاد ملكول هاي فعال و بسيار پرانرژي هستند كه از طريق واكنش هاي بيوشيميايي در اثر عوامل خارجي نظير آلودگي هوا و يا استعمال دخانيات حاصل مي شوند.  بتاكاروتن يك تركيب بسيار فعال در برابر اكسيژن نوزاد مي باشد و با جذب انرژي اضافي موجود در آن، سبب تبديل اكسيژن نوزاد به اكسيژن حالت پايه مي شود. اكسيژن نوزاد مي تواند تغييرهايي را در سلول ايجاد نمايد كه نهايتا منجر به بروز سرطان مي گردد.

 

مناطق كشت ميوه هاي معتدله

درختان ميوه صرف نظر از موطن اصلي آنها هر جا كه شرايط اقليمي مناسب باشد كشت مي شوند . براي مثال هلو بومي چين، گلابي بومي اروپاي غربي و بادام بومي ايران هستند در صورتي كه امروزه اين گياهان به طور گسترده اي در مناطق مساعد سراسر جهان كشت و كار مي شوند. شرايط اقليمي محدوده پراكندگي گونه ها را تعيين مي كند . شرايط آب و هوايي هرنقطه از زمين، تحت تأثير دو عامل اصلي فاصله از خط استوا (عرض جغرافيايي) و ارتفاع از سطح دريا قرار مي گيرند . اين دو عامل اصلي، تحت تأثير ساير عوامل فرعي از قبيل مجاورت با آب هاي بزرگ، جريان بادهاي دوره اي، ميزان دي اكسيدكربن جو، شيب منطقه و غيره شرايط اقليم محلي (ميكروكليما) را بوجود مي آورند كه كاشت و عم لآوري يك محصول را تسهيل و يا بالعكس مشكل و حتي غير ممكن مي سازد.

 


 

گونه هاي خزان پذير درختان ميوه، اغلب به عرض ه اي جغرافيايي متوسط، از ٣٠ تا حدود ٥٠ درجه محدود مي باشند . توليد ممكن است به عرض هاي جغرافيايي پايين تر در ارتفاعات بالا و به عرض هاي جغرافيايي بيشتر در مناطقي كه آب هاي وسيع سطحي، اثر معتدل كننده اي دارند، مثل غرب اروپا كه اقيانوس اطلس اثر گرم كننده دارد، گسترش يابد.

6 منطقه ي عمده ي كشت ميوه هاي معتدله ايران را كه تحت تأثير عوامل طبيعي فوق الذكر هستند و به تدريج طي قرون، متمايز و شناخته شده و امروزه مناطق عمده تو ليد اين قبيل محصولات را در كشور ايران شامل مي شوند، با استفاده از مطالعات و مشاهدات عباسعلي منيعي مؤلف كتاب مباني علمي پرورش درختان ميوه، در اينجا مي آوريم.

•  منطقه شمال غربي : شامل تبريز، مرند، سراب، آذرشهر، ديزجرود، مراغه، مياندوآب، مهاباد، نقده، پيرانشهر، اشنويه، اروميه، سلماس، خوي، ماكو، اهر، مشكين شهر، مغان و قسمتي از اردبيل.

•  منطقه شمال شرقي: شامل اطراف مشهد، نيشابور، تربت حيدريه، شاهرود، شيروان، قوچان، بجنورد، اسفراين، درگز و غيره.

•  منطقه شمال مركزي : شامل قزوين، زنجان، ابهر، كرج، شهريار، دماوند، طالقان و شميرانات.

•  منطقه غرب : شامل همدان، ملاير، تويسركان، نهاوند، اطراف كرمانشاه، پاوه، كرند، ايلام، خرم آباد، بروجرد، سنندج، بيجار، سقز، بانه و مريوان.

•  منطقه جنوب مركز ي : شامل اطراف اصفهان، گلپايگ ان، خوانسار، شهرضا، كاشان، نطنز، سميرم، شهركرد و كوهستان هاي يزد.

•  منطقه جنوب شرقي و فار س : شامل آباده، اقليد، ابركوه، اردكان، بوانات، كهكيلويه، بافت، جبال بارز، ساردويه، راين، اطراف زاهدان و اطراف تفتان (خاش).

وضعيت مطلوب يك گونه گياهي به سازگاري آن گياه ب ه آب و هوايي كه در آن محل كاشته مي شود، بستگي دارد . انواع زيادي از درختان در مناطقي پرورش مي يابند كه بومي آن مناطق نمي باشند . لذا درك روابط بين آب و هوا و طرز عمل گياه براي تطبيق صحيح آنها ضروري مي باشد. احتياجات آب و هوايي عمومي درختان مناطق معتدله به شرح زير مي باشد:

•  درجه حرارت هاي زمستان نبايد براي گياه كشنده باشد.

•  زمستان ها بايد به اندازه كافي سرد باشد تا سرماي كافي براي شكستن استراحت زمستانه تأمين گردد.

•  فصل رشد بايد براي بلوغ و رسيدگي محصول بقدر كافي طولاني باشد.

•  درجه حرارت و نور در طول فصل رويشي بايد براي گونه مورد نظر كافي باشد تا ميوه هايي با كيفيت خوب توليد گردد.

علاوه بر درجه حرارت، تفاوت هاي ديگري نيز بين عرض هاي جغرافيايي پايين و مناطق معتدله وجود دارد . در عرض هاي جغرافيايي بالا، روزهاي تابستان طولاني تر و شب ها كوتاه تر است . در مناطق معتدله ، طول فصل رشد كوتاه تر است . علاوه بر اين شدت و كيفيت نور متفاوت از عرض هاي جغرافيايي پايين است.

 

شرايط محيطي- عوامل محدود كننده

غالب متخصصان ميوه كاري براي درختان ميوه چهار عامل محيطي ضروري در نظر مي گيرند . اگر يكي از اين عوامل در حد كافي نباشد و يا ب يش از اندازه باشد ايجاد مشكل خواهد كرد . در اغلب مواقع حد بالاي اين عوامل موجب خسارت هاي سنگين تري نسبت به حد پايين آنها مي گردند . با در نظر گرفتن كليه عوامل، يك باغدار موفق بجاي مقابله با شرايط محيطي، امور خود را همسو با عوامل محيطي تنظيم مي كند. اين عوامل چهارگانه عبارتند از:

•  درجه حرارت: شامل درجه حرارت فصلي (زمستان، بهار و تابستان)

•  خاك و عناصر غذايي

• رطوبت : شامل رطوبت خاك و هوا

• نور:  شامل شدت و مدت تابش

درختان ميوه قادر به تغيير درجه حرارت دروني خود نيستند . در عوض قادرند فعاليت هاي حياتي خود را با توجه به تغييرات حرارت محيط تنظيم نمايند. هر گياهي نياز خاصي به دماي تابستان و زمستان دارد.

 

احداث باغ

الف) انتخاب محل و آماده سازي زمين

موفقيت در امر باغداري رابطه مستقيم با انتخاب محل و آماده سازي زمين دارد . براي داشتن يك باغ خوب بايد زير

ساخت هاي آن را خ وب ساخت . محل ايده آل براي احداث باغ، زمين هاي شيبدار مي باشد به طوري كه هواي سرد بهاري تحت سراشيبي از باغ خارج گردد.  شکل 2-1- اثرات شيب هاي مختلف را در آب و هواي محل نشان مي دهد.

محل  A بعلت دريافت اشعه بيشتر آفتاب گرم خواهد بود . اين محل از سرماي ديررس بها ره نيز مصون خواهد بود زيرا هواي سرد به سمت پايين جاري خواهد شد .محل B نيز از سرماي ديررس بهاري محفوظ خواهد بود ولي زمستان هاي سردتري خواهد داشت. محل

نيز از سرماي ديررس بهاري محفوظ خواهد بود ولي زمستان هاي سردتري خواهد B سرد به سمت پايين جاري خواهد شد . محل C مشابه محل A خواهد بود با اين تفاوت كه خنك تر خواهد بود و در بهار ديرتر گرم مي شود . محل D آسيب پذيرترين محل از نظر سرماي بهاري است زيرا بعلت گودي محل، هواي سرد كه سنگين تر است در اين ناحيه انباشته خواهد شد. محل E نیز در خطر سرماي بهاري خواهد بود ولي انبوه درختان موجود مثل باد شكن اين محل را از جريان باد سرد حفظ خواهد كرد . محل  F نیز نامطلوب است زيرا توده متراكم درختان هميشه سبز در پايين تپه ، مانع خروج هواي سرد به سمت زمين هاي پست خواهد شد . محل G مشابه محل B خواهد بود.

احداث باغ

 

اثر جهت شيب زمين بر روي درختاني كه استراحت زمستاني را گذراند ه اند بايد مورد توجه باشد . شيب ر و به جنوب در بهار زودتر گرم مي شود در صورتيكه شيب رو به شمال ، اثر عكس دارد . شيب هاي رو به مشرق حد وسط مي باشند و شيب هاي رو به مغرب سردتر خواهند بود . شيب زمين نيز ممكن است عامل محدود كننده باشد . شيب ايده آل ٤ تا ٨ درصد است . شيب هاي بيش از ١٠%  كاركرد ماشين آلات را با مشكل مواجه مي كند . بادهاي دايمي نيز براي عمليات محلول پاشي مشكلاتي را ايجاد مي كند . انتخاب محل يك باغ با توجه به عوامل زير صورت مي گيرد.

توصيه اوليه و قديمي اين است كه خاك باغ بايد عميق و داراي زهكشي خوب باشد . شايد زهكشي خاك مهمترين عامل در طول عمر درختان يك باغ باشد زيرا بعضي انواع درختان ميوه بطور ذاتي فاقد توانايي بقاء در خاك هايي با زهكشي ناقص هستند . درختان ميوه هسته دار از قبيل هلو و گيلاس به زهكشي ناقص خيلي حساس هستند . سيب حد وسط و گلابي به خاك زهدار مقاوم است. خاك كشاورزي از چهار بخش اص لي تشكيل مي شود . مواد معدني، هوا (خلل و فرج)، مواد آلي و موجودات زنده كه عمدتا شامل قارچ ها، باكتري ها و نماتدها مي باشند . خاك را بر اساس اندازه ي ذرات تشكيل دهنده ي آن در چهار گروه كلي رس، سيلت، ماسه و شن  قرار می دهند ولي بر اساس سيستم رده بندي خاك  USDA با استفاده از مثلث تعيين نوع خاك  12 نوع خاك تعريف شده است .

بافت خاك با نسبت ذرات رس، سيلت و شن خاك تعيين مي شود . ساختمان خاك تحت تاثيربافت خاك، اجتماع ذرات اوليه خاك و تشكيل خاكدانه ها مي باشد . ميزان تشكيل خاك دانه ها به شدت، وابسته به درصد مواد آلي خاك است . به طور عادي فضاي خالي خاك به وسيله هوا يا آب پر مي شود . با افزايش آب خاك ، از ميزان هواي آن كاسته مي شود . خاك هايي با قابليت زهكشي خوب حتي بعد از بارندگي هاي شديد به سرعت آب خود را تخليه كرده و مقدار هواي خاك به حد عادي مي رسد. مقدار مواد آلي خاك عامل مهمي در ساختار خاك مي باشد . مواد آلي شامل بقاياي مرده و در حال پوسيدگي گياهان و جانوران است.  موجودات زنده خاك مسئول تجزيه بقاياي گياهي و جانوري هستند. ظرفيت تبادل يوني خاك و به عبارتي توانايي خاك در ذخيره ي كاتيون ها بستگي زيادي به مقدار رس و مواد آل ي خاك دارد . رس و مواد آلي داراي جايگاه هاي ويژه حاوي بار منفي هستند كه كاتيون ها را به خود جذب مي كنند . عناصر موجود دركودهاي بكار رفته از قبيل نيترات آمونيوم، پتاسيم، كلسيم و منيزيم خود را به محل هاي حاوي بار منفي مي چسبانند و خاك را قادر مي ساز ند تا منبع ذخيره كاتيون ها براي گياه باشد . اين پديده را ظرفيت تبادل كاتيوني مي نامند. بهترين زمين براي احداث باغ، خاك لومي با زهكشي خوب و با حداقل يك تا 2/1 متر عمق است . البته اهميت زهكشي خوب در شکل 2-1 – خاک محل B در معرض فرسايش است وداراي خا ك كم عمق خواهد بود در حاليكه محل D مستعد داشتن خاك غني است . حاصلخيزي خاك بايد در حد متوسط باشد . خاك خيلي حاصلخيز درختان ميوه را به جاي توليد ميوه به رشد رويشي بيش از حد سوق مي دهد . درختان ميوه در واكنش (pH) خاك بين 6 تا 5/6 بخوبي رشد مي كنند و واكنش بيشتر يا كمتر ممكن است باعث بروز كمبود عناصر غذايي گردد.

بعد از انتخاب محل يك باغ، نوبت آماده سازي آن مي رسد . اگر باغ جديد جايگزين يك باغ قديمي شود، بويژه در مورد هسته داران، خاك آن بايد قبل از كندن درختان قديمي از نظر آلودگي نماتد مورد ارزيابي و در صورت لزوم ضدعفوني (فوميگاسيون) خاك انجام گيرد . در مرحله بعد آزمون حاصلخيزي خاك انجام مي گيرد . آزمون حاصلخيزي خاك بايد بعد از كندن و پاكسازي زمين از بقاياي ريشه درختان قديمي صورت گيرد . نمونه برداري از خاك را بعد شخم زني و تسطيح انجام مي دهند، زيرا در اين مرحله خاك زيري با خاك رويي مخلوط شده است . اگر زمين داراي علف هاي هرز دايمي باشد در تابستان يا پاييز بايد با علف كش مناسبي مثل گلايفوزيت (رانداپ) مبارزه گردد . بهتر است زمين را در دو جهت عمود بر هم با زيرشكن ١ تهيه كرد . اين عمل باعث شكسته شدن لايه هاي سخت زير خاك مي گردد. در صورت ي كه زمين زيركشت محصول يكسال ه اي بوده باشد در اواخر تابستان مواد گياهي باقيمانده از كشت سال جاري را با انجام شخم، زير خاك مي كنند .

 


 

با اين عمل مقدار مواد آلي خاك افزوده مي شود . سپس قبل از اينكه ديسك و تسطيح نهايي انجام گيرد، خاك را مورد آزمون قرار داده و هر گونه مواد مورد نياز از قبيل آهك، فسفر يا پتاسيم را به خاك اضافه مي كنند. در صورتي كه قرار باشد كف باغ گياهان پوششي داشته باشد، در پاييز و قبل از كاشت درختان ميوه، اقدام به كشت گياهان پوششي مي نمايند . معمولا بدين منظور از چمن كنتوكي - ٣١ استفاده مي شود . اين چمن به سرعت استقرار مي يابد و طي فصل رشد احتياج به چندين نوبت كوتاه كردن دارد. زمان مناسب كاشت نيمه دوم شهريور به ميزان ٥٠ - ٢٥ كيلوگرم بذر در هكتار مي باشد.

 

ب) طرح باغ

طرح باغ در يك زمين مسطح به طور ساده با كشيدن يك خط اصلي مستقيم كه آن هم معمولا در مجاورت يك جاده و يا حصار مي باشد شروع مي شود . سپس در دو انتهاي خط اصلي و گاهي يك يا دو خط در فواصل مياني خط اصلي، عمودهايي اخراج مي گردد.  روش ساده اي براي اخراج عمود بر خط اصلي، استفاده از مثلث قائم الزاويه اي است كه بين طول اضلاع آن رابطه ٣:٤:٥ برقرار باشد . براي اين منظور مي توان بر روي يك ريسمان به طول ١٢ متر در فواصل صفر، ٣ و ٤ متري حلقه هايي قرار داده و مثلثي با نسبت اضلاع فوق ساخت . با گذاشتن ميخ هاي چوبي در اين حلقه ها و منطبق كردن ضلع ٣ متري يا ٤ متري با خط اصلي، مي توان اقدام به اخراج خط عمود كرد

با كشيدن طناب در امتداد خطوط عمود و تعيين فاصله كاشت درختان بر روي طناب، محل كاشت  درخت را تعيين و علامت گذاري مي كنند . براي علامت گذاري مي توان از ميخ چوبي يا ريختن گچ استفاده كرد . براي كارهاي دقيق تر مي توان از ابزارهايي مثل منشور نقشه برداري، دوربين ترازياب، دوربين تئودوليت و غيره استفاده كرد.

روش ديگر طرح كاشت ، در سطح زمين بويژه در اراضي وسيع استفاده از دستگاه علامت گذار مي باشد كه به وسيله تراكتور كشيده مي شود ولي احتياج به راننده ماهر دارد بطوريكه بتواند در فواصل نسبتا طولاني در خط راست حركت كند . با استفاده از اين وسيله سطح زمين با خطوط عمود بر هم قطع شده و درختان ميوه در محل هاي تقاطع كاشته مي شوند.

روش سوم طراحي براي كاشت در زمين هاي شيبدار مثل دامنه ي تپه ها استفاده مي شود  به تعيين كنتور (خط تراز) توسط ابزار مناسب مي باشد . ابتدا اولين خط تراز را در مرتفع ترين محل بر روي زمين پياده كرده (خط منحنی AC) و در طول كنتور بر حسب فاصله مورد نظر محل كاشت درختان ميوه را تعيين مي كنند. در قدم بعدي پرشي ب ترين

و در طول كنتور بر حسب فاصله مورد نظر محل كاشت درختان ميوه را تعيين مي كن ند. در قدم بعدي پر شيب ترين محل را تعيين منحني (خط AB) و فاصله كاشت درختان را روي اين خط مشخص مي كنند . سپس به تناسب اولين خط تراز از روي نقاط مشخص شده روي خط AB ، بقيه كنتورها را مشخص و پياده مي كنند . بعد از پياده سازي كنتورها اگر كسي در بين آنها حركت كند در جاها يي كه شيب تند است خطوط به هم نزديك و در جاهاي كم شيب ، فاصله بيشتر خواهد بود . اگر فاصله ايجاد شده بيش از دو برابر فاصله كاشت درختان باشد در آن بين، كنتورهاي فرعي ايجاد مي شود (علايم نقطه گذاري شده بر روي خط منحني D).

درصورتيكه براي حفر چاله هاي كاشت از مته (چاله كن) استفاده مي شود بايد مراقب بود تا ديواره چاله ها صاف و شيشه اي نگردد . اين حالت وقتي كه خاك ، زيادي مرطوب باشد اتفاق مي افتد . در صورت بروز چنين حالتي بايد ديواره چاله را به وسيله بيل يا كلنگ خراش داد.  جوش دادن دو ميله كوتاه فولادي در لبه تيغه مته نيز راه حلي براي رفع اين مشكل مي باشد. براي كاشت نهال در باغ هاي بزرگ ممكن است از نهال كار پشت تراكتوري استفاده گردد . اشتباهي كه ممكن است در استفاده از نهال كار پشت تراكتوري پيش آيد سرعت كاشت زياد و عدم توجه به عمق كاشت مناسب است . در استفاده از چنين دستگا هي كه يك نفر رانندگي مي كند و نفر دوم روي دستگاه نهال كار ، مشغول است بايد نفر سوم و حتي نفر چهارمي پشت سر نهال كار حركت كرده و ضمن راست كردن نهال ها ي كاشته شده، با بالا كشيدن نهال هاي عميق و يا با فشار دادن خاك توسط پا در اطراف نهال هاي سطحي، نسبت به اصلاح آنها اقدام نمايند.

 

محل احداث باغ

 

محاسبه تعداد درخت در هكتار

براي تعيين تعداد نهال مورد نياز در يك هكتار براحتي مي توان با حاصل ضرب فاصله ي درختان در روي رديف در فاصله ي بين رديف مساحت مورد نياز براي يك درخت ، بر حسب متر مربع را محاسبه كرد . حال با تقسيم ١٠٠٠٠ متر مربع بر عدد حاصل، تعداد درخت در يك هكتار محاسبه مي شود.  جدول 1-1-  تعداد درخت در هكتار را براي فواصل مختلف كاشت نشان مي دهد . اولين رديف افقي اعداد، فاصله درخت را روي رديف و اولين ستون اعداد از سمت چپ، فاصله بين رديف ها را نشان مي دهد.

 

انتخاب و خريد نهال

يك باغ خوب فقط با غرس نهال هاي خوب ايجاد مي شود . درختي كه با كاشت يك نهال نامرغوب شروع به رشد مي كند ممكن است اصلاح آن در آينده غير ممكن باشد. باغدار ممكن است نهال مورد نياز خود را شخصا توليد كند (بويژه وقتي كه تعداد زيادي نهال مورد نیاز باشد) و يا آنها را از نهال فروشي هاي معتبر خريداري نمايد . تا آنجايي كه ممكن است بايد نهال هاي مرغوب خريداري شود .خريد نهال هاي درجه پايين و ارزان قيمت در بلند مدت زيان مالي فراواني را بر باغدار تحميل مي كند . باغدار بايد راجع به صحت رقم ميوه، پايه و عدم اختلاط ارقام اطمينان داشته باشد . اختلاط پايه ها بعلت ايجاد اختلاف در انداز ه ي نهايي درختان بالغ، موجب بهم خوردن فاصله مناسب درختان مي شود . عمليات كاشت را حتي يك سال به عقب انداختن بهت ر از خريد و كاشت نهال هاي بي كيفيت

مي باشد . از خريد نهال هايي با تركيب پايه و پيوندك نامناسب بايد اجتناب كرد . خريد از نهالستان هايي كه با توليد نهال هاي شناسه داركيفيت نهال ، از قبيل صحت رقم پيوندي، پايه، عدم آلودگي به آفات و بيمار ي ها و غيره را تضمين مي نمايند، بسيار منطقي مي باشد.

تعداد درخت در هکتار

سيستم هاي كاشت

سابقا در ايران درختان ميوه را بدون نظم خاصي مي كاشتند و تقريبا از دهه ي چهل به بعد در اثر تلاش و ترويج متخصصان كشاورزي كاشت رديفي درختان ميوه رايج گرديد.

در احداث يك باغ، هدف اصلي توس عه ي حداكثر سطح باردهي در حداقل زمان در هكتار مي باشد . براي نيل به اين مهم ، سيستم هاي مختلف كاشت كه همگي از نظم خاصي پيروي مي كنند به وجود آمده است . براي حداكثر استفاده از نور آفتاب جهت رديف ها بايد شمالي جنوبي باشد به ويژه در سيستمي كه فاصل ه ي روي رديف كمتر از فاصله بين رديف ها باشد (سيستم مستطيلي) از مهمترين سيستم هاي كاشت مي توان به مربعي، مستطيلي، مثلثي و چند رديفه اشاره كرد .

 

سيستم مربعي

در اين روش كاشت، فاصله درختان روي رديف ها با فاصله بين رديف ها برابر است بطوريكه هر چهار درخت روي رئوس يك مربع قرار مي گيرند . بنابر اين در باغ ، افزون بر رديف هاي شمالي جنوبي، رديف هاي شرقي غربي نيز وجود خواهند داشت . در اين سيستم، در صبح و بعد از ظهر درختان مجاور بر روي هم سايه نسبتا زيادي مي اندازند و به همين دليل براي مناطقي كه از شدت نور پاييني برخوردار باشند مناسب نمي باشد.

 

سيستم مستطيلي

در اين روش كاشت، فاصله ي رديف ها بيشتر از فاصله ي درختان در روي رديف ها مي باشد . و به اين دليل با فرض تخصيص مساحتي مساوي با روش مربعي به هر درخت، ( 7×5 متر برابر با 9/5×9/5) در صبح و بعد از ظهر كه شدت نور نيز كمتر است، درختان سايه كمتري بر روي هم مي اندازند و هر درخت از نور بيشتري بهره مند مي گردد . در اين سيستم، درختان در حداكثر رشد فواصل روي رديف ها را پر مي كنند ولي در بين رديف ها فاصله بيشتري بين درختان وجود خواهد داشت كه عبور و مرور وسايل را در جهت شمالي جنوبي تسهيل مي كند.  اين روش به ويژه براي مناطق سردسير توصيه مي شود.

 

سيستم مثلثي

در اين سيستم كه لوزي و شش گوش نيز خوانده مي شود، هر سه درخت بر روي رئوس يك مثلث (معمولا متساوي الاضلاع و گاهي متساوي الساقين)  كه جهت قاعده آن غربي شرقي است و هر چهار درخت بر روي رئوس يك لوزي كشت مي شوند . اين روش از نظر سايه اندازي مانند سيستم مربعي است و تفاوت هاي آن با سيستم مربعي اين است كه اولا در اين روش رديف هاي شمالي جنوبي وجود ندارد و ثانيا با رعايت فواصل مساوي در اين روش حدود ١٦ % بيش از روش مربعي، در واحد سطح درخت كاشته مي شود.

 

سيستم چند رديفه

اين سيستم براي درختان پاكوتاهي كه به صورت داربستي و يا پهن تربيت مي شوند مناسب است و با اين شيوه ، درختان ميوه را مي توان با تراكم زياد كاشت . روش هاي كاشت دو رديفه و سه رديفه مثال هايي از اين سيستم مي باشند . در اين روش به ازاي هر دو رديف و يا سه رديف درخت يك معبر در نظر گرفته مي شود . درختان رديف هاي مجاور با هم آرايش مثلثي دارند تا علاوه بر استفاده حداكثر از زمين، سمپاشي و ساير عمليات محلول پاشي بر روي درختان از كنار به خوبي انجام گيرد.

با توجه به اينكه فاصله رديف درختان در يك سيستم چند رديفه يكسان نيست، نحوه بيان فاصله كاشت نيز متفاوت از سيستم مربعي و يا مستطيلي خواهد بود . براي نمايش فاصله كاشت ابتدا فواصل بين رديف ها را به صورت بعلاوه در داخل پرانتز و فاصله بر روي رديف را به صورت ضرب نشان مي دهند . براي مثال فواصل سيستم دورديفه و سه رديفه شكل فوق كه به دسيمتر نمايش داده شده است . به ترتيب به اين صورت نوشته مي شود : 10×(18 +12) و
10× (18 +12 + 12). در اين مثال عدد ۱۲ فاصله ي بين دو رديف مجاور و عدد ۱۸ عرض معبر را نشان مي دهد.

 


 

نحوه محاسبه تعداد درخت در هكتار در سيستم كاشت چند رديفه

مسلما بعد از تصميم به احداث باغ تعداد نهال مورد نياز بايد محاسبه و سفارش داده شود . در سيستم چند رديفه، چند رديف درخت مجاور هم، بعلاوه معبر منظور شده را يك بستر مي نامند . براي محاسبه تعداد درخت در هكتار، فاصله تنه درخت كناري در يك بستر را از تنه درخت مشابه در بستر مجاور را به متر، اندازه گرفته و با تقسيم طول بدست آمده بر تعداد رديف درخت موجود در اين طول (در يك بستر، درخت بستر دوم شمارش نمي شود)  ميانگين فاصله بين رديف ها در اين طول بدست مي آيد . حال حاصل ضرب ميانگين فاصله بين رديف ها در فاصله روي رديف، مساحت اشغال شده توسط يك درخت را بدست مي دهد . با تقسيم ١٠٠٠٠ متر مربع بر فضاي اشغال شده توسط يك درخت، تعداد درخت در هكتار محاسبه مي شود.

مديريت بستر باغ

الف) مديريت بين رديف ها

همانطوريكه به تاج درختان رسيدگي مي شود پوشش كف باغ نيز ب ايد مورد رسيدگي قرار گيرد . كف باغ را مي توان در دو قسمت مجزا در نظر گرفت : فاصله بين رديف ها، و نوار طول رديف ها . فاصله بين رديف ها معمولا به سه صورت : )١ كولتيواتور زني پاك و ايجاد بستر لخت 2)  كولتيواتور زني ناپاك وباقي گذاشتن بقاياي گياهان خشك شده و  3) كاشت گياهان پوششي دايمي مديريت مي شود . دو شيوه اول زياد توصيه نمي شود زيرا موجب تخريب ساختمان خاك، فشردگي خاك و افزايش احتمال فرسايش (بويژه در اراضي شيب دار) مي شود.  همچنين كولتيواتورزني موجب ايجاد بستري مناسب براي استقرارعلف هاي هرز برگ پهن دايمي و يك ساله مي شود كه ميزبان ويروس درختان ميوه هستند . روش مناسب براي مديريت كف باغ كشت چمن در فاصله بين رديف ها و برطرف كردن كليه رويش هاي سبز زير تاج درختان مي باشد . چمن بين رديف ها از فرسايش خاك جلوگيري مي كند، بستري محكم براي تردد ماشين آلات فراهم مي كند، مواد آ لي به خاك اضافه مي كند، رطوبت و ساختمان خاك را حفظ مي كند، و محل مناسبي براي فعاليت حشرات شكارچي مفيد فراهم مي نمايد. چمن هاي پوششي كف باغ به سرعت رشد مي كنند و احتياج به كوتاه كردن متناوب دارند . چاودارهاي دايمي، چمن فسكوبلند، و شبدر جهت پوشش خاك بعض ي باغ ها استفاده مي شود . امروزه چمن هاي كم رشدي بدين منظور بوجود آمده اند و با موفقيت K-31 ،  مورد استفاده قرار مي گيرند . اين چمن ها احتياج به كوتاه كردن كمتري دارند، در خاك هاي فقير و شرايط محيطي نامطلوب به خوبي رشد مي كنند، دوام خوبي براي تردد وسايل مكانيزه و تراكم خوبي جهت غلبه بر رشد علف هاي هرز دارند. شبدر و ساير گياهان تيره بقولات در باغداري مدرن جهت پوشش كف باغ توصيه نمي شوند هرچند كه اين گياهان مي توانند مقداري نيتروژن به خاك اضافه نمايند ولي مقدار اين نيتروژن غير قابل پيش بيني مي باشد . همچنين بقولات ميزبا ن ويروس لكه حلقوي گوجه فرنگي بوده كه بيماري ساقه حفره اي  در هلو و نكروز  (بافت مردگي) پيوندگاه دانه داران مثل سيب را ايجاد مي كند.

يكي از فاكتور هاي جديد تعيين كيفيت چمن پوششي وجود قارچ هاي اندوفيت  است . چمن هاي ميزبان قارچ هاي اندوفيت ، به ديگر چمن ها ترجيح داده مي شوند . اين قارچ ها داخل بافت چمن ها رشد كرده و آنها را از خورده شدن توسط برخي حشرات محافظت مي كنند.  برخي گونه ها و ارقام چمن بطور طبيعي مقدار زيادي اندوفيت دارند . آخرين تحقيقات نشان داده است كه فسكوي مقاوم، فسكوي سقزدار، فسكوي قرمز خزنده و چاودار دايمي كم رشد ، گياهان مناسبي براي كشت در بين رديف هاي باغ هستند ولي موفقيت در استفاده از اين پوشش ها نيازمند كاشت مناسب مي باشد . كم توجهي در هر كدام از مراحل زير منجر به ايجاد پوشش تنك و كم اثرخواهد شد.

• قبل از كشت ، كليه علف هاي هرز دايمي بايد حذف شوند . زيرا در طي استقرار گياهان پوششي بعلت سرعت رشد پايين آنها قادر به رقابت با علف هاي هرز دايمي نيستند.

 

•  با انجام آزمون خاك در صورت نياز نسبت به اصلالاح خاك اقدام گردد . در آغاز استقرار گياه پوششي كود نيتروژني حاوي ٢٥ تا 50 كيلوگرم نيتروژن خالص به خاك اضافه مي كنند.

• قبل از كاشت بطور كامل خاك را آماده نموده و بذور را زير خاك نمي كنند.

• از وسايل مختلفي مثل پخشگر گردبادي و پخشگر ريزشي مي توان براي كاشت بذور استفاده كرد . اگر از دستگاه بذركار بدين منظور استفاده مي شود، لوله هاي سقوط را از زير مخازن بذر باز مي كنند، زيرا بذور ريز و سبك قادر نيستند از درون شيلنگ بريزند.

• 25 تا ٥٠ كيلوگرم بذر در هكتار كشت مي شود. كاشت بذر بيشتر، سطح زمين را زودتر مي پوشاند

• بهترين زمان كاشت، در طول شهريور ماه مي باشد . زمان دوم كاشت د ر طول فروردين تا اواسط ارديبهشت مي باشد . اگر گياهان پوششي در بهار كشت شوند بعلت كندي سرعت رشد، چمن ها قادر به رقابت با علف هاي هرزي كه در اول بهار رشد مي كنند نيستند.

• در سال اول كاشت قبل از اينكه ارتفاع علف هاي هرز به ٢٥ سانتيمتر برس د بايد آنها را درو كرد تا قادر به رقابت با گياه پوششي نگردند. يك نوبت سمپاشي با توفوردي ١ نيز از رشد علف هاي برگ پهن جلوگيري مي كند.

• در صورت تمايل مي توان از مخلوط بذر جو دوسر به عنوان پرستار بذر گياه اصلي و جلوگيري كننده از فرسايش استفاده كرد.

•  براي كيفيت مطلوب چمن، سالالانه مقدار كافي كود نيتروژني در حدود ٥٠ كيلو گرم در هكتار توصيه مي شود.

 

مديريت طول رديف ها

سطح سايه انداز زير درختان ميوه در تكامل باغ سهم مهمي دارد . تحقيقات متعدد نشان داده است كه گياهان سبز پاي درختان در جذب مواد غذايي و آب با درختان ميوه رقابت كرده و موجب كاهش رشد و توليد در آنها مي گردند . درطي يك آزمايش ٦ ساله، درختاني كه پاي آنها چمن كشت شده و مرتبا كوتاه مي شد در مقايسه با درختاني كه بوسيله علف كش با هر گونه علف هرز پاي درخت مبارزه مي شد، ٢٥ % كاهش رشد نشان دادند . نتيجه يك تحقيق در ايالت پنسيلوانياي امريكا نشان داده است كه عرض نوار عاري از علف رديف درختان هلو بر ميزان رشد و محصول درختان مؤثر مي باشد و نواري به عرض ٦٥ سانتيمتر باعث توليد درختان كوچك و محصول كم مي گردد. عرض ايده آل نوار به اندازه عرض سايه انداز درخت بوده و اين نوار بايد در بدو احداث باغ ايجاد گردد.

زمان كنترل علف هاي هرز مهم مي باشد . يك تحقيق با درختان سیب رقم گالا Gala/M26 (روي پايه ي مالينگ 26 ) نشان  داده است كه اگر در ابتداي فصل رشد با علف هاي هرز مبارزه گردد، عملكرد در اولين سال باروري، به مراتب بيشتر خواهد بود . رقابت ميوه ها، انداز ه ي ميوه ها را نيز تحت تاثير قرار مي دهد . بر اساس نتايج تحقيق اخير باور بر اين است كه مرحل ه ي بحراني رقابت علف هاي هرز با درختان سيب از زمان گلدهي تا ٣٠ روز بعد از ريزش گلبرگ ها مي باشد.كولتيواترزني زير درختان با ابزاري كه براي اين منظور ساخته شده است روش مناسبي بوده ولي اين روش علاوه بر افزايش احتمال فرسايش نياز به راننده تراكتور ماهر دارد. استفاده از علف كش هاي مختلف يكي از مهمترين روش هاي كنترل علف هاي هرز مي باشد ولي اين روش نيز بدون اشكال نيست. درختان جوان به علف كش ها بسيار حساس بوده و ريزش اين مواد روي ساقه سبز يا شاخه و برگ ممكن است درخت را از رشد بازداشته و يا منجر به از بين رفتن آن گردد . سمپاشي مكرر خاك با اين مواد نيز موجب تجمع آنها در خاك و از بين رفتن ميكروارگانيسم هاي مفيد خاك مي شود.

 

اصول كنترل علف هاي هرز

اجراي برنام ه ي كنترل علف هاي هرز با تهيه زمين شروع مي شود . قبل از كاشت نهال ها ، كليه علف هاي هرز دايمي بايد از بين بروند. خيلي از علف كش هاي معرفي شده براي باغ هاي ميوه ، علف هاي هرز يكساله را بخوبي كنترل مي كنند ولي تعداد اندكي از آنها توانايي كنترل علف هاي هرز دايمي را دارند لذا قبل از كاشت نهال ها، بايد مشكلات ناشي از علف هاي دايمي را ب رطرف نمود . حالت مطلوب قبل از احداث باغ به آيش گذاشتن زمين و يا كاشت گياهان يكساله نظير گندم و ذرت حداقل به مدت دو سال است . غلات ميزبان ويروس لكه حلقوي گوجه فرنگي نخواهند بود.

 

در انتخاب علف كش هاي مورد استفاده براي محصولات يكساله فوق بايد دقت كرد . خيلي از علف كش هاي رايج گندم و ذرت در خاك باقيمانده و محصول بعدي را تحت تاثير قرار مي دهند. علف كش هاي مقاوم و پايدار مي توانند موجب مرگ، كاهش رشد و يا صدمه به سيستم ريشه درختان جوان گردند . صدمات ريشه اي در درختان جوان معمولا تا اواخر دوره رشد بروز نكرده و زمان ي كه درخت تحت استرس قرار گيرد بطور ناگهاني از بين مي رود.

پايداري علف كش در خاك تابع شرايط محيطي و خاك مي باشد . از بين رفتن علف كش ها در خاك هم به طريقه تجزيه ميكروبي و هم هيدروليز شيميايي صورت مي گيرد . هر دو عامل احتياج به خاك مرطوب و گرم دارد . از اينرو تجزيه علف كش ها در خاك هاي خشك و خنك به كندي صورت مي گيرد . واكنش خاك و مواد آلي آن نيز نقش به سزايي در تجزيه علف كش ها دارد . به عنوان مثال زوال بعضي علف كش ها در واكنش بالاتر از 5/6 بسيار كند است . همچنين در خاك هايي با واكنش 6 و كمتر از آن سرعت تجزيه ميكروبي كند خواهد شد.

اگر به وجود باقيمانده علف كش در خاك شك وجود داشته باشد، مي توان به روش سنجش حياتي ١ خاك را آزمايش كرد . با برداشتن نمونه هايي از خاك و ريختن در داخل جعبه كشت و كاشت بذر چمن و يا يولاف و مشاهده جوانه زني و رويش آنها وجود و يا عدم وجود علف كش را مي توان ارزيابي كرد . در صورتيكه هنوز باقيمانده سم در خاك موجود باشد، جوانه زني و رويش بذور ضعيف خواهد بود . بعد از اطمينان از عدم وجود بقاياي سم در خاك اقدام به كاشت چمن مناسب مي كنند . آزمايش ها نشان داده است كه كاشت چمن يكدست در كف باغ و سپس از بين بردن چمن رديف كاشت درختان، به وسيله علف كش گلايفوزيت موجب بهبود رشد نها ل هاي جوان مي شود . بقاياي چمن باعث حفظ رطوبت و مواد آلي خاك مي شود و معمولا تا سه سال دوام مي آورد.

 

كنترل علف هاي هرز پس از كاشت درختان

اگر تمايل به استفاده از روش كاشت چمن و سپس خشك كردن طول رديف ها نباشد، توصيه مي شود با علف هاي هرز پاي درختان جوان مبارزه شيميايي گردد . اگر در اولين فصل رشد با علف هاي هرز بموقع مبارزه شود، درختان بخوبي رشد كرده و علاوه بر زود باروري در اولين محصول عملكرد بيشتري نيز خواهند داشت . براي درختان بار ور اين دوره قبل از شكوفايي تا ٣٠ روز بعد از آن مي باشد. در ماه هاي ارديبهشت و خرداد علف هاي هرز بيش از هر زماني رشد درختان و اندازه ميوه را تحت تاثير قرار مي دهند . اگر علف هاي هرز در اين دوره بحراني كنترل شوند بعد از آن اثر سوئي بر عملكرد نخواهند گذاشت . علف هاي هرز در نيمه دوم فصل رشد فقط در ميزان آب مصرفي مؤثر هستند . رشد اندك علف هاي هرز از مرداد به بعد مي تواند مورد مطلوبي باشد . در اين صورت بدون اينكه علف هاي موجود در برداشت محصول خلل ايجاد كند باعث تسريع خواب زمستاني درختان مي شود.

 


 

هنگام استفاده از علف كش ها بايد دقت فراوان نمود تا از تماس آنها با تنه ي درختان جوان جلوگيري شود . مگر اينكه تنه اينگونه درختان قبلا پوشش داده شود . در ضمن عدم وجود شكاف در سطح زمين براي جلوگيري از نفوذ سم به محيط ريشه از موارد ضروري مي باشد . قبل از استفاده از علف كش بايد به دقت دستورالعمل آنرا مطالعه و از بي خطر بودن آن به درختان جوان اطمينان حاصل كرد. با افزايش سن درختان و استقرارشان، تنوع علف كش هاي مورد استفاده افزايش مي يابد . در سال دوم مي توان از علف كش هاي ديورون، سيمازين و توفوردي استفاده كرد . از سال دوم به بعد مي توا ن از مخلوط سينبار با ديورون و يا گلايفوزيت استفاده نمود . از سال سوم به بعد مي توان از سينبار در غلظت هاي بالاتري استفاده كرد.

مقاومت به سرما، نياز سرمايي و ركود

مقدمه

اكثر درختان ميوه ي مناطق معتدله در معرض سرماي زمستان يا يخبندان بهاره قرار مي گيرند كه اين امر گاهي موجب خسارت هاي شديد اقتصادي مي شود . باغداران از نتايج زيان بار عدم محافظت درختان در برابر سرماي زمستان كا ملا مطلع هستند . لذا توجه به مقاومت به سرما، به عنوان يك پديده و ابزار كمكي براي جلوگيري از بروز خسارت ناشي از سرما براي باغداران و فيزيولوژيست ها از اهميت اساسي برخوردار مي باشد.

درجه حرارت هاي پايين در گياهان به دو شكل سرمازدگي و يخ زدگي (يا انجماد) ايجاد خسارت مي كند . خسارت سرمازدگي در درجه حرارت هاي بالاتر از انجماد رخ مي دهد و مربوط به اختلال در فرآيند هاي طبيعي متابوليكي گياه مي باشد . ميوه بعضي گياهان بويژه گياهان گرمسيري به اين نوع خسارت حساس هستند . براي مثال ميوه موز در دماي ١٠ درجه سانتيگراد دچا ر سرمازدگي مي شود. ولي در درختان ميوه ي مناطق معتدله كه موضوع بحث ما مي باشد تنها خسارت يخ زدگي مطرح است، زيرا دماي صفر درجه سانتيگراد، خسارتي را متوجه تنه و ساير اندام هاي هوايي درخت نمي كند.

 

مکانیسم خسارت انجماد

سرعت بروز يخبندان و به تبع آن سرعت انجماد در مقاومت گياه و يا شدت خسارت آن نقش مهمي دارد.

الف) انجماد كند و تشكيل يخ در خارج پروتوپلاس م : همواره مقداري آب در فضاي بين سلولي موجود بوده و با آب درون سلول يا پروتوپلاسم در تعادل است . با توجه به اينكه اثر سرما از طرف بيرون به درون است لذا در مرحله اول، كريستال يخ در خارج پروتوپلاسم تشكيل مي شود . در صورتيكه سرعت پايين آمدن درجه حرارت كند و بطئي باشد، كريستال يخ فرصت مي يابد تا با جذب آب پروتوپلاسم، بزرگتر گردد . در مقابل پروتوپلاسم با از دست دادن بخشي از آب خود، غليظ تر شده و نقطه انجماد پايين تري را كسب مي كند. بدين ترتيب تا زمان انجماد پروتوپلاسم ياخته به حيات خود ادامه مي دهد.

 

درختان ميوه مناطق معتدله

ب) انجماد نسبتا سريع و تشكيل بلور يخ در پروتوپلاسم : اگر سرعت انجماد نسبتا سريع باشد، بدليل سرعت كند انتشار آب پروتوپلاسم به فضاي بين سلولي، كريستال يخ در فضاي بين سلولي رشد نكرده و پروتوپلاسم رقيق نيز منجمد مي شود . آب يخ زده حدود ٩ % افزايش حجم مي يابد، كه منجر به متلاشي شدن ياخته خواهد شد.

ج) انجماد سريع و بدون تشكيل كريستا ل : هرگاه سرعت انجماد به حدي زياد باشد كه يخ به صورت غير كريستالي (يخ شيشه اي) تشكيل گردد، ذرات يخ ب دون افزايش محسوس حجم، بطور همزمان در فضاي بين سلولي و پروتوپلاسم تشكيل مي شود . در اين صورت ياخته بدون از دست دادن حيات خود منجمد مي شود.

حساسيت بافت ها به آسيب ناشي از سرما متفاوت است . برگ هاي درختان خزان دار مقاومت كمي نسبت به يخبندان دارند . مقاومت ريش هها نسبت به سرما كمتر از ساقه هاي در حال استراحت است. جوانه هاي مستتر در پوشش هاي سخت كوتيني مقاومت قابل توجهي به سرما دارند درحاليكه شكوفه ها و ميوه هاي كوچك به كمترين يخبندان حساس هستند. جوانه هاي نابالغ اواخر پاييز ممكن است نسبت به يخبندان هاي پاييزي حسا س باشند . يخبندان هاي شديد حتي مي تواند به تنه و شاخه هاي بزرگتر خسارت وارد آورد . سياه شدن آوند چوبي، نتيجه يخبندان هاي زمستاني مي باشد كه در اصطلاح آن را سياه شدگي مغز  مي نامند . آسيب زمستاني ممكن است باعث شكاف پوست تنه و شاخه هاي اصلي شده و آوند چوبي مح افظت نشده را خشك نمايد. آفتاب سوختگي زمستانه ي شاخه و تنه ناشي از گرم و سرد شدن سريع و متناوب بوده كه در سمت جنوب و جنوب غربي تنه ي درختان جوان خسارت هاي قابل توجهي ايجاد مي كند . مكانيسم به دو صورت قابل توجيه است . اول اينكه تابش آفتاب زمستاني

به بخشي از پوست درخت باعث از بين رفتن مقاومت سلول هاي آن بخش شده و متعاقب بروز يخبندان مجدد، سلول ها مي ميرند . دوم اينكه گرم و سرد شدن متناوب با همان مكانيسم انجماد نسبتا سريع، باعث مرگ سلول ها مي گردد.

درختان مناطق معتدله براي شروع فعاليت مجدد، نيازمند سپري كردن سا عات مشخصي از سرما هستند كه به نياز سرمايي هستند  مؤثرترين دما براي تأمين نياز سرمايي بين صفر الي ٧ درجه ي سانتيگراد مي باشد . دماهاي پايين تر از صفر  و بالاتر از ٧ درجه سانتيگراد، اثرات كمتري در شكستن خواب جوانه ها دارند . درجه حرارت هاي يخبندا ن عملا در تأمين نياز سرمايي بي اثر هستند . زيرا اين درختان در دماهاي صفر تا ۷ درجه ي سانتيگراد ، طي فعاليت هاي فيزيولوژيكي، دوره استراحت خود را سپري مي كنند در صورتيكه در درجه حرارت هاي يخبندان، فعاليت هاي فيزيولوژيكي به حدي كند مي شود كه اثري در رفع استراح ت جوانه ها نخواهد داشت.

گياهان سازگار شده با زمستان هاي طولاني و سرد مداوم، مثل گياهاني كه در عرض هاي جغرافيايي بالا يافت مي شوند، داراي احتياجات سرمايي كوتاه يا متوسط مي باشند . اين بدان علت است كه بيشتر زمستان بطور مداوم درجه حرارت، زير نقطه يخبندان باقي مي ماند، ظاهرا نياز سرمايي، تا اواخر زمستان و اوايل بهار، موقعي كه درجه حرارت دوباره به بالاي يخبندان رسيده ولي براي مدتي خنك باقي مي ماند تأمين نمي گردد . يك گونه گلابي آسيايي به چنين آب و هوايي سازگار گشته است . اين گلابي بومي منچوري و قسمت هايي از سيبر ي مي باشد كه در آنجا درجه حرارت زمستان به ٤٥ - درجه ي سانتيگراد تقليل مي يابد . اين درختان نياز به سرماي كوتاهي (٢٠ تا ٣٠ روز) دارند و به زمستان هاي ملايم سازگار نيستند، زيرا احتياج به سرماي كوتاه در آنها، طي اوايل زمستان تأمين مي گردد و بعد از آن هر موقع د رجه حرارت به بالاي يخبندان مي رسد، شروع به رشد مي نمايند و اغلب رويش هاي جديد، بوسيله يخبندان هاي بهاره از بين مي روند . اين مثال نشان مي دهد كه كشت درختان در شرايط آب و هوايي كه با فيزيولوژي اين گياهان ناسازگار است، عواقب ناخوشايندي خواهد داشت.

درجه حرارت هاي متناوب گرم در طي زمستان باعث خنثي شدن بخشي از سرماي دريافت شده توسط درخت م ي گردد. بدين ترتيب وجود حرارت هاي متناوب در اين دوره، زمان تأمين نياز سرمايي درختان را طولاني تر مي كند. زمستان هاي ملايم ممكن است نياز سرمايي برخي درختان ميوه مناطق معتدله را تأمين نكند . نتيجه ي عدم كفايت تأمين نياز سرمايي، به صورت شروع رشد غيرطبيعي، تأخي ر در گلدهي، كاهش تشكيل و عدم همزمان تشكيل شدن ميوه ها خواهد بود.  ناهمزماني در تشكيل ميوه برنامة زماني سمپاشي، محلول پاشي و برداشت ميوه را نيز دچار مشكل مي كند. گل هاي تك جنسي نر و ماده فندق در جوانه هاي مستقل تشكيل مي شوند . در برخي ارقام فندق، بدليل نياز سرمايي كمتر جوانه هاي گل نر، استراحت آنها تكميل خواهد شد ولي عدم سرماي كافي براي جوانه هاي گل ماده باعث عقب ماندگي آنها و ناهمرسي گل هاي نر و ماده خواهد شد كه خود عاملي در كاهش درصد تشكيل ميوه در ارقام خودسازگار فندق خواهد بود.

استراحت (Rest) به حالتي اطلاق مي شود كه جوانه ها تحت تأثير موانع فيزيولوژيكي دروني حتي تحت شرايط مساعد محيطي قادر به آغاز فعاليت و رشد نيستند.  موانع فيزيولوژيكي مزبور با سرما برطرف مي شود. طبيعت مادر، در اين گياهان مكانيسمي را متكامل كرده است كه آنها را براي مواجه با تغييرات فصول آماده مي كند . با آغاز فصل پاييز، روزهاي كوتاه مهمترين عامل آغاز استراحت  درختان ميوه مناطق معتدله است كه سرماي پاييزي نيز به اين امر كمك كاسته مي شود . تحت چنين شرايطي مقدار  هورمون اسيد آبسيزيك  (ABA)  افزایش و از مقدار  جبيرلين (GA)  کاسته می شود.  فعاليت آنزيم هاي سلولاز و پكتيناز در ناحية ريزش و تشكيل لايه سواگر  برگ ها و برگچه هاي درختان به طور ط بيعي خزان مي كنند . بروز يخبندان ناگهاني و زودرس پاييزي، موجب عدم تشكيل لاية سواگر و جلوگيري از ريزش طبيعي مي گردد . زيرا تشكيل اين لايه در يك محدوده اي خاص، با درجه حرارت محيط رابطه مستقيم دارد . رنگ قهوه اي تيره و عدم ظهور رنگ هاي پاييزي در برگ ها، علامت ديگري از يخبندان زودرس و عدم تكميل فرآيند خزان مي باشد. با طي شدن سرماي زمستان رابطة اسيد ا بسيزيك و جيبرلين تغيير كرده و در پايان زمستان مقدار جيبرلين افزايش يافته و در مقابل مقدار اسيد ا بسيزيك كاهش مي يابد. در دورة استراحت، جوانه ي درختان، نسبت به يخبندان بيشترين مقاومت را نشان مي دهند و پس از پايان دوره استراحت (يا تأمين نياز سرمايي) جوانه ها براي فعاليت مجدد در انتظار شرايط محيطي مناسب بسر مي برند كه خموشي  ناميده مي شود.

 

جلوگيري از سرماي بهاره

سرما طبيعت زمستان است . گياهان رشد و نمو خود را بخوبي با شرايط طبيعي هماهنگ و سازگار كرده اند ولي بروز هر گونه سرماي بي موقع خسارت هاي سنگيني به گياه و توليد ميوه وارد مي سازد . بروز يخبندان هاي مقطعي در بهار، سرماي دير رس بهاره ناميده مي شود، زيرا در اين موقع طبيعتا زمان سرما سپري شده است و هرگونه سرماي نا گهاني، ديررس محسوب مي شود . برعكس خفيف بودن شدت و مدت سرماي بهاره، ميزان خسارت آن بر محصول مي تواند بسيار سنگين باشد . از همين رو كشاورزان از زمان هاي دور سعي در مبارزه با سرماي ديررس بهاره داشته اند . در مرحله ي تمام گل درختان ميوه، جلوگيري از سقوط دما (حتي يك درجه سانتيگراد) سرنوشت محصول را تغيير مي دهد . به همين خاطر مبارزه با سرماي ديررس در خيلي از مواقع امري كاملا اقتصادي و منطقي خواهد بود . شيوه هاي مختلفي براي اين منظور وجود دارد كه بسته به شرايط و محدوديت هاي موجود يك يا چند شيوه براي اين منظور انتخاب و بكار بسته مي شود.

 

الف) انتخاب محل درست باغ

هواي سرد به دليل وزن مخصوص بيشترآن، سنگين تر بوده و در سطح زمين جمع مي شود . اگر زمين مسطح و يا گود باشد، لايه هاي هواي سرد بر روي هم انباشته شده و موجب سرمازدگي درختان ميوه خواهد شد . در صورتيكه اگر محل باغ ش يب دار باشد، هواي سرد همانند آب در جهت سراشيبيي جاري شده و از سطح باغ خارج مي شود . مگر اينكه مانعي بر سر راه آن قرار گرفته باشد . بهترين و اقتصادي ترين شيوة جلوگيري از سرماي بهاره، انتخاب محلي شيب دار براي احداث باغ مي باشد.

 


 

ب) گرم كردن باغ

استفاده از م واد قابل اشتعال از هزاران سال پيش براي جلوگيري از سرمازدگي بكار مي رود . اين شيوه مؤثرترين روش براي بالا نگهداشتن دماي هوا از درجه حرارت بحراني مي باشد . براي اين منظور معمولا از بخاري هاي باغي كه سوخت آنها از سوخت هاي فسيلي مانند نفت گاز و يا س اير سوخت هاي ارزان قيمت مثل نفت كوره (نفت سياه) تامين مي شود، استفاده مي گردد . مي توان مخزن هر تك تك اين بخاري ها را پر از مواد سوختي كرد و يا از يك شبكه لوله كشي سوخت براي تغذيه آنها استفاده كرد . براي تعيين زمان مناسب براي روشن كردن بخاري ها بهتر است از يك ترموستات آلارم دار استفاده گردد . ترموستات اندكي بالاتر از دماي بحراني تنظيم مي گردد تا با اخطار به موقع، فرصت كافي براي روشن كردن بخاري ها توسط كارگران فراهم گردد.

 

ج) ايجاد دود

دود مانند  بخار آب، قادر است با جذب و حفظ حرارت، مانع سردي بيش از حد هوا ي سطح زمين در اثر تشعشع گردد . لذا بعضي از باغداران در موقع بروز سرماي بهاره با آتش زدن چوب و لاستيك و غيره تلاش مي كنند، مانع افت دماي هوا به زير درجه حرارت بحراني گردند ولي اين عمل علاوه بر آلودگي هواي محيط، اثر چنداني در كنترل سرماي ديررس بهاره ندارد.

 

د) آبياري باراني

از خصوصيات آب، داشتن گرماي ويژه و گرماي نهان ذوب بالا مي باشد . در باغ هايي كه مجهز به سيستم آبياري باراني باشند، از اين خواص آب براي جلوگيري از سرمازدگي بهاره استفاده مي شود . آبپاشي تاج درختان علاوه بر آزاد سازي حرارت آب، با ايجاد پوششي از لاية يخ، به عنوان عايق عمل كرده و درجه حرارت جوانه ها را در حدود صفر درجه سانتيگراد حفظ مي كند . آبياري باراني ممكن است مضراتي نيز داشته باشد . اگر طول دوره يخبندان طولاني گردد لايه هاي ضخيمي از يخ روي شاخه ها تشكيل مي گردد كه ممكن است در اثر وزن زياد ب اعث شكستگي شاخه ها گردد . علاوه بر اين آبپاشي طولاني باعث اشباع خاك باغ مي شود . تحقيقات اخير نشان داده است كه آبپاشي متناوب، بدون اينكه از ميزان اثر آن كاسته شود، تا حدي مي تواند اين مشكلات را رفع نمايد . مثلا به طور متناوب دستگاه آبپاش دو دقيقه روشن و دو د قيقه خاموش باشد . در هر صورت زمان خاموشي سيستم آبپاشي نبايد بيش از ٣ دقيقه باشد. آب پاشي قسمت هاي پايين تاج درختان نيز براي جلوگيري از تجمع توده هاي يخ بر روي شاخه ها و شكستن آنها كاربرد دارد ولي اين روش جوانه هاي انتهايي را حفاظت نمي كند.

 

ه) دستگاه هاي باد ساز

در طول شب، زمين توسط تشعشع با طول موج هاي بلند، حرارت خود را از دست داده و هواي مجاور سطح زمين را نيز سرد مي كند . در صورتي كه هوا بدون جريان و ساكن باشد لايه هاي هواي سرد و سنگين روي هم انباشته شده و واژگوني حرارتي ١ ايجاد مي شود . بطوري كه چندين متر بالاتر از سطح زمين درجه حرارت بيشتر از درجه حرارت سطح زمين خواهد بود . مخلوط كردن و به هم زدن هواي گرم با سرد از سرمازدگي جوانه و يا شكوفة درختان ميوه جلوگيري خواهد كرد . اين روش وقتي كه هوا بدون باد و جريان است كاربرد دارد . براي اين منظور از دستگا ه هاي بزرگ بادساز كه به وسيله موتورهاي مكانيكي و يا الكتريكي كار مي كنند، استفاده مي گردد و يك برج باد ساز براي چندين هكتار باغ كفايت مي كند . براي باغ هاي بسيار بزرگ مي توان از پرواز دادن يك هلي كوپتر در بالاي باغ نيز استفاده كرد.

 

و) ساير روش ها

به غير از موارد فوق به روش هاي ديگري، البته به صورت محدود مي توان خطرات سرماي بهاره را كاهش داد . آبياري كف باغ در شب هاي سرد، بويژه با استفاده از آب چاه كه درجه حرارت بالايي دارد، كاشت ارقام ميوه ي ديرگل، محلول پاشي با تنظيم كننده هاي رشد؛ برخي تركيبات روغني، تركيبات باكتري كش، براي از بين بردن جمعيت باكتري كه مي تواند هسته هاي اوليه يخ را تشكيل دهند، از جمله اين روش ها مي باشد . اواخر پاييز تا اوايل زمستان محلول پاشي درختان با اتفن يا ا ترل (٢- كلرو اتيل فسفونيك اسيد)  در بعضي ارقام هلو، تا ١٥ روز زمان شكوفايي را به تأخير مي اندازد

 

عوامل مؤثر در مقاومت به سرمای درختان میوه

الف) كمبود يا زيادي عناصر غذايي

تغذيه كافي درختان ميوه با كودهاي حاوي پتاسيم و فسفر مقاومت به سرماي آنها را بويژه نسبت به سرماي سخت زمستان بيشتر مي كند. از طرف ديگر افراط در تغذيه با كودهاي حاوي نيتروژن، باعث كاهش مقاومت درختان در برابر سرما و يخبندان مي شود. حالت مشابهي در اثر زيادي نيتروژن گياهان و حساسيت آنها در برابر آفات و بيماري ها نيز ديده مي شود . كودهاي نيتروژني در اواخر فصل رشد، ضمن افزايش حساسيت بافت ها و اندام هاي درختان ميوه به سرماهاي سخت زمستان، موجب تأخير در خزان طبيعي و استراحت درخت شده، آنها را نسبت به سرماي زودرس پاييزي نيز حساس و آسيب پذير مي كند.

 

ب) تراكم محصول سال جاري

ميوه ها مهمترين مركز مصرف در درختان ميوه به شمار مي آيند . تراكم بيش از حد محصول طي فصل رشد باعث رقابت هر چه بيشتر ميوه ها در جذب و مصرف كربوهيدرات توليدي، با ساير مراكز مصرف درخت شده و باعث ضعف عمومي آن مي شوند . ضعف درخت مقاومت آنرا در برابر سرما تقليل مي دهد.

 

ج)آبياري

افراط يا تفريط در مقدار آبياري و يا انجام آبياري بي موقع، باعث كاهش مقاومت درخت در برابر سرما مي شود. آبياري در پايان فصل رشد درخت، اثري همانند استعمال كود نيتروژني داشته و با تحريك به رشد رويشي درخت، آنرا در برابر سرما حساس و ناپايدار مي كند.  از طرف ديگر كمبود آبياري در طول فصل رشد، بويژه در اواسط شهريور، باعث ضعف عمومي درخت و نهايتا حساسيت آن به يخبندان مي شود . به نظر مي رسد يكي از دلايل خشكيدگي سرشاخه هاي درختان گردوي جوان در استان هاي آذربايجان احتمالا بي توجهي به اين امر باشد.

 

د) قدرت درخت

همانطوري كه در موارد بالا ذكر شد، هر عاملي كه قدرت درخت را كم كند، به طور مستقيم مقاومت آن را در برابر سرما و يخبندان كم خواهد كرد . عواملي مثل كمبود عناصر غذايي (عناصر كم مصرف و پر مصرف) ، مسموميت عناصر، خاك نامطلوب، تهويهناكافي، ناسازگاري پايه، غالب بودن علف هاي هرز، عدم تابش آفتاب كافي به درختان و غيره، از جمله عوامل مؤثر در كاهش قدرت درخت هستند.

 

ه) درجه حرارت هاي شرايط قبلي

درختان جهت ورود موفق به دوره ركود كه براي آنان بيشترين مقاومت در برابر يخبندان را فراهم مي كند، نيازمند تغييرات تدريجي شرايط محيطي بويژه درجه حرارت هستند. سقوط ناگهاني درجه حرارت در اواخر دوره رشد، از مقاومت آنها نسبت به يخبندان مي كاهد.  بنابراين درجه حرارت هاي شرايط قبلي بر ميزان مقاومت درختان مؤثر است.

 

و) هرس

هرس در اواخر فصل رشد، ب ه علت تحريك رشد درختان ، موجب كاهش مقاومت آنها در برابر سرماي زم ستان مي شود . زيرا در اين شرايط، شاخه هاي جديد توليد شده، فرصت كافي براي چوبي شدن نخواهند داشت . علاوه بر اين در محل هاي برش، هورمون اكسين توليد شده (به همراه هورمون اتيلن) ، ضمن توليد بافت بي حفاظ كالوس، اين محل ها را در برابر يخبندان هاي زمستاني آسيب پذير مي كند.  اثر ثانويه اكسين (در هرس پاييزه) ، تأخير در آغاز ركود مي باشد كه خود عاملي در كاهش مقاومت درخت محسوب مي شود.  به همين خاطر در مناطق سردسير، بايد از هرس درختان ميوه در پاييز تا اواخر بهمن اجتناب كرد.

 

ز) شيوع بيماري يا آفت

آلودگي درختان ميوه به بيماري و آفات، باعث ضعف درخت، اختلال در آغاز ركود و حساسيت آنها در مقابل سرما و يخبندان مي گردد.

ازدیاد درختان میوه

مقدمه

ازدياد درختان ميوه و توليد نهال مورد نياز، توسط خود باغدار ممكن است از چند جنبه حائز اهميت باشد . اولا ، هزينه ي تهيه ي نهال، به ويژه در باغ هاي وسيع و در مورد درختان پاكوتاه (كه تراكم كاشت چندين برابر درختان معمولي است) كاهش مي يابد . ثانيا ، شخص باغدار از رقم و سلامت نهال هاي توليدي اطمينان حاصل مي كند . در اكثر موارد تا زمان آشكار شدن رقم ميوه، چندين سال طول مي كشد و چندين سال زمين در اشغال درختان ميوه خواهد بود بنابر اين اطمينان از رقم درختان ميوه امري ضروري مي باشد . اين مورد در كشور ما هنوز يك جنبه ي مهم به شمار مي آيد . با اين وجود امروزه نهال كاري و پرورش نهال همانند ساير رشته ها ي كشاورزي پيشرفت زيادي كرده و به يك حرفه ي كاملا تخصصي و پيچيده مبدل شده است. بنابراين در حالت كلي بهتر است باغداران توليد نهال مورد نياز خود را به پرورش دهندگان نهال بسپارند.

 


 

روشهای ازدیاد

ازدياد يك نهال كامل و یا بخشي از نهال ((پايه يا پيوندك) ممكن است به شيوه هاي جنسي (تكثير با بذر) يا غيرجنسي (تكثير رويشي) انجام گيرد. در مراحل توليد مثل جنسي گياه، تقسيم كاهش ي كروموزومها (ميوز) دخالت دا رد، اين نوع تكثير از مزيت تركيب ژنتيكي طبيعي دو والد استفاده مي كند. بدين ترتيب كه بذر از رشد ياخت ه اي كه خود حاصل تلاقي گامت نر (گرده) و گامت ماده (سلول تخم) است، به دست مي آيد . بنابراين گياهان حاصله داراي ساختمان ژنتيكي جديد مي باشند. تكثير غيرجنسي عبارت از توليد يك گياه كامل از يك ياخته (سلول) ، بافت، اندام يا اندامهاي يك گياه مادري است.  در اين نوع تكثير، تقسيم مستقيم سلول (ميتوز) دخالت داشته بنابراين در ن تاج، ساختمان ژنتيكي گياه والد عينا تكرار مي شود.

تكثير جنسي درختان ميوه كه همان كاشت بذر (بذرجنسي) مي باشد، معايب عمده اي دارد كه آنرا براي توليد ارقام

ميوه نامطلوب مي كند:

•  در تكثير به وسيله بذر، به علت تفرق صفات، گياهان ناخالص ايجاد مي شوند و معمولا مرغوبيت از بين مي رود .

بنابراين براي حفظ كيفيت يك رقم ميوه، آنرا منحصرا بايد به شيوه غيرجنسي تكثير كر د و به عبارتي همگروه ايجاد كرد. مجموعه ي گياهاني كه به شيوه غير جنسي از يك گياه والد بوجود آمده و همه ي آنها شبيه به هم و گياه مادري باشند، همگروه ناميده مي شوند.

•  در درختاني كه به وسيله بذر تكثير مي شوند مدت زمان لازم براي بالغ شدن گياه و ورود آن به سن ب اردهي طولاني است، مثلا درخت گلابي حاصل از بذر براي باردهي معمولا هشت سال وقت لازم دارد. عليرغم معايب تكثير با بذر، تكثير جنسي مي تواند مزايايي نيز داشته باشد . در ميوه كاري از كاشت بذر براي توليد پايه هاي برخي درختان ميوه به ويژه هسته داران استفاده مي شود. از مزاياي توليد مثل جنسي مي توان به موارد زير اشاره كرد:

•  تكثير به وسيله بذر ارزانتر تمام مي شود.

•  بذر را مي توان براي مدت نسبتا طولاني انبار كرد.

• بيماري هاي ويروسي معمولا توسط بذر انتقال نمي يابند.

 

 

جوانه زدن بذر

جوانه زدن بذر عبارت است از مجموعه فع الي تهايي كه در نتيجه آن، جنين رشد خود را شروع كرده، پوشش بذر را

شكافته و گياه جديدي ايجاد مي شود كه م ي تواند به طور مستقل به زندگي خود ادامه دهد . جوانه زدن بذر بستگي به قوه ناميه بذر، از بين رفتن ركود بذر و شرايط محيطي دارد.

قوه ناميه : قوه ناميه عبارت از ظرفيت بذر براي جوانه زدن است كه به وسيله درصد جوانه زدن بذر، سرعت جوانه

زدن بذر و قدرت نهال هاي بذري ارزيابي مي شود. معمول يترين راه تعيين قوه ناميه بذر عبارت از تعيين درصد بذوري است كه جوانه زده و توليد نهال بذري طبيعي مي كنند . اينكار به وسيله كشت بذر در خاك، شن و يا بر روي انواع كاغذ در آزمايشگاه انجام مي گيرد.  لازم است قبل از آزمون جوانه زني، ركود يا استراحت بذور برطرف شده باشند.

ركود بذر : ركود بذر عبارت از حالتي است در بذر زنده كه از جوانه زدن آن، حتي در موقعيكه تحت شرايط مناسب

قرار گيرد، جلوگيري مي كند. انواع مختلفي از ركود در بين گونه هاي مختلف گياهي وجود دارد كه ممكن است به دلايل فيزيكي، فيزيولوژيكي و يا بيوشيميايي باشد . رايج ترين نوع ركود در بذر درختان ميوه مناطق معتدله، ركود دروني و يا ركود از نوع جنين راكد مي باشد .

این گونه بذور احتياج به يك دوره سرما دارند تا جوانه بزنند . مدت لازم براي سرمادهي بستگي به نوع بذر دارد و معمولا  از يك تا چهار ماه متغير است.  وقتي كه بذر اين گونه گياهان به شيوه رايج يعني در فصل پاييز در زمين كاشته مي شود، سرما دهي طبيعي موجب رفع ركود و جوانه زني بذر در بهار سال آتي مي گردد . اگر به هر دليلي امكان كاشت در فصل پاييز ميسر نباشد بايد به طور مصنوعي از بذور رفع ركود كرد . اين عمل را چينه سرمايي  مي نامند . روش كار بدين ترتيب است كه بذور را در بين لايه هاي شن مرطوب، خاك اره يا مواد مشابه قرار داده و در دماي ٢ تا ٧ درجه سانتيگراد نگهداري مي كنند . در روش ديگر، بذور را هنگام پاييز، در چاله اي از خاك باغچه قرار مي دهند تا در معرض سرماي زمستاني قرار گيرند . بذور سرما ديده را بدون آنكه خشك شوند بايد كاشت . سرما دهي بدون رطوبت در شكستن دوره ي ركود مؤثر نيست. در صورتي كه مقدار بذر كمي، براي كاشت مد نظر باشد مي توان براي چينه سرمايي بذور، آنها را با پيت خزه مرطوب مخلوط كرده و پس از بسته بندي درون يك كيسه پلاستيكي به مدت لازم در درون يخچال نگهداري كرد. عموما مدت زمان لازم براي چينه سرمايي بذور درختاني كه بومي عرض هاي جغرافيايي پايين مي باشند، كمتر است به طور مثال زمان لازم براي چينه سرمايي بذر بادام 30-20 روز، در صورتي كه اين زمان براي بذر گلابي ٩٠ روز مي باشد  درختاني كه در گستره وسيعي مي رويند دوره طولاني تري چينه سرمايي دارند تا به طور مطمئن يكنواخت سبز شوند. نقش سرما در بذر هاي داراي ركود دروني ، توليد هورمون جيبرلين مي باشد. در صورتيكه فرصت كافي براي چينه سرمايي نباشد مي توان با خيساندن بذر در محلول جيبرلين به مدت يك تا چند روز، ركود بذر را از بين برد . اين روش به ويژه در امور تحقيقاتي و صرفه جويي در زمان مي تواند بسيار راه گشا باشد.

در صورتي كه ركود بذر به دليل وجود پوسته سخت (ركود مكانيكي) آن باشد مي توان با روش هاي مختلف خراشدهي پوسته سخت بذر، ركود آنرا از بين برد . در طبيعت ميكروارگانيسم هاي موجود در خاك جايگزين عمل خراش دهي بذر مي شوند.  اين موجودات براي حداك ثر فعاليت نياز به درجه حرارت و رطوبت كافي دارند . كاشت زود هنگام بذر در پاييز، اين نوع ركود را نيز برطرف مي سازد.

 

پایه های بذری

براي توليد نهال ارقامي از ميو ه ها كه ريشه زايي قلمه ي آنها بسيار دشوار مي باشد از روش پيوند روي پايه هاي بذري استفاده مي شود . اين روش در ازدياد و توليد نهال ميوه هاي هسته دار و خشكباري تقريبا عموميت دارد . پايه هاي بذري متداولترين روش تجاري ازدياد پايه براي بادام، زردآلو، هلو، گردو و پسته مي باشد. تحمل پايه هاي بذري به كم آبي، سرماي زمستان و شرايط نامساعد خاك معمولا بيشتر از پايه هاي كلوني مي باشد . ضمنا پايه هاي بذري عاري از ويروس هستند . اگر چه گزارش هايي مبني بر انتقال ويروس توسط بذر در سيب، گلابي، آلو، هلو، گيلاس و گردو منتشر شده است.

 

پایه های بذری غیر جنسی

ناميزيدن يا آپوميكسي  وقتي ايجاد مي شود كه كه فرآيند توليد مثل جنسي كه به طور طبيعي منتهي به تشكيل جنين مي شود با يك فرآيند توليد مثل غيرجنسي جايگزين شود . در اين پديده سلول كيسه جنيني يا بافت خورش  مرحله تقسيم ميوز را نمي گذراند، بلكه جنين هاي اوليه را تشكيل مي دهد كه از نظر ژنتيكي به گياه مادري شباهت دارد . بعضي گياهان ممكن است مخلوطي از جنين هاي جنسي و رويشي را توليد نمايند . گياهان حاصل از بذر آپوميكسي منشاء رويشي دارند از اينرو آنها را بذر غير جنسي نيز مي نامند . گياهان حا صل از اين بذر ها مانند همه درختان بذري، مدت زمان طولاني براي بالغ شدن و ورود به سن باردهي لازم دارند . در واقع استفاده از بذر غيرجنسي به غير از مورد اخير همه مزاياي تكثير به شيوه بذر و تكثير رويشي را با هم دارد.

گونه هايي از سيب مثل M. toringoides و M. hupehensis ، M. sikkimensis ، Malus sieboldii تولید بذر غير جنسي مي كنند . بنابرگزارش هاي موجود درگلابي و گردو نيز امكان توليد بذر غيرجنسي وجود دارد .

 

ازدیاد رویشی یایه ها

اكثر درختان ميوه به صورت نهال هاي پيوندي توليد و عرضه مي گردند . با توجه به اهميت حف ظ خصوصيات ژنتيكي پايه، در خيلي از موارد لازم است اين پايه ها به شيوه هاي رويشي ١ ازدياد شده و رقم مورد نظر بر روي اينگونه پايه ها پيوند شود . روشهاي بسيار متنوع و زيادي براي تكثير غيرجنسي گياهان وجود دارد ولي روش هاي معمول براي ازدياد پايه هاي درختان ميوه شامل دو گروه عمده هستند: تقسيم و قلمه.

تقسيم به حالاتي اطلاق مي شود كه گياه جوان در شرايطي كه به گياه مادري متصل است، تمام اعضاي لازم جهت

ادامه رشد مستقل را توليد مي كند . بنابراين كليه شيوه هاي خوابانيدن از نوع تقسيم هستند . در اين حالت گياه كليه احتياجات خود از قبيل مواد غذايي، آب و هورمون ها را از پايه مادري دريافت مي كند . در مقابل قلمه از پايه مادري جدا شده و در يك محيط مناسب ريشه زايي و به دور از تنش هاي محيطي قرار داده مي شود و در مورد برخي از گونه هاي گياهي جهت اطمينان از ريشه زايي، از ماده تنظيم كننده رشد اكسين استفاده مي شود.

خوابانیدن کپه ای

اين روش در ازدياد پايه هاي سري مالينگ و مالينگ مرتون سيب عموميت دارد . براي احداث خزانه در اين روش در

سال اول نهال هاي مادري در زمين كاملا آماده و حاصلخيز روي خطوط منظم با فاصله حدود يك متر (بسته به ماشين آلات مورد استفاده) و به فاصله ٣٣ سانتي متر روي خطوط كشت مي گردند.  بهتر است در سال اول درختان مادري به خوبي مراقبت و تقويت شوند تا ريشه هاي قوي و گسترده اي در خاك ايجاد كنند . در اين مدت هيچ گونه هرس شاخه روي اين درختان انجام نمي گيرد. زيرا هرگونه ايجاد مح دوديت در توسعه تاج درخت، محدوديت ريشه را به دنبال خواهد داشت . در ابتداي سال دوم درختان مادري از ارتفاع ١٠ سانتي متري بالاي خاك قطع مي شوند . اين عمل موجب حذف كامل پديده غالبيت انتهايي شده و كليه جوانه هاي جانبي خفته در جوانب پايه و طوقه بعلاوه پاجوش ها شروع به رشد مي كنند . در اواخر بهار در اطراف پاجوش ها مقداري خاك مي ريزند و بعد از مدتي خاكدهي را تكرار مي كنند تا ارتفاع پشته به ١٥ سانتي متر برسد . در هر بار خاكدهي نبايد بيش از نصف ساقه هاي جوان زير خاك برود . زيرا اين كار باعث ضعف شاخه ها و كندي رشد مي شود . نوبت سوم خاكدهي در اواخر تير ماه انجام مي گيرد . در پاييز نهال هاي ريشه دار را جدا كرده و به خزانه پيوند منتقل مي كنند . پايه مادري براي تكرار فرآيند در زمين باقي مي ماند . كارهاي خاكدهي و كنار زدن خاك امروزه مكانيزه شده اند . گاهي به جاي خاك به پاي شاخساره ها خاك اره مي ريزند . خاك پاي شاخساره ها بايد همواره رطوبت خود را حفظ نمايد . استفاده از سيستم آبياري باراني براي اين منظور بسيار مؤثر مي باشد . مبارزه جدي بر عليه آفات و امراض مخصوصا سفيدك سطحي و شته هاي تغذيه كننده از برگ هاي لطيف نهال ها بايد در نهالستان انجام گيرد.

 


 

 

تعداد نهال توليد شده در يك هكتار براساس فواصل رديف متفاوت است ولي از يك متر طولي ريف كه داراي سه گياه مادری  است بايد ٤٠ نهال ريشه دار MM106  سيب برداشت شود . اهميت اين روش توليد حجم زياد ريشه در نهال های توليدي است كه حاصل محافظت قسمت تحتاني شاخه ه ا از نور آفتاب ١ و توليد ريشه فراوان است . در اثر تداوم برداشت در طول سال هاي متوالي از ميزان رشد كاسته مي شود كه مي توان با انجام كوددهي نسبت به تقويت پايه هاي مادري اقدام كرد. بعد از قطع درختان مادري در اوايل بهار، معمولا شاخه هاي ضعيف زودتر از شاخه هاي قوي شروع به رشد مي كنند . با توجه به اينكه نهال حاصل از شاخه هاي ضعيف، داراي كيفيت مطلوب نخواهد بود، بنابراين در ارديبهشت ماه زماني كه شاخه هاي ضعيف به ارتفاع ١٠ سانتي متر رسيدند، با محلول پاشي توسط تركيبات خاصي آنها را از بين مي برند.

 

خوابانیدن شیاری

در اين روش از يك گياه مادري، به تعداد جوانه هاي فعال شده، مي توان گياه جديد توليد كرد . خوابانيدن شياري به ويژه در ازدياد گياهاني نظير پايه هاي سيب، گلابي و برخي ديگر از درختان ميوه سخت ريشه زا مثل پايه گيلاس F12/1

مورد استفاده قرار مي گيرد . در اين روش امكان استفاده از وسايل مكانيزه، كمتر وجود دارد . در توليد تجاري از گياهان مادري مي توان تا چندين سال براي ازدياد گياهان جديد استفده كرد . براي اين منظور پس از آماده سازي زمين خزانه، پايه هاي45   سانتيمتر در طول رديف ها و با فاصله بين رديف يك متر - مادري را در زمين مسطح، بر روي رديف هايي به فاصله ٧٥ مي كارند.  از آنجايي كه كليه قسمتهاي پايه مادري زير خاك قرار خواهند گرفت، لذا اين بوته ها را با زاويه ٤٥ درجه، در طول رديف و در جهتي كه قرار است زير خاك قرار گيرند، به صورت مايل مي كارند . در مقابل آنها، شيارهايي به عمق ٥ سانتي متر در زمين ايجاد مي كنند . در صورت نياز شاخه هايي از پايه هاي مادري را هرس و پيكر باقيمانده را خم كرده و در داخل شيار با يك ميخ دوپايه چوبي يا فلزي محكم مي كنند . جوانه هايي كه جهت آنها رو به پايين مي باشد، حذف گرديده، اما بقيه جوانه ها كه سمت آنها رو به بالا مي باشد نگهداري مي شوند. روي گياه كه داخل شيار قرار گرفته توسط خاك نرم حاوي مواد آلي فراوان و يا خاك اره و ساير مواد مشابه پوشش داده مي شود . جوانه هاي موجود بر روي ساقه ي بوته مادري، با خاصيت زمين گرايي  منفي به سمت بالا رشد كرده و در سطح خاك، در طول رديف ها، ساقه هاي سبزي توليد خواهند كرد . پس از اين مرحله رطوبت پوشش روي رديف ها بايد همواره حفظ شود . تا پايان فصل بهار شاخه هاي سبز به اندازه كافي رشد كرده و نيازمند دو نوبت خاكدهي به پاي بوته ها خواهد بود . بخش هاي باقيمانده در زير بستر مرطوب و تاريك، تحت تاثير تاريك رويي (اتيولاسيون) ، به خوبي ريشه هاي نابجا توليد كرده و در پايان فصل رشد، مي توان پوشش روي ريشه ها را كنار زده و آنها را از پايه ي مادري جدا و به خزانه انتظار منتقل كرد در خزانه انتظار پس از يك دوره ي رشد، عمل پيوند بر روي پايه هاي رويشي  انجام مي گيرد.

برخي توليد كنندگان تجاري براي كاهش زمان توليد نهال هاي پيوندي، بدون انتقال پايه هاي رويشي توليد شده به

خزانه انتظار، در همان محل اوليه عمل پيوند را انجام داده و پس از سربرداري در ابتداي سال آتي، در شرايطي كه نهال ها هنوز به پا يه هاي مادري متصل هستند، اقدام به توليد نهال هاي پيوندي مي كنند . با اين روش نهال هاي غالبا ضعيف و غير استاندارد توليد مي شود كه به ضرر باغدار خواهد بود . درحاليكه نهال استاندارد (به ويژه پايه هاي پاكوتاه كننده) بايد بيشترين رشد خود را در خزانه انجام داده و حتي اعضاي زايشي و جوانه هاي گل، در خزانه بر روي آن تشكيل شده باشد.

در صورت استفاده مكرر از خاك در خوابانيدن شياري، نوعي بيماري خاكزي توسط قارچ Thielaviopsis basicola

بروز مي كند كه باعث پوسيدگي ريشه و عدم رشد مي شود . با سمپاشي بستر کشت در درخت ها ي جنسPrunus

به وسيله بنوميل اين بيماري را مي توان كنترل كرد. در نهالستان هاي سيب نيز بيماري مشابهي توسط عامل Pythium sylvestris بروز مي كند كه با ضدعفوني بستر در زمان قبل ازكاشت به وسيله كلروپيكرين (گاز اشك آور) يا فرمالين (فرم آلدئيد) بيماري را مي توان كنترل كرد.

 

قلمه زدن

قلمه عبارت است از قسمتي از ساقه، برگ يا ريشه كه از گياه مادري جدا شده و در شرايط مساعد جهت ريش ه زايي

قرار مي گيرد. معمول يترين نوع قلمه، قلمه ساقه  است كه در آن قسمتي از ساقه را كه داراي جوانه جانبي يا انته ايي است از نبات مادري جدا ساخته و براي ريشه زايي در محيطي مساعد قرار مي دهند تا پس از ايجاد ريشه بصورت گياه مستقلي رشد كند .قلمه ساقه را مي توان در مراحل مختلف رشد تهيه كرد كه انواع آن در زير شرح داده شده است.

قلمه چوب سخت يا خشب ي : اين روش از زمان هاي قديم، براي ازدياد گياهان سهل ريشه زا مثل بيد و صنوبر  (تبريزي) استفاده مي شد و يكي از راحت ترين و ارزانترين شيوه هاي تكثير غيرجنسي درختان ميوه محسوب مي شود . از این رو روش براي ازدياد پايه هاي گلابي، گ يلاس كلت توت، سيب گمي آلماسي، پايه ي سيب M7 پايه هاي آلو و پايه هاي به ( به منظور استفاده براي گلابي) استفاده مي شود . در درختان خزان دار، اين نوع قلمه به طول 25-10 سانتي متر، از شاخه هاي فصل جاري كه رسيده شده و چوب آنها سفت گرديده و گاهي از شاخه هاي 3-2 ساله تهیه می شود قلمه را باید در زمستان  كه گياه در حال استراحت يا خواب است، از شاخه هاي قوي تهيه نمود . قلم هها معمولا  زماني گرفته مي شوند كه نياز سرمايي آنها برطرف شده باشد ولي اينكار نبايد ديرتر از وسط زمستان انجام گردد، زيرا قلمه ها، براي اين كه بتو انند ريشه توليد كنند و در بهار به هواي آزاد انتقال داده شوند نياز به زمان كافي دارند . در بعضي ازگياهان مانند انگور مي توان قلم ه ها را در زمستان تهيه نمود و در يك محل مناسب انبار كرد و در اوائل بهار در محل اصلي كشت نمود . زخمي كردن پائين قلم ه ها ممكن است ريشه زايي را تسهيل كند . براي اين منظور در ته قلمه شكاف كوتاهي كه ساقه را به دو نيم تقسيم مي كند، ايجاد مي كنند و يا با نوك چاقو چند شكاف طولي به طول تقريبي ٣ سانتي متر در پوست ته قلمه ايجاد مي كنند. در روش تجاري ازدياد به روش قلمه، پايه هاي مادري را بر روي خطوطي به فواصل يك متر و به فاصله ي ٣٠ سانتيمتر بر روي خطوط مي كارند . در پايه هاي مادري، بعد از برداشت قلمه هاي خشبي، باقيمانده شاخه ها از بالاي جوانه ي سوم يا چهارم هرس مي شود تا شاخه هاي جديدي در سال آتي توليد كنند . نتايج آزمايش ها نشان داده است كه شاخه ه اي درختان هرس شده در مقايسه با شاخه هاي درختان هرس نشده، پتانسيل بيشتري در ريشه زايي دارند.

ريشه زايي قلمه هاي بسياري از گياهان را مي توان، با كاربرد مواد تنظيم كننده رشد (هورمون) ، زياد كرد . اين مواد

ريشه زا يي را سرعت مي بخشند، درصد قلمه هاي ريشه دار شده را زياد مي كنند، تعداد و كيفيت ريشه را بر روي هر قلمه بالا  مي برند و بالاخره ريشه دهي را يكنواخت مي سازند . مهمترين مواد مصنوعي ريشه زا اسيدايندول بوتيريك (IBA) از گروه اكسين هستند . فرم تجارتي اين مواد بصورت گرد (پودر) رقيقي است و در صورت استفاده از (NAA) نفتالين استيك آن، بايد پائين قلمه ها را درون گرد فرو برد تا مقداري از آن به سطح بريده شده بچسبد، پس از بكاربردن مواد ريشه زا بايد بلافاصله قلمه ها را در محيط توليد ريشه قرار داد . از محلول اكسين غليظ (٥٠٠ تا ١٠٠٠٠ قسمت در ميليون)  نيز، بر حسب گونه اي كه بكار مي رود، مي توان بهره جست، در اين مورد، پائين قلمه ها را حدود ٥ ثانيه در محلول فرو برده سپس در بستر توليد ريشه قرار مي دهند.  بايد توجه داشت كه اكسين خالص در آب محلول نبوده و در صورت استفاده از آب به عنوان تنها حلال، بايد از اكسين پتاسيم دار استفاده شود . در صورت عدم دسترسي به اكسين پتاسيم دار مي توان اكسين خالص را در مقدار حل كرده و بلافاصله با آب مقطر آن را به حجم مورد نظر رساند . روش ديگر ساختن محلول اكسين، حل كردن مقدار لازم از اكسين خالص در يك الكل مناسب مثل اتانول يا متانول و سپس به حجم رساندن با الكل 50 درجه (50% آب + 50% الکل) مي باشد. نكته ديگر اينكه براي استفاده از محلول هورموني  IBA بهتر از NAA مي باشد زيرا اسيد نفتالين استيك هرچند كه اثر قويتري دارد ولي ممكن است استفاده از محلول غليظ آن براي گياه ايجاد مسموميت كند.

 

قلمه چوب نر م : اين نوع قلمه از شاخه هاي در حال رشد ، نرم و آبدار بهاره گياهان خزان دار تهيه مي شود گياهاني مانند سيب، هيبريد هلو بادام و آلبالو تلخ را مي توان بدين شيوه تكثير نمود . امكان جمع آوري تعداد زيادي قل مه از يك درخت و درصد موفقيت بالاي آن از مزاياي اين روش تكثير مي باشد . براي اينكار معمولا  از انتهاي شاخه ها، قلمه اي به طول ١٢-8 سانتي متر تهيه مي شود و برگهاي پائين آن حذف مي گردد. از آن جايي كه چوب اين نوع قلمه رشد كامل نكرده است ذخيره مواد قندي آن كم بوده بنابراين بايد دقت كرد كه برگها شاداب بمانند تا بتوانند عمل فتوسنتز را ادامه دهند .اغلب اوقات اين نوع قلمه ها را در زير سيستم مه افشاني  با رطوبت بالا ريشه دار مي كنند تا برگها پژمرده نشوند.

 

کشت بافت و ریزازدیادی

ريزازديادي عبارت است از ايجاد يك گياه جديد كامل، در محيط مصنوعي عاري از عوامل بيماريزا از يك قسمت بسيار ريز گياه مانند : يك ياخته، دانه گرده، بذر، برگ، دمبرگ، ساقه، نوك ساقه، نوك ريشه، پينه و غيره . امروزه از ريزازديادي در پژوهشهاي بنيادي و كاربردي استفاده فراوان مي شود. كشت بافت روش مؤ ثري براي تكثير سريع غيرجنسي (تكثير كلوني) گياهان از جمله درختان ميوه مي باشد . با بكارگيري اين شيوه در مدت كوتاهي ، توليد تعداد انبوهي از پايه هاي درختان ميوه امكا نپذير است.

كشت بافت به آزمايشگاهي ويژه و افرادي متخصص نياز دارد و وسايلي كه معمولا  در اين آزمايشگا هها مورد استفاده قرار مي گيرد به شرح زير است:

الف) ابزار و وسايل لازم براي ضدعفوني اندام هاي گياهي و هود استريل : اين وسيله بصورتي طراحي شده است كه هنگام كار، جريان هواي فيلتر شده كه عاري از هر گونه آلودگي است بر روي محل كار افراد د ميده مي شود.  جريان دائمي هواي تميز موجب پيشگيري از آلودگي م يگردد.

ب) اتوكلاو : اين وسيله همانند يك زودپز خانگي عمل كرده و به ما امكان مي دهد تا وسايل و محيط كشت را در دماهاي بالاتر از صد درجه سانتيگراد استريل نمائيم.

ج) انكوباتور : بعد از آماده سازي نمونه گياهي  و قراردادن آ نها در محيط كشت ، لازم است نمونه ها در دما و طول روز مناسبي نگهداري شوند . براي اين منظور از دستگاه انكوباتور استفاده مي شود. گاهي اتاقك هاي مجهزتري بنام فيتوترون بدين منظور ساخته مي شود.

د) اتاقك رشد : اتاقك مناسبي با شرايط محيطي كنترل شده مي باشد كه در آن درجه ي حرارت، شدت نور، طول دوره روشنايي و تاريكي و رطوبت نسبي جهت رشد نمونه هاي گياهي درون شيشه ها و تحت شرايط استريل قابل كنترل مي باشد. فيتوترون اتاقك رشد مجهزي مي باشد كه غالبا به وسيله رايانه برنامه ريزي و كنترل مي شود.

 


 

ه) سانتريفوژ، يخچال، ميكروسكوپ، دستگاه pH سنج، دستگاه لرزاننده ٣، لامپ ماوراء بنفش و ساير ابزار آلات در آزمايشگاههاي كشت بافت لازم مي باشند.

و) گلخانه سازگاري : نمونه هاي گياهي پس از رشد كافي، ريشه دار شدن و انتقال به گلدان حاوي بستر استريل، درون گلخانه اي كه شرايط محيطي به ويژه رطوبت نسبي در آن كنترل مي شود، به تدريج به شرايط غيراستريل و هواي غيراشباع از رطوبت سازگار مي گردند.

روشهاي ريزازديادي به هر صورت، اعم از كشت مريستم، كشت بافت و يا كشت تعليقي ياخته ها بدين ترتيب انجام مي پذيرد كه ابتدا اندامي از گياه را كه مي خواهند از آن نمونه بگيرند (مانند نوك ساقه، برگ و غيره) تعيين كرده، قطعه بسيار ريزي از آن جدا شده و پس از ضد عفوني سطحي با موادي مانند هيپوكلريت سديم يا مواد سفيد كننده معمولي، چند بار با آب مقطر مي شويند. سپس نمونه را بر روي محيط كشتي كه قبلا آماده شده در ظروف كاشت قرا ر مي دهند.  محيط كشت ممكن است مايع باشد يا به وسيله آگار نيمه جامد باشد . اين محيط شامل مواد معدني ، قندها ، ويتامينها و مواد تنظيم كننده رشد است . پژوهشگران فرمولهاي غذائي مخصوصي را به منظورهاي مختلف، پيشنهاد كرده اند كه معمولا  هما نها را عينا  يا با تغييراتي جزئي استفاده مي كنند.  نمونه هاي گياهي كه در ظرف كاشت قرار دارند بايد پس از مدتي (كه طول آن بستگي به نوع گياه دارد) ، جهت توليد ريشه يا ساقه، به محيط كشت تازه و يا محيط كشت ديگري منتقل گردند . براي انتقال به خاك نيز بايد قبلا گياهاني را كه در ظروف كاشت، ريش هدار شد هاند، به تدريج با محيط خاك و گلخانه عادت داد. آينده كشت بافت نويد بخش تحولات متعدد و جالبي در كشاورزي است . ذيلا چند روش ريز ازديادي، به اختصار شرح داده خواهد شد:

 

كشت نوك ساقه

از آنجايي كه نقاط مريستمي گياه غالبا  عاري از عوامل بيماري زا، نظير ويروسها مي باشد، از اين روش براي ايجاد همگرو ههاي عاري از عوامل بيماريزا استفاده مي شود. در اين روش ، سرشاخ ه اي به طول چند سانتي متر ، كه داراي چندين برگ باشد را جدا ساخته و پس از ضدعفوني و شستشو، برگهاي بزرگ آنرا قطع مي كنند. سپس در محيطي عاري از ع وامل بيماريزا، به دقت برگهاي كوچكتر و برگ هايي كه دور تا دور مريستم انتها يي را فرا گرفته اند برم ي دارند تا برجستگي انتها يي ظاهر شود .

از مريستم انتهائي قطعه اي به اندازه 2/0 تا 5/0 ميليمتر كه شامل انتهاي شاخه و يك يا چند برگ زير آن مي باشد برداشته مي شود و مستقيما بر روي محيط كشت نيمه جامد و يا كاغذ صافي، كه براي انتقال مواد غذايي در داخل محلول كشت مايع نهاده شده، قرار داده مي شود. در محيط كشت، مواد معدني، قند و بعضي ويتامينها (مانند تيامين) و ماده تنظيم كننده ي سيتوكينين وجود دارد.  سيتوكينين براي افزونگري  و توليد شاخساره هاي متعدد از يك ريزنمونه ضروري مي باشد  شروع ريشه زايي، با استفاده از يك اكسين مناسب مانند اسيد ايندول بوتيريك يا اسيد نفتالين استيك تحريك مي شود . پس از آنكه ريشه دهي شروع شد نمونه به محيط عاري از اكسين انتقال داده مي شود . لوله هاي آزمايشي محتوي نمونه هاي گياهي را در نور و دماي متوسطي نگهداري مي كنند و پس از 4-3 هفته زماني كه ريشه ها به اندازه كافي رشد كردند به خاك انتقال مي دهند.

 

كشت پينه

براي كشت پينه ابتدا با استفاده از يكي از اندام هاي گياهي، تعداد زيادي ياخته اختصاصي نشده به نام پينه، تحت شرايط عاري از عوامل بيماريزا ايجاد مي گردد. مرحله اول شامل توليد پينه و رشد دادن آن است . در مرحله دوم سعي در اختصاصي كردن و ايجاد تنوع در ياخته و متعاقبا  توليد اندامهاي گياهي و بالاخره پديد آوردن يك گياه كامل مي گردد . ايجاد ريشه و شاخ و برگ در پينه، براي گياهان علفي (مانند هويج، تنباكو و شمعداني) به آساني انجام مي پذيرد ولي در مورد گياهان چوبي كمتر موفقيت آميز بوده است . محيط كشت توليد پينه محتوي مواد معدني، قند، ويتامين و مواد تنظيم كننده رشد مي باشد.  معمولا پينه در تاريكي بهتر از روشنايي رشد مي كند ولي براي تنوع يافتن و اختصاصي شدن ياخته ها نور لازم است. پس از آنكه اندازه پينه با تقسيم سلول ي بزرگ شد آنرا به قطعات كوچك تقسيم كرده و روي محيط كشت تازه قرار مي دهند. براي تو ليد شاخ و برگ، قطعه اي از پينه را بر روي محيط محتوي سيتوكينين يا آدنين قرار داده و پس از آنكه جنين رويشي بر روي آنها ايجاد گشت و توليد شاخ و برگ كرد آنها را به محيط كشت ديگري كه حاوي آكسين مي باشد قرار مي دهند، تا ريشه  دار شوند . گياهان كوچك ريشه دار را پس از آماده كردن، مانند گياهاني كه بطريق معمولي تكثير شده اند براي سازش با خاك و محيط گلخانه رشد مي دهند.

 

كشت جوانه يا گره

در واقع هدف از اين روش استفاده از ريزنمونه ي حاوي جوانه جانبي يك ساقه مي باشد . بنابراين ريزنمونه را از قطعه اي از ساقه كه دا راي يك جوانه جانبي مي باشد انتخاب مي كنند . طول اين ريز نمونه ممكن است به يك سانتي متر برسد . از آنجايي كه جوانه رويشي در واقع يك ساقه بسيار كوچك و فشرده در درون فلس هاي كوتيني مي باشد، آمادگي بهتري براي رشد و توليد يك شاخساره دارد . مشكل اصلي در اين شيوه، دشواري استريل كردن ريز نمونه مي باشد . زيرا فلس هاي جوانه و كرك هاي موجود بر روي ساقه، استريل سطحي را گاهي غير ممكن مي سازد . روش هاي آماده سازي مناسب و يا استفاده از شاخساره هاي استريل حاصل از رويش دورن شيشه اي راه حل هاي فايق آمدن بر اين مشكل مي باشند . پس از تهيه و آماده سازي ريز نمونه، شيوه ي عمل تقريبا مشابه روش كشت نوك ساقه مي باشد.

 

 

ازدیاد رقم

از آنجايي كه حفظ ژنوتيپ، لازمه ي حفظ يك رقم ميوه مي باشد، از اينرو بدون استثناء بخشي از درخت كه مسئول توليد ميوه مي باشد بايد به شيوه ي غيرجنسي ازدياد يابد . اين شيوه ي ازدياد ممكن است از طريق ريشه دار كردن قلمه هاي خود رقم خوراكي باشد (مثل درخت توت سفيد) كه اين نوع درخت را خود ريشه ١ مي نامند . اين شيوه ازدياد هرچند كه عملي مي باشد ولي در توليد تجاري ميوه مرسوم نيست . زيرا در اين صورت بدون استفاده از يك درخت تركيب ي پيوندي، از مزاياي پايه مناسب بي بهره خواهيم بود . ضمن اينكه كمتر رقمي از درختان ميوه وجود دارد كه در عين مطلوبيت ميوه، خاصيت پاي هاي خوبي نيز داشته باشد. روش مرسوم ازدياد رقم، در نهالستان ها استفاده از پيوند مي باشد . پيوند زدن عبارت است از متصل كردن دو قسمت گياهي (مانند ساقه و ريشه يا دو ساقه مختلف) به نحوي كه آن دو قسمت، توسط باززائي در محل اتصال، با هم يكي شده به عنوان گياهي مستقل، به رشد ادامه دهند . قسمتي كه در بالاي محل پيوند قرار مي گيرد پيوندك  و قسمت زيرين كه ريشه را تشكيل مي دهد پايه  خوانده مي شود. هرگاه پيوندك از يك شاخه حاوي چند جوانه تشكيل شده باشد به آن پيوند شاخه گويند و هر گاه تنها از يك جوانه به انضمام اندكي از پوست چوب تشكيل شده باشد، آنرا پيوند جوانه مي نامند.  بعضي اوقات قطعه اي از ساقه كه ميان پايه ٦ ناميده م ي شود، بين پايه و پيوندك قرار مي گيرد . استفاده از ميان پايه از زمانهاي پيش معمول بوده است و از قرنها پيش دانسته شده كه مثلا  در درختان ميوه قرار دادن يك ميان پايه كوتاه كننده، بين يك پايه پر رشد و يك پيوندك پر رشد، باعث توليد گياهان پاكوتاه با ميو ه هاي زودرس مي گردد. مزاياي پيوند زدن به قرار زير است:

 

الف) با استفاده از پيوند، مي توان گياهي را كه داراي ريش ه هاي ضعيفي است بر روي پاي ه اي كه داراي ريشه قوي است قرار

داد. به همين منظور م ي توان از پاي ه هايي استفاده كرد كه در برابر شرايط نامناسب خاك مانند زهكش ي بد ، شوري و سنگيني

خاك و يا در برابر حشرات و آفات مقاوم هستند.

ب) با پيوند زدن، م ي توان از گياهاني مانند بادام، سيب و گردو كه تكثيرشان توسط ساير روشها دشوار است ، همگروه پديد آورد.

ج) به وسيله پيوند مي توانيم از مزاياي پايه هاي اصلاح شده رويشي استفاده كرد . به عنوان مثال امروزه به علت دشواري عمليات داشت و برداشت در درختان تنومند، از پايه هاي پاكوتاه كننده و نيمه پاكوتاه كننده استفاده مي شود، كه خاصيت پاكوتاهي اين پايه ها به پيوندك نيز القاء شده و در نتيجه درخت تركيبي، پاكوتاه و يا نيمه پاكوتاه خواهد شد.

د) به وسيله پيوند مي توان ارقام جديدي را با استفاده از پايه هاي قديمي جايگزين ارقام قديم ساخت . اين عمل را پيوند سرشاخه كاري گويند . مثلا مي توانيم باغي را كه داراي سيب ترش است با استفاده از پيوند سرشاخه كاري و پايه هاي قديمي به باغ سيب لبناني تبديل كنيم.

ه) با پيوند زدن مي توان چند نو ع ميوه را بر روي يك پايه به وجود آورد . مثلا ميتوان آلو، گوجه سبز و هلو را بر روي يك پايه

گوجه پيوند زد . البته اينكار ممكن است از نظر تجارتي قابل اجرا نباشد، زيرا رشد گياه مركب، بواسطه وجود پيوندك هاي متفاوت، نامناسب مي گردد.  ولي بعضي مواقع مي تواند براي ر فع نياز، بهترين گزينه باشد . براي مثال در باغچه منازل شهري كه فضاي كافي براي پرورش انواع درختان ميوه فراهم نيست، روش مزبور بسيار مطلوب مي باشد.

و) با عمل پيوند مي توان مشكل گرده افشاني درختان ميوه اي نظير بادام را كه خود ناسازگاري گرده  دارند، در شرايط اجبار، با پيوند كردن رقم گرده زا بر روي رقم اصلي برطرف كرد.

ز) درختان پيوندي همواره زودتر از درختان بذري و غير پيوندي، به مرحله ي باردهي مي رسند . زيرا درخت بذري براي آغاز باردهي لازم است مراحل نونهالي  و انتقال را طي كرده و به مرحله بلوغ ٤ برسد . بنابراين د رختاني مثل سيب و گلابي غير پيوندي ٧ تا ٨ سال زمان مي برند تا به مرحله توليد برسند. بهترين زمان براي انجام پيوند شاخه اواخر زمستان يا اوائل بهار (با استفاده از پيوندكي كه در زمان استراحت گياه گرفته شده و در دمائي نزديك صفر درجه سانتيگراد انبار شده) و براي پيوند جوانه از اواسط بهار تا اواخر تابستان كه پايه پوست پايه به راحتي جدا مي شود، مي باشد. در نهالستان هاي درختان ميوه، روش معمول ازدياد روش پيوند جوانه، به ويژه پيوند شكمي يا پيوند تي (T) از نوع خواب  مي باشد.

 

پيوند شكمي

اين گونه پيوند، بيشتر ا ز ساير انواع پيوند جوانه مخصوصا " در نهالستان ها مورد استفاده قرار مي گيرد. روش كار بدين  ترتيب است كه در پايه، برشي عمودي به طول  5/2 سانتي متر زده مي شود سپس در بالا و عمود بر اين برش يك برش افقي در  پوست ايجاد مي شود (به طوريكه به شكل T درآيد ) براي تهيه ي پيوندك از گياه مادري مورد نظر نيز، دو برش كماني شكل  در پوست اطراف جوانه (در روي شاخه ي سبزي كه پهنك برگ كنار جوانه قطع شده و دمبرگ آن باقي گذاشته شده است ) ايجاد كرده و با فشار انگشت شصت به طرف كنار، پيوندك جدا مي گردد . پيوندك را از بالا وارد شكاف ايجاد شده در پوست پايه كرده، به سوي پائين مي برند تا جفت شود . سپس آنرا با نوارهاي پلاستيكي ويژه اي ن كار، يا با مواد مشابه مي بندند.  اين نوار نبايد آنقدر محكم بسته شود كه به پوست پايه صدمه برساند . در صورتيكه زمان پيوند آخر بهار باشد پس از ٢ روز، پايه را از 5-7 سانتي متري بالاي محل پيوند، و پس از ١٠ روز از بالاي محل پيوند قطع مي كنند.

 


 

پيوند جوانه در نهالستان ها از نيمه دوم مرداد شروع شده و تا اواسط شهريور مي تواند ادامه يابد . در اين حالت پس از جوش خوردن پيوند، سربرداري پايه تا اوايل بهار سال آينده به تاخير مي افتد . عدم سربرداري به علت وجود پديده ي غالبيت انتهايي باعث مي شود تا جوانه جوش خورده به صورت غير فعال و خفته باقي بماند . از اينرو اين نوع پيوند را پيوند خواب مي نامند.  در بهار سال آينده، جوانه ي پيوند شده به سرعت رشد خود را آغاز كرده و تا پايان فصل رشد نهال قوي و بزرگ توليد مي كند. در بعضي از درختان (مانند درخت پسته) ممكن است شيره گياهي، پس از ايجاد شكاف از گياه خارج شود و روي جوانه پيوندك را بپوشاند و مانع جوش خوردن پيوند گردد . براي رفع اين مشكل از پيوند شكمي معكوس استفاده مي شود كه شكاف افقي را در پائين شكاف عمودي (يعني به شكل ) مي زنند تا شيره گياهي، در صورت خروج به پيوندك آسيبي نرساند.  در اين حالت پيوندك از پائين وارد شكاف مي گردد اما جهت جوانه همانند پيوند شكمي معمولي، رو به بالا قرار مي گيرد.

 

اثرات پایه بر پیوندک

پايه اثرات مهمي بر خصوصيات پيون دك دارد . پايه بخشي از گياه پيوندي مي باشد كه ريشه را تشكيل مي دهد . اغلب وزن خشك قسمت بيرون از خاك درخت بيش از دو برابر وزن خشك ريشه است . ولي بطور كلي ريشه ها بيشتر از شاخه ها گسترش مي يابند. ريشه ها بر خلاف قسمتهاي فوقاني گياهان داراي دوره ركود مشخصي نيستند و در اوايل بهار، وقتي درجه حرارت به بالاي ٦ درجه سانتيگراد مي رسد، سريعا رشد مي كنند.

 

اثرات پايه بر پيوندك به طور اختصار در ذيل آورده مي شود

الف)  اثر پايه در كيفيت ميوه : پايه دركيفيت ميوه مؤثر است. براي مثال، گلابي بر روي پايه ي به درمقايسه با خود پايه گلابي ،

زودتر ميوه مي دهد وميوه آن درشت تر و داراي عطر بيشتري است.

ب) اثر پايه در اندازه درخت : يكي از جالبترين و مهمترين اثرات پايه، كنترل اندازه نهايي درخت است براي مثال استفاده از پايه ي به براي گلابي، پايه ي كلت براي گيلاس و پايه M9 براي سيب، سبب توليد درختان كوچكتر از حد طبيعي مي شوند.

ج) اثر پايه در تحمل به سرما : ثابت شده است كه ميزان تحمل به سرماي پايه، در تحمل به سرماي درخت تركيبي كاملا مؤثر

است.  بارزترين اثر افزايش تحمل به سرماي زمستان در نارنج سه برگ  ديده مي شود كه اين تحمل را مي تواند به پيو ندك پرتقال نيز القاء نمايد . نارنج سه برگ تنها مركبات خزان پذيري است كه درجه حرارت هاي ٢٠ درجه سانتيگراد زير صفر را نيز تحمل مي كند.

د) اثر پايه در طول عمر درختان پيوندي : معمولا هر اندازه پايه، خاصيت پاكوتاه كنند گي بيشتري داشته باشد، طول عمر درخت كمتر مي باشد. براي مثال عمر اقتصادي درختان سيب پيوندي بر روي پايه ي M9 ، 12 الی 15 سال می باشد، در صورتيكه سيب پيوندي بر روي پايه ي بذري بيش از ٦٠ سال عمر مي كند.

ه) اثر پايه در عملكرد:  يكي از مهمترين مزاياي پايه هاي رويشي درختان ميوه، عملكرد بالاي آنها در مقايسه با پايه هاي بذري و

يا اصلاح نشده مي باشد . در واقع يكي از شاخص هاي اصلي ارزيابي پايه هاي اصلاح شده اثر آن بر عملكرد درخت مي باشد.

و) اثر پايه در زود باردهي : پايه هاي پاكوتاه كننده در مقايسه با پايه هاي بذري اثر بسيار مثبتي در زودباردهي درخت ميوه دارند. به دنبال اين اثر پايه، زمان برگشت سرمايه سريعتر اتفاق افتاده و سود اقتصادي باغ را به طور چشمگيري افزايش مي دهد.  معمولا بين رشد رويشي و زايشي درخت رابطه ي عكس برقرار است . بنابراين براي زودباردهي مي توان از پايه هاي پاكوتاه كننده استفاده كرد . هرچند كه برا ي حصول نتيجه ي مطلوب، لازم است درخت جوان در دو سال اول رشد بيشترين رشد رويشي خود را انجام دهد تا پس از باردهي به عملكرد قابل قبولي برسد . حتي در انتخاب نهال درختان ميوه، توصيه مي شود نهال هايي خريداري شوند كه به اندازه ي كافي بزرگ بوده و جوانه هاي گل بر رو ي نهال، در محل خزانه تشكيل شده باشند.

ز) اثر پايه در جذب و برداشت عناصر غذائي:  پايه هاي مختلف، مقادير متفاوتي از عناصر غذايي را از خاك جذب مي كنند .تجزيه و تعيين عناصر برگ يك رقم مشخص روي پايه هاي مختلف، مقادير متفاوتي را نشان مي دهد . براي مثال توسط درخت گلابي پيوند شده بر روي پايه ب ه در مقايسه با پايه ي گلابي، نيتروژن كمتري جذب مي كند.

تغذيه ي درختان ميوه

مقدمه

تغذيه ي درختان ميوه با گياهان زراعي، گياهان پوششي باغ و غيره تفاوت دارد . قابل استفاده بودن عناصر غذايي براي ريشه گياهان به عوامل زيادي بستگي دارد كه در ميان آنها آب و هوا، گونة گياهي، نوع پايه، نوع خاك، مجموع عناصر غذاي ي در خاك، رطوبت خاك، مقدار اكسيژن خاك، ميزان مواد آلي pH  خاك و اشباع بازي مي باشد.

كاتيون هاي خاك عمدت ا عبارتند از : كلسيم، منيزيم، پتاسيم، سديم و هيدروژن . چهار كاتيون اول  pH  خاك را افزايش ولي  هيدروژن  pH   را كاهش مي دهد. توانائي يك خاك براي جذب و آزاد كردن كاتيون ها ظرفيت تبادل كاتيوني ناميده مي شود. عناصر مورد نياز گياهان به دو گروه، عناصر پر مصرف  و كم مصرف يا ريز مغذي  تقسيم مي شوند. گياهان براي رشد و نمو و تكميل چرخه زندگي خود به يك اندازه، وابسته به وجود عناصر پر مصرف و كم مصرف مي باشند و تنها فرق آن ها در اين تقسيم بندي، مقدار مصرف اين عناصر توسط گياه مي باشد. از آنجايي كه عناصر پر مصرف عمدتا در ساختار سلول هاي گياه حضور دارند لذا مقدار مصرف آنها بيشتر مي باشد و معمولا به صورت درصد بيان مي شوند. در صورتي كه نقش غالب عناصر كم مصرف در فعاليت هاي آنزيمي متمركز شده است . نياز گياهان به اين عناصر بسيار اندك بوده و معمولا به صورت قسمت در ميليون بيان مي شوند.  غير از اكسيژن، كربن و هيدروژن كه از هوا يا آب گرفته مي شوند، عناصر نيتروژن، پتاسيم، فسفر،كلسيم، منيزيم و گوگرد پرمصرف و عناصر آهن، مس، منگنز، روي، بر، موليبدن و كلر كم مصرف ناميده مي شوند.

واكنش خاك اثر بارزي در قابليت جذب عناصر غذايي خاك توسط ريشه ي درختان دارد تعدادي از عناصر غذايي به ويژه مس، بر، منگنز، روي و آهن در واكنش بالاي خاك به خوبي جذب نمي شوند، هرچند كه معمولا مقدار اين عن اصر، در حد كافي در خاك موجود مي باشد . اصلاح خاك و تنظيم واكنش آن، مي تواند باغدار را از استعمال كودهاي شيميايي حاوي اين عناصر بي نياز نمايد.

 

روشهای تعیین نیاز غذایی درختان

الف) تجزيه خاك

در اين روش فاكتورهاي ي نظير pH  و مقدار عناصر پر مصرف K،P،N و گاهي عناصر كم مصرف، درصد مواد آلي، درصد اشباع بازي، بافت خاك و درصد كربنات كلس يم اندازه گيري مي شوند . روش تجزيه خاك در مرحله احداث و قبل از كاشت نهال ها و همين طور براي جايگزيني باغ قديمي با باغ جديد اهميت زيادي دارد . زيرا با استفاده از نتايج بدست آمده از تجزيه خاك، مي توان اقدام به اصلاح و كوددهي خاك كرد.

 

ب) تجزيه اعضاي رويشي

اين روش شامل جمع آوري نمونه هاي برگي، شستشو، خشك كردن، آسياب و تجزيه آنها براي تعيين دقيق عناصر پرمصرف و كم مصرف اعضاي رويشي مي باشد.  نتايج تجزيه اعضاي رويشي درختان ميوه ، ارزيابي بهتري از وضعيت تغذيه اي درخت ارايه مي دهد. زيرا همه عناصر موجود در خاك براي گياه قابل استفاده نيستند . بهترين اعضاي مورد استفاده درختان ميوه، برگ به همراه دمبرگ آنها است . نمونه هاي برگي را در زماني كه بالغ بوده و رشد رويشي آنها متوقف شده باشد (تير و مرداد) تهيه مي كنند . قبل از اين زمان ، بعلت رشد فعال درخت ، مواد غذايي از درخت وارد بر گ مي شود و برگ ها داراي آب بيشتري هستند . بعد از اين نيز بعلت پيري برگ ها، برخي مواد غذايي از آنها خارج مي شوند.

براي نمونه برداري برگ هاي سالم از ارتفاع مياني درخت جمع آوري مي شوند. هر نمونه بايد حداقل داراي ۳۰ و ترجيحا شامل

60  - 70 برگ ، شاخص قطعه مورد نظر در باغ باشد . از هر شاخساره بيش از دو برگ نبايد برداشته شود و برگ هاي ارقام مختلف و  درختان مسن با جوان، با هم مخلوط نگردند . تا حد امكان بهتر است نمونه ها از پايه هاي يکسان جمع آوري گردند . براي نمونه برداري بايد حداکثر فاصله زماني از محلول پاشي ها را در نظر گرفت . به ويژه که بعضي قارچ کش ها حاوي برخي عناصر غذايي هستند . براي مثال قارچ كشهاي مانب ٨٠ و پليرام  حاوي منگنز و زيرام و پنكوزب  داراي عنصر روي مي باشند. نمونه برداري براي بيشتر گونه ها ، از برگهاي ناحيه وسط شاخه هاي سال جاري جمع آوري مي گردند.  در گردو و گياهان مشابه كه داراي برگهاي مركب هستند ، براي اين منظور برگچه هاي مياني از وسط يك شاخه بالغ برداشته مي شوند. تفسير نتايج تجزيه گياه ، و توصيه كودي مهمترين مرحله برنامه كوددهي مي باشد. سه روش تفسير و توصيه كودي براي تجزيه ي اعضاي رويشي گياه وجود دارد:

الف) غلظت بحراني

ب) حد كفايت

ج) روش جامع يا دريس

غلظت بحراني محدوده اي از غلظت عناصر غذايي است كه كمتر از آن، عملكرد محصول در مقايسه با گياهاني كه سطح عناصر بالاتري دارند شروع به كاهش مي نمايد. در روش حد كفايت، غلظت تك تك عناصر غذا يي داخل اندامهاي گياهي به صورت يك محدوده بيان مي شود جدول 1-4  حد كفايت عناصر غذايي را در چند درخت ميوه نشان مي دهد. زمان و محل نمونه گيري در نتايج دو روش مزبور اهميت زيادي دارد . در روش دريس بر خلاف روشهاي غلظت بحراني و حد كفايت، نتايج تجزيه برگي به سن فيزيولوژيك و محل نمونه بر داري بستگي ندارد و با در نظر گرفتن نسبت عناصر غذايي ( N/P , P/K ,….) به جاي غلظت هر

عنصر غذايي، امر تشخيص و توصيه كودي در هر مرحله از رشد در گياهان يكساله و چند ساله امكان پذير مي گردد.

عواملي همچون، نوع پايه، بار درختان، نوع خاك و شرايط آب و هوايي ميزان جذب مواد غذايي از خاك را تحت تأثير قرار مي دهند. لذا تفسير نتايج تجزيه ي برگي و توصيه كودي با در نظر گرفتن همه اين موارد صورت مي گيرد.

جدول 1-4 محدوده عناصر غذايي برگ درختان سيب، هلو، شليل، گلابي و گيلاس كه در تفسير نتايج تجزيه برگ مورد  استفاده قرار مي گيرد.

 


 

عناصر پر مصرف

نيتروژن

نيترات و آمونيم منابع عمده نيتروژن غير آلي هستند كه به وسيله ريشه گياهان عالي جذب مي شوند. بخش زيادي از آمونيوم

بايد در ريش ه ها به ساختمان تركيبات آلي وارد شود در حاليكه نيترات درون آوند چوبي متحرك است و مي تواند در درون واكوئل

سلول هاي ريشه، ساقه و اندا مهاي ذخيره اي نگهداري شود. حدود ٢ درصد وزن خشك برگ درختان ميوه را نيتروژن تشكيل مي دهد. نيتروژن براي توليد پروتئين، آنزيمها، اسيدهاي نوكلئيك و كلروفيل ضروري است . اثر سوء كمبود نيتروژن در تمايزيابي جوانه هاي گل بسياري از درختان ميوه به اثبات رسيده است . نيتروژن يك عنصر متحرك در سيستم هادي گياه است . از اينرو كمبود آن با عدم تشكيل كلروفيل و زردي برگهاي مسن درختان مشخص مي شود. كاهش شديد رشد و عملكرد، باريك و چوبي شدن گياه، از ديگر علايم كمبود نيتروژن مي باشد. از آنجاييكه نيتروژن در ساخت مولكول هاي پروتئين نقش كليدي دارد، در بعضي گياهان از جمله در ميوه هاي هسته دار، تجمع آنتوسيانين و ظهور رنگ ارغواني يكي از علامت هاي كمبود نيتروژن مي باشد . زيرا براي سنتز پروتئين از جمله مواد اوليه كربوهيدرات، نياز به نيتروژن مي باشد و كمبود نيتروژن موجب تجمع مواد قندي و متعاقب آن توليد بيش از حد آنتوسيانين مي شود . در بسياري از موارد هر عاملي كه موجب اختلال در پروتئين سازي گياه شود، با ظهور رنگ ارغواني خودنمايي مي كند . هواي خنك در اوايل فصل رشد و گاهي تنش كم آبي نيز باعث سنتز بيشتر آنتوسيانين در گياهان مي شود . در شرايط كمبود نيتروژن، ميوه ها به ويژه در درختان هسته دار كوچكتر مانده و زودتر از موعد مقرر مي رسند.

زيادي نيتروژن در درختان ميوه عوارض مختلفي را ايجاد مي كند . براي مثال رشد بيش از حد سرشاخه ها همراه با رنگ سبز

تيره برگ ها كه در پاييز خزان ديررس دارند، از علايم زيادي اين عنصر است . اگر سطح نيتروژن درخت بيش از حد طبيعي باشد، رنگ ميوه ها تضعيف  و رسيدگي آنها به تاخير مي افتد . ارقام ميوه قرمز، رنگ كمتري مي گيرند و ارقام زرد تمايل به سبز باقي ماندن نشان مي دهند. زيادي نيت روژن در سيب و گلابي باعث كاهش عطر و طعم شده و عمر انباري آنها را كاهش مي دهد . علاوه بر اثرات زيانبار مستقيم، زيادي نيتروژن و عدم تعادل آن در رابطه با كلسيم، باعث تشديد ناهنجاري هاي فيزيولوژيكي از قبيل چوب پنبه اي شدن و لكه تلخ در سيب و گلابي مي شود. به طور كلي زيادي نيتروژن، باعث حساسيت درخت به آفات و امراض مي شود.

در خاكهاي آهكي و متمايل به قليايي براي رفع نياز نيتروژن درختان ميوه كود شيميايي سولفات آمونيم به عنوان منبع نيتروژن توصيه مي شود.  زيرا به دليل سرعت جذب بخش آمونيم كود كه به صورت كاتيون جذب مي ش ود، موجب آزاد سازي پروتون را تا حدي كاهش و حاصلخيزي خاك را بهبود مي بخشد . محلول پاشي با كود نيتروژني اوره pH ، توسط ريشه ي درخت در خاك شده يكي از روش هاي سريع و مؤثر رفع كمبود نيتروژن در بسياري از درختان ميوه مي باشد . در طي تحقيق انجام شده در دانشكده كشاورزي دانشگاه اروميه نشان داده شد كه محلول پاشي اوره موجب افزايش عملكرد و بهبود كيفيت ميوه هاي سيب مي گردد . در اين تحقيق درختان سيب ارقام زرد لبناني و قرمز لبناني با محلول ٦ در هزار اوره، طي دو نوبت در خرداد ماه با فاصله زماني يك هفته محلول پاشي شده بودند.

 

فسفر

برخلاف نيترات و سولفات، فسفات در درون گياهان احياء نمي شود، بلكه در بالاترين شكل اكسيده شده باقي مي ماند . فسفر پس از جذب كه در pH فيزيولوژيك (٦ الي 8) به طور عمده، به صورت فسفات يك ظرفيتي ( H2PO-4) انجام مي گيرد يا به صورت فسفات غير آلي بر جاي مي ماند (Pi) و يا به وسيله گروه هيدروكسيل (-OH) به يك زنجيره ي كربن استري وصل مي شود تبديل فسفر معدني به آلي و بالعكس به سرعت در درون گياه انجام مي گيرد. آشكارترين نقش فسفر، به عنوان جزيي از ساختار مولكول هاي درشت در اسيدهاي نوكلئيك است كه به صورت واحد هاي DNA ناقل اطلاعات وراثتي و به عنوان واحدهاي RNA مسئول ترجمه اطلاعات وراثتي هستند.

نقش فسفوليپيدها به ساختمان مولكولي آنها مربوط مي باشد . در هر مولكول، يك بخش چربي دوست و يك بخش آب دوست

وجود دارد . در حد فاصل سطح ميان چربي و آب، مولكول ها به گونه اي جا مي گيرند كه لايه ي حدواسط پايدار مي شود . بارهاي مربوط به بخش آب دوست در واكنش هاي دوسوي ه، ميان سطوح غشاهاي زنده و يون هاي موجود در محيط بيرون نقش مهمي بازي مي كنند. در درختان ميوه، كمبود شديد فسفر كه با علايم ظاهري بروز نمايد، به ندرت اتفاق مي افتد . در صورت بروز، كم بود ابتدا به صورت رشد محدود انتهايي و استوانه اي شاخساره ها با برگ هاي سبز تيره، نمود پيدا مي كند . بعلاوه در قسمت تحتاني برگ هاي جوان به ويژه در طول حاشيه و رگبرگ اصلي، تغيير رنگ متمايل به ارغواني ديده مي شود . برگ ها ممكن است حالت چرمي پيدا كرده و به طور غير طبيعي با شاخساره، زاويه ي تنگ داشته باشد . علايم برگي غالبا در اوايل فصل رشد ديده مي شود و در پايان فصل علايم زايل مي شود. در شرايط خاكهاي كم رطوبت، عموما نتيجه ي تجزيه ي برگي، سطوح پايين فسفر را آشكار مي كند. زيادي فسفر معمولا به صورت كمبود يك يا چند عنصر فلزي سنگين از قبيل مس، روي، آهن و منگنز ظاهر مي شود . از آنجايي كه كمبود اين عناصر با زيادي فسفر اشتباه مي شود لذا علايم ظاهري كمبود اين عناصر، غير قابل اطمينان مي باشد.

پتاسيم

پتاسيم كاتيون يك ظرفيتي است كه جذب آن بسيار انتخابي و ب ا فعاليت سوخت و ساز رابطه نزديك دارد . از  ويژگي هاي آن، تحرك زياد در همه سطوح گياه مي باشد . جابه جايي پتاسيم در مسافت دور درون آوند هاي چوبي و آبكش صورت مي گيرد. پتاسيم فراوان ترين كاتيون موجود در سيتوپلاسم بوده و پتانسيل اسمزي ياخته ها به طورعمده به وسيله پتاسيم تنظيم مي گردد

.  غلظت زياد پتاسيم در سيتوپلاسم و كلروپلاست ها، براي خنثي كردن آنيون ها و تنظيم pH به ويژه براي فعاليت آنزيم ها لازم است . بيش از ٥٠ گونه آنزيم وجود دارند كه يا به طور كامل به پتاسيم وابسته هستند و يا به وسيله ي آن تحريك مي شوند . وجود عنصر پتاسيم براي حركت سلول هاي محافظ روزنه و ساير اندام هاي حركتي سريع گياه، مانند جمع شدن برگچه هاي گياه حساس (ميموزا)  ضروري است . به همين خاطر وجود مقادير كافي پتاسيم گياه را با كاهش تعرق (به وسيله بستن روزنه ها) در شرايط كم آبي پايدار مي كند. علايم كمبو د پتاسيم عموما در برگ هاي مسن و پاييني شاخساره ها، به صورت سوختگي حاشيه برگ ها بروز مي كند . در ميوه هاي هسته دار، پيچيدگي به سمت بالاي برگ هاي جانبي به همراه كلروز و توسعه سوختگي آنها نيز از علايم كمبود مي باشد .معمولا باردهي زياد، علايم كمبود را تشديد مي كند. تحقيقات نشان مي دهد كه بين ميزان محصول درخت و مقدار پتاسيم برگ رابطه معكوس برقرار مي باشد . همانند فسفر، در شرايط رطوبت كم خاك، تجزيه برگ، سطح پتاسيم را پايين نشان خواهد داد . مقدار كافي پتاسيم، درختان ميوه را علاوه بر شرايط كم آبي، در برابر آفات و بيماريها نيز متحمل خواهد كرد. براي زيادي و سميت پتاسيم علامت بصري و مستقيم وجود ندارد ليكن در صورت زيادي بيش از حد پتاسيم كمبود منيزيم

ديده مي شود.

 

كلسيم

كلسيم يك كاتيون نسبتا بزرگ است كه به آساني وارد آپوپلاست شده و به شكل قابل تعويض به ديواره هاي سلول و سطح بيروني غشاي سيتوپلاسم مي چسبد . حضور كلسيم براي فعاليت طبيعي غشاءها ضروري است . ميزان جدب آن به درون سيتوپلاسم بي انداره محدود بوده و جابجايي آن با فرآيند هاي سوخت و سازي ارتباط جزيي دارد . تحرك كلسيم از يك سلول به سلول ديگر و در درو ن آوند آبكشي بسيار كند است و از اينرو با وجود مقدار كافي كلسيم در برگ ها،ميوه ها مهمترين عضوي هستند كه دچار كمبود كلسيم مي شوند . كلسيم به طور عمده در ديواره هاي سلولي و تيغه ي بين سلولي نقش ساختماني داشته و عدم وجود كافي كلسيم باعث سستي سلول ها و بافت ها ا ز جمله گوشت ميوه ها مي گردد . در مقابل وجود مقدار كافي كلسيم عمر انباري بسياري از ميوه ها ازجمله سيب را افزايش داده و ابتلاء به برخي ناهنجاري هاي فيزيولوژيكي ميوه نظير لكه تلخ سيب را كاهش مي دهد . كلسيم با پيوند گروه هاي فسفات و كربوكسيلات فسفوليپيد ها و پرو تئين ها، ترجيحا در سطوح غشاء باعث پايداري غشاهاي سلولي مي گردد .شكلي از كمپلكس پروتئين و كلسيم كه به كالمودولين  معروف است در بسياري از فرآيند هاي متابوليكي، تنظيم كلسيم آزاد سيتوپلاسم و براي فعال كردن بعضي آنزيم ها داراي اهميت مي باشد.

رشد لوله گرده نيز به حضور كلسيم در محيط كشت بستگي دارد . اكسين (IAA) در جابجايي كلسيم در بافت گياه دخالت دارد و جلوگيري از جابه جايي كلسيم يا كاهش در ميزان اكسين باعث ايجاد نشانه هاي كمبود كلسيم مي شود علامت كمبود كلسيم در برگ درختان ميوه نادر است و معمولا در صورت زيادي ساير عناصر غذايي بروز مي كند . اگر كمبود حاكم باشد، علامت آن ابتدا در برگ هاي جوان به شكل فنجاني شدن لبه برگ ها و كلروز يكدست رگبرگ ها و بين رگبرگ هاي در حال توسعه ديده مي شود . اغلب عليرغم اينكه برگ درختان، مقدار كافي كلسيم را نشان مي دهند در ميوه كمبود كلسيم ديده مي شود .كلسيم حتي در غلظت هاي زياد يك ماده غذايي كاني غير سمي است و در از ميان بردن اثرات سمي غلظت هاي زياد ديگر عناصر كاني در گياهان بسيار مؤثر است.

 

منيزيم

جذب منيزيم به صورت كاتيون دوظرفيتي از ريشه ها صورت مي گيرد.  ميزان جذب آن به وسيله كاتيون هاي ديگر مانند پتاسيم، آمونيم، كلسيم و منگنز و نيز در pH پايين يون هيدروژن به شدت كاهش مي يابد . به اين ترتيب كمبود منيزيم كه به وسيله ي كاتيون هاي رقيب به وجود مي آيد، پديده اي متداول است. منيزيم در فعال سازي آنزيم ها ي دخيل در تنفس و فتوسنتز، ساخت DNA و RNA نقش دارد . آشناترين كار منيزيم اين است كه به عنوان اتم مركزي مولكول كلروفيل به كار مي رود زيرا منيزيم جزيي از حلقه پورفيرين كلروفيل است و كمبود آن با زردي  (عدم تشكيل كلروفيل) برگ ها همراه است.

در شرايط كمبود شديد ، حاشيه برگ ها مشابه حالت كمبود پتاسيم، سوخته مي شوند . مهمترين علامت كمبود، كم رنگ شدن

سبزي نوك برگ و توسعه به سمت پايه ي برگ و رگبرگ اصلي در برگ هاي مسن است، كه يك حالت مشخص به رگبرگ مياني

مي دهد. در برگ هاي گلابي، ممكن است جزاير ارغواني تيره اي كه توسط ن وارهاي سبز احاطه شده اند ديده شود . با گذشت فصل رشد، برگهاي مسن ريزش كرده و علايم كمبود به برگ هاي جوان تر تسري مي يابند. مسموميت با سطوح زياد منيزيم علامت ويژه اي ندارد اما معمولا به صورت كمبود پتاسيم يا كلسيم ظاهر مي شود.

 

گوگرد

گر چه گاز د ي اكسيد گوگرد موجود در هوا توسط بخش هاي هوايي گياهان عالي جذب و مصرف مي شود، اما بهترين منبع گوگرد سولفات است، كه از سوي ريشه ها جذب مي شود . جابجايي مسافت دور سولفات، به طور عمده در درون آوند چوبي انجام مي گيرد . گوگرد به صورت احياء شده و يا احياء نشده (سولفات) در گياه مصرف مي شود . احياء گوگرد، در كلروپلاست برگ، توسط فرودكسين صورت مي گيرد. گوگرد در ساختمان برخي پروتئين ها، آنزيم ها، كوآنزيم A ، تيامين و بيوتين شركت و نقش دارد . علايم كمبود آن بسيار شبيه كمبود نيتروژن است، مثل تجمع آنتو سيانين وكلروز، زيرا هر دو در ساختمان پروتئين نقش دارند . با اين تفاوت كه كمبود گوگرد در برگهاي جوان ديده م يشود در حاليكه كمبود نيتروژن در برگهاي مسن ديده مي شود.

 


 

آهن

در خاك هاي تهويه شده كه در دامنه ي pH فيزيولوژيك جا دارند، غلظت هاي يوني آهن سه ظرفيتي و آهن دوظرفيتي بسيار اندك است . بنابراين، كلات هاي آهن سه ظرفيتي و گاهي دو ظرفيتي، اشكال غالب آهن محلول در خاك هستند . آهن قابل جذب ريشه ي گياه كات يون دوظرفيتي است . بنابر اين آهن سه ظرفيتي پيش از جابه جايي به درون سيتوپلاسم، مي بايستي در سطح ريشه احياء شود. آهن يكي از اجزاء تشكيل دهنده پروتئين هاي ه م شامل سيتوكروم ها و پروتئين هاي داراي آهن -گوگرد شامل فرودكسين مي باشد. سيتوكروم در فرآيند هاي انتقال الكترون در درون كلروپلاست و ميتوكندري نقش حياتي دارد، و فرودكسين در شماري از فرآيند هاي سوخت و سازي پايه، به عنوان جابه جا كننده الكترون عمل مي كند . از اين فرآيند ها مي توان به احياء در فتوسنتز، در نيترات رداكتاز، سولفات رداكتاز و احياء اش اره كرد . حضور عنصر آهن براي ساخت كلروفيل ضروري است . از اينرو در شرايط كمبود آهن، به علت عدم ساخت كلروفيل كافي، برگ هاي جوان زرد و حتي گاهي سفيد مي شوند. آهن در گياهان، يك عنصر غير متحرك به شمار مي رود بنابراين نشانه هاي كمبود آن در برگ هاي جوان ديده مي شو د. كمبود آهن در درختان ميوه به ويژه در خاك هايي كه واكنش pH)) متمايل به قليايي دارند، بسيار شايع است . علامت كمبود به صورت زايل شدن رنگ سبز در فواصل بين رگبرگ ها ديده مي شود و اين درحالي است كه رگبرگ ها سبز پررنگ هستند . وقتيكه برگ هاي جوان باز مي شوند ممك ن است به طور كامل تهي از رنگ سبز باشد ولي رگبرگ ها بعدا سبز مي شوند هر چند كه مسموميت با آهن در باغ نادر است ولي علامت مسموميت آن شبيه به كمبود منگنز است.

 

منگنز

منگنز عمدتا به صورت يون دوظرفيتي  جذب مي شود و نيز به صورت كاتيون دو ظرفي تي آزاد در آوند چوبي از ريشه ها به بخش هاي هوايي ج ابه جا مي شود. منگنز براي انجام واكنش هيل، يعني دستگاه تجزيه ي آب و توليد اكسيژن در فتوسنتز الزامي است . در مركز فتوسيستم 2 دست كم به چهار اتم منگنز نياز است . تعدادي آنزيم سوپراكسيدديسموتاز حاوي منگن ز در گياهان شناسايي شده اند. آنزيم هاي  سوپراكسيدديسموتاز در همه ي موجودات هوازي وجود دارند و در زنده ماندن اين موجودات در حضور اكسيژن نقش ضروري بازي  مي كنند. اين آنزيم ها، بافت را در برابر اثرات ويرانگر راديكال آزاد اكسيژن كه در واكنش هاي گوناگون آنزيمي در اثر جابجايي يك الكترون به مولكول اكسيژن به وجود مي آيد، محافظت مي كنند. كمبود: نشانه كمبود به صورت زردي در بين رگبرگ هاي اصلي كه از حاشيه برگ شروع شده و به طرف رگبرگ اصلي پيش مي رود، ديده مي شود. اين علامت اغلب با كمبود آهن يا منيزيم اشت باه مي شود . اما برخلاف آنها، زردي ناشي از كمبود منگنز در پهنك برگ به حدي پيشرفت نمي كند كه فواصل بين رگبرگ ها را پر كند بلكه به حاشيه برگ محدود مي ماند . تفاوت ديگر كمبود منگنز، عبارت است از ظهور زردي در جوانترين برگ ها بدون اينكه رگبرگ ها سبز بمانند. سميت منگنز به صورت علايمي شبيه به سرخك در درختان سيب به ويژه در ارقام قرمز لبناني و جوناتان بروز مي كند، كه با سطوح پايين كلسيم همراه است.

 

بر

بر در محلول هاي آبي به طور عمده، به صورت اسيدبوريك وجود دارد . اين اسيدي بسيار ضعيف است كه به جاي پروتون هيدروكسيل می گیرد در واكنش فيزيولوژيك (كمتر از ٨) به طور عمده، اسيدبوريك به همان شكل تجزيه نشده جذب ريشه مي شود . جابه جايي بر به وسيله ي گياهان، در مقايسه با ديگر مواد غذايي كاني، تقريبا محدود است . با وجود اين سرعت حركت آن در گياهان مختلف بسيار متفاوت است . به عنوان مثال حركت آن در آوندهاي بادام بسيار كند ولي در سيب نسبتا متحرك است . ثابت شده است كه در درختان حاوي قندالكل سوربيتول عنصر بر متحرك است. شواهدي مبني بر اينكه بر جزو ساختمان آنزيم باشد در دست نيست، شواهد اندك موجود نشان مي دهد كه فعاليت برخي آنزيم ها به وسيله بر افزايش يا كاهش مي يابد . اثرات بر به طور عمده در بيرون از سلول هستند و با تشكيل چوب و تمايز آوند چوبي ارتباط دارند . بر براي نمو مريستم انتهايي لازم است و كمبود آن ممكن است سبب رشد غير عادي در انتهاي شاخه و سيخك ها شود .كمبود بر، سنتز هورمون سيتوكينين را كاهش مي دهد. در بيشتر درختان ميوه ، كمبود ب ر، اثر خود را قبل از برگ ها در ميوه ها نشان مي دهد . علايم كمبود در سيب و گلابي شبيه به هم هستند؛ ميوه هاي بدشكل، گره دار و فرورفته، كه با بافت چوب پنبه اي همراه مي باشند از علايم كمبود ب ر در اين ميوه ها است . اين علامت اغلب با لكه تلخ و يا كمبود كلسيم اشتباه مي شود . از نظر ظاهري بين كمبود ب ر و كلسيم نمي توان تمايز قايل شد ولي تحت كمبود بر، لكه هاي فرورفته از پوست تا مغز ميوه ادامه دارد در حاليكه در لكه تلخ سيب، لكه هاي فرورفته اغلب در سر ميوه بوده و سطحي هستند . در برخي موارد كمبود، تمام سطح ميوه پر از ترك هايي مي شود كه به وسيله بافت كالوس پوشيده شده و به ميوه ظاهري زنگارزده مي دهد. علايم كمبود در آلوها به صورت فرورفتگي هاي ق هوه اي در گوشت ميوه ظاهر مي شود . اندازه نقاط فرورفته، از لكه هاي كوچك تا تمام سطح ميوه متغير است . اين نوع ميوه ها معمولا زودتر از سايرين رنگ مي گيرند و مي ريزند . ممكن است قطره هاي صمغ نيز در گوشت ميوه ها ديده شود . در هلو، گوشت مجاور حفره، قهوه اي و چوب پ نبه اي و بعضي مواقع در محل شكاف ميوه ترك مي خورد . مشخص ترين علامت كمبود بر در اعضاي رويشي، مرگ نقاط رويشي نوك شاخساره ها و جارويي شدن آنها است. علايم مسموميت بر در سيب شامل مرگ شاخه هاي يكساله، گره هاي بزرگ در شاخه هاي يك و دو ساله، رسيدگي زودهنگام ميوه، خرابي دروني ميوه و ريزش آنها مي باشد . علايم برگي، ابتدا در برگ هاي مسن با زردي در طول رگبرگ اصلي و ساير رگبرگ هاي جانبي بزرگ ديده مي شود . در هلو، علايم رويشي شامل بافت مردگي در سطح برگ (لكه هاي نكروز)  ، پيچيدگي حاشيه و نوك برگ، كاهش تشكيل جوانه گل و ميوه بستن و شكافتن هسته مي باشند.

 

مس

يون مس دو ظرفيتي، به طور محكم به اسيدهاي هوميك و فولويك  موجود در خاك ها چسبيده و تركيبات پيچيده ي مس - ماده آلي را تشكيل مي دهد . گزارش هاي گوناگوني در باره ي اين وجود دارد كه آيا مس به صورت يون و يا به صورت كلات مس جذب مي شود . مس در تركيب برخي از پروتئين ها و آنزيم ها شركت دارد . سيتوكروم اكسيداز، يك پروتئين داراي آميزه اي از مس و آهن است و واكنش اكسيداسيون نهايي را در ميتوكندري كاتاليز مي كند. بيش از ٥٠ درصد از مسي كه در كلروپلاست ها وجود دارد، به پلاس توسيانين چسبيده است . اين ماده از اجزاي زنجيره انتقال الكترون فتوسيستم 1 است . براي ساخت پلاستوكينون و ساير كينون ها نيز مس مورد نياز است . در گياهاني كه كمبود مس دارند، ميزان فتوسنتز كاهش مي يابد . ايزوآنزيم سوپراكسيدديسموتاز حاوي مس و روي بوده و وجود آن براي از ميان بردن اثر سمي راديكال هاي سوپراكسيد لازم است . از ساير پروتئين هاي مس دار مي توان از سيتوكروم اكسيداز، آسكوربيت اكسيداز، فنولاز، لاكاز و اكسيداز هاي آمين نام برد. اختلال در چوبي شدن  ديواره هاي سلول، در گياهان عالي آشكارترين اثر كمبود مس است. در صورت كمبود مس ديواره هاي چوبي كيسه ي گرده به خوبي شكل نگرفته و گرد ه هاي رسيده نمي توانند بخوبي آزاد شوند . زيرا آزاد شدن گرده، متكي به پاره شدن ديواره ي بساك در اثر خشكيدگي و جمع شدگي بافت چوبي آن مي باشد . علاوه بر اين كمبود مس بر تشكيل دانه، بذر و ميوه اثر بارزي دارد. علامت كمبود مس به صورت برگ هاي بازمانده از رشد يا بدشكل، باريك، و كمي بلند با حاشيه موج دار قابل مشاهده است . اغلب كمبود مس و روي به ويژه در خاك هايي با واكنش بالا، با هم رخ مي دهند.

 

روي

روي به طور عمده، به صورت كاتيون دوظرفيتي جذب مي شود . غلظت هاي زياد ديگر كاتيون هاي دوظرفيتي، مانند كلسيم، تا اندازه اي از جذب روي جلوگيري مي كنند . جابه جايي آن در مسافت دور به طور عمده، در درون آوند چوبي انجام مي گيرد روي يا به عنوان بخش فلزي آنزيم ها و يا به عنوان فعال كننده ي شماري از آنزيم ها از نظر نوع كار، ساختمان و يا تنظيم نقش آنها عمل مي كند . علامت كمبود روي، به صورت برگ هاي روزت و يا برگ هاي كوچك توصيف شده است . برگ هاي جديد در حال نمو از حد طبيعي كوچكترند . در اوايل بهار، تأخير در آغاز رشد، جلب توجه مي كند كه ممكن است با خسارت يخ زدگي سرشاخه ها اشتباه گردد، در صورتي كه در خسارت يخ زدگي، كامبيوم (حلقه ي زاينده) قهوه اي مي شود.

كمبود روي در درختان سيب، كاهش گل آوري را در پي دارد و ممكن است مانع از باز شدن گل ها در زمان شكفتن جوانه ها

شود.  روي در چرخه ي متابوليسم نيتروژن دخالت مي كند و كمبود آن سبب كاهش پروتئين ها و بطور مشخص، اسيد ريبونوكلئيك مي شود . روي در سنتز اكسين دخالت دارد و رشد رويشي روزت كه نتيجه فواصل كوتاه بين گره ها و عدم وجود غالبت انتهايي مي باشد، به دليل عدم توليد اكسين كافي مي باشد.

 

موليبدن

موليبدن به صورت آنيون موليبدات جذب ريشه گياه مي گردد . نياز غذايي به موليبدن كمتر از ديگر مواد غذايي كاني است . اعمال موليبدن، به عنوان ماده ي غذايي گياه، به تغييرات ظرفيت آن، به عنوان جزء فلزي آنزيم ها مربوط است . در گياهان

تنها چند آنزيم وجود دارد كه موليبدن فعال كننده ي آنها است، از جمله نيتروژناز ((تثبيت كننده نيتروژن هوا) و نيترات ريدكتاز، كه نيترات را به نيتريت تبديل مي كند . بنابر اين نياز گياهان عالي به موليبدن، به نوع نيتروژني بستگي دارد كه مصرف مي شود . به نظر مي رسد كه موليبدن در جابه جايي راه دور، نسبتا متحرك است.

كلروز و نكروز بين رگبرگي در برگهاي مسن ، علايم كمبود موليبدن است . در عين حال، در شمار زيادي از گونه هاي گياهان،

آشكارترين نشانه هاي كمبود شديد موليبدن به صورت ناهنجاري هايي در تشكيل پهنك برگ به نام دم شلاق  بروز مي كند، كه در اثر لكه مردگي موضعي در بافت و ناكافي بودن تمايز رشته هاي آوند در مراحل آغازين رشد برگ، به وجود مي آيد.

 

كلر

كلر به صورت آنيون به آساني جذب گياهان مي شود . مقدار جذب كلر در مقايسه با ساير ريزمغذي ها زياد بوده و در داخل گياه بسيار متحرك است . نقش كلر د ر گياهان، مشاركت در فعاليت سوخت و ساز، جبران بار الكتريكي و تنظيم اسمز، مشاركت

در واكنش تجزيه آب در فرآيند فتوسنتز و توليد اكسيژن مي باشد. پژمردگي نوك برگ ها سپس كلروز و نكروز از علايم كمبود كلر است . همچنين در شرايط كمبود كلر، از رشد طولي ريشه به شدت جلوگ يري مي شود، ولي تشكيل ريشه هاي جانبي كوتاه افزايش مي يابد و به ريش ه ها ظاهري انبوه و پرپشت مي دهد . بنابراين، ممكن است پژمردگي برگ ها به علت جلوگيري از جذب آب و عدم تنظيم تعرق آب از روزنه هاي برگ باشد.

 

روشهای کوددهی درختان میوه

 


 

الف)كوددهي در سايه انداز درخت

محدوده گسترش ريشه هاي درخت ان ميوه، معمولا اندكي بيش از سايه انداز درخت مي باشد با توجه به اينكه ريشه هاي مجاور تنه درختان، مسن، قطور و چوب پنبه اي هستند لذا در جذب عناصر محلول خاك چندان مؤثر نيستند . بنابر اين پخش كودهاي شيميايي بايد در نوار بيروني سايه انداز درخت؛ جايي كه بيشترين تعداد ريشه هاي فعال موجود هستند، انجام گيرد . هرچند كه كودهاي نيتروژني را مي توان در سطح خاك پخش و با آب آبياري به درون خاك نفوذ داد، ولي بهتر است در اين روش، هر نوع كودي را با بيل كاري و يا هر روش ديگري در كنار ريشه هاي فعال قرار داد.

 

ب) چالكود

اين روش بيشتر در مواردي مؤثر است كه قدرت يك خاك در تثبيت عنصر غذايي موجود در يك كود زياد باشد . در كوددهي

به روش چالكود، كودهاي شيميايي مورد نياز، شامل عناصر پرمصرف و كم مصرف به همراه كوددامي، در چند نقطه از محيط اطراف

تنه درخت، درون چاله هايي در محدوده ي بيروني سايه انداز درخت قرار داده مي شوند . در شرايط خاك هاي آهكي كه واكنش بالا ي خاك منجر به غير قابل استفاده شدن عناصري نظير آهن، بر، مس، منگنز و روي مي شود، مخلوط كردن مقدار مناسبي گوگرد با كودهاي شيميايي و كود دامي، باعث تقليل واكنش خاك در محيط اطراف چالكود شده و جذب عناصر مزبور به سهولت انجام مي گيرد .حضور گوگرد در كنار كود دامي باعث فعاليت باكتري هاي باسيلوس خاصي شده و با توليد تدريجي اسيد سولفوريك، واكنش خاك را كاهش مي دهد . چاله ها در محدوه اي از سايه انداز كه بيشترين تراكم ريشه هاي جاذب را دارا باشند، به عمق حدود نيم متر و قطر ٣٠ سانتيمتر ايجاد شده و پس از قرار دادن مخلوط كود د ر درون آن، سطح آن به وسيله ي خاك پوشانده مي شود . تعداد چاله ها برحسب اندازه ي درخت به تعداد ٢ يا ٤ عدد در مسير آب آبياري انتخاب مي شوند.

 

ج) قرار دادن مواد در درون درخت

اين طريقه بيشتر براي درختان مسن كه تنه و شاخه هاي كلفتي دارند بكار ميرود و به سه شيوه عمل مي شود.

1)  كپسول گذاري : در اين روش، ماده مورد نظر را به صورت پودر املاح محلول در داخل كپسول هاي ژلاتيني  قرارداده، آنها را در درون سوراخ هايي كه در تنه درخت ايجاد كرده اند قرار مي دهند . سوراخ ها بايد دور تا دور تنه قرار داشته و از يكديگر حدود

١٠ سانتيمتر فاصله داشته باشند . سوراخ ها با قطعه چوب استوانه ي ديگري مسدود شده و با چسب پيوند پوشانده مي شوند . اين روش بيشتر براي رفع سريع كمبود روي در درختان گردو و گيلاس به كار مي رود . اين روش ممكن است موجب ايجاد سوختگي در محل هاي اطراف سوراخ ها گردد.

2)  ميخ كوبي : روش دوم استفاده از ميخ هاي پوشش دار، از عناصر مورد نياز (از قبيل مس، روي و آهن) درختان ميوه است .

اين ميخ ها را دور تنه يا به شاخه هاي كلفت مي كوبند . تعداد ميخ ها بر حسب قطر تنه و شاخه متفاوت و كمترين فاصله بين دو تا ميخ، حدود ١ تا ٢ سانتيمتر بايد باشد. از معايب اين روش نيز آسيب به تنه و شاخه هاي درخت مي باشد.

3) تزريق: در روش سوم، سوراخ هايي را در تنه درختان (غالبا مسن) ايجاد كرده و مواد شيميايي محلول غليظ را به وسيله پمپ هاي دستي هيدروليكي، با فشار زياد به درون تنه درختان تزريق مي كنند.

 

تغذيه برگي

برخلاف گياهان آبزي كه برگ ها به جاي ريشه ها محل اصلي برداشت و جذب مواد معدني هستند در گياهان خشكي زي برداشت عناصر معدني از سطح برگ ها و ساير اعضاء به طور جدي توسط لايه خارجي سلولهاي اپيدرمي محدود مي شود. لايه بيروني بوسيله كوتيكول و لايه اي از واكس اپي كوتيكولي پوشيده شده است. اين واكس به وسيله سلولهاي اپيدرم ترشح شده و حاوي

الكل هاي زنجير بلند، كتون ها واستر اسيدهاي چرب زنجير بلند مي باشند. واكس در ناحيه كوتيني شده نيز وجود دارد كه آنرا واكس بين كوتيكولي مي نامند. كوتيكول عمدتا شامل كوتين و مخلوطي از اسيدهاي چرب زنجير بلند مي باشد. خصوصيات فيزيكي و شيميايي كوتيكول در سطح بيروني و دروني متفاوت است . در سطح بيروني آبگريز (هيدروفوبيك) بوده و به طرف درون آبدوست (هيدروفيليك) مي شود، ب هطوري كه سطح دروني كاملا آبدوست مي باشد. لايه كوتيني شده ضخيم ترين بخش اپيدرم مي باشد كه شامل اسكلت سلولز ي، كوتي ن، واكس و پكتين مي باشد.

مهمترين وظيفه لايه سطحي هيدروفوبيك محافظت برگ گياه از تعرق بي رويه واتلاف آب از گيا ه است. كنترل اقتصاد آب در

گياهان عال ي خشكي زي به وسيله روزنه ها، بستگي به قابليت نگهداري آب توسط لايه هاي سطحي برگ دارد. نواركاسپاري ٢ درون آندودرم ريشه ها خاصيت ضدآب مشابهي جهت مسدود ساختن حركت املاح آزاد در آپوپلاست را دارد. به نظر مي رسد ورود عناصر معدني به وسيله آوند چوبي به بر گ، ابتدا در فضاي آپوپلاستي سلول ها رها مي شود، سپس توسط تك تك سلول ها جذب مي شود. وظيفه ديگر لايه هيدروفوبيك سطحي حفاظت محلول هاي آلي و معدني برگ در برابر آبشويي باران مي باشد. در مجموع كوتيكول با پديده هايي مثل كنترل درجه حرارت و نماي ظاهري برگ مرتبط بوده و در حفاظت گياه در برابر آفات و امراض نقش دارد. ورود محلولهايي با ملكول هاي كوچك (مانند قندها و عناصر معدني) و تبخير آب از سطح كوتيكول (تعرق كوتيكولي) از منافذ

هيدروفيليك داخل كوتيكول انجام مي گيرد.  بيشتر اين منافذ قطري كمتر از ١ نانومتر و تراكم حدود ١٠١٠ منفذ در يك سانتيمتر مربع دارند. محلول هايي مثل اوره به راحتي از اين منافذ نفوذ مي كنند، در صورتيكه براي ملكول هاي  بزرگتر (مانند كلاتها براي مثال Fe-EDTA) نفوذ ناپذيرند .در طول اين منافذ بارهاي منفي آرايش يافته اند كه مقدار بارهاي منفي  از سطح خارجي برگ به طرف داخل افزايش مي يابد بنابراين نفوذ كاتيونها در طول اين شيب الكتريكي افزايش يافته در حالي كه آنيونها پس زده مي شوند. در نتيجه جذب كاتيونها از برگ سريعتر از آنيونها است. از طرف دیگر ملكولهاي كوچك و بدون بار مثل اوره به طور ويژه سريع است . تراكم منافذ مذكور در ديواره سلولي ، حدفاصل سلو لهاي محافظ روزنه و سلول هاي كناري آنها زياد است . اين حقيقت ارتباط مثبتي كه عموما بين تعداد يا توزيع روزنه ها (براي مثال سطح رويي و زيري برگ) و شدت برداشت عناصر معدني محلول ديده مي شود، توجيه مي كند. نه تنها تعداد منافذ كوتيكولي اطراف سلول هاي روزنه بيشتر است بلكه به نظر مي رسد.  خصوصيت نفوذپذيري متفاوتي داشته باشند و عمدتا محل هايي هستند كه ملكول هاي درشت (براي مثال براي مثال Fe-EDTA) از كوتيكول نفوذ كرده و توسط سلول هاي برگ دريافت مي شوند . نفوذ مستقيم محلول ها از روزنه هاي باز بعيد به نظر مي رسد زيرا سطح سلول هاي محافظ روزنه با لايه كوتيكولي پوشيده شده است و همچنين سرعت نفوذ يونهاي محلول در طول شب وقتيكه روزنه ها بسته اند بيشتر از روز است . چنين فرض شده است كه در سلو لهاي اپيدرم ي، ريز كانالهاي هيدروفيليك ١ وجود دارند كه مسير بخار آب و حركت محلول ها است. هر چند كه نتايج آزمايش هاي مزرعه اي وجود چنين مسيرهايي را نفي مي كنند.

 

اثر عوامل دروني و بيروني در جذب عناصر غذايي از سطح برگ ها

سلول هاي برگي همانند سلول هاي ريشه ، عناصر معدني را از طريق آپوپلاسم جذب مي كنند. بنابراين جذب در برگ ها به

وسيله عوامل بيروني از قبيل غلظت عناصر معدن ي، ظرفيت عناصر و درج ه ي حرارت و همينطور به وسيله عوامل دروني مثل فعاليت متابوليكي متأثر مي شود. چنين به نظر مي رسد كه جذب عناصر معدني توسط سلول هاي برگ ، خيلي كندتر از جذب توسط سلول هاي ريشه است. زيرا در سلول هاي برگ لايه كوتيكولي، مقدار جذب را به شدت محدود مي كند. ضخامت لايه كوتيكولي به مقدار زيادي در بين گونه هاي مختلف فرق مي كند و همينطور تحت تأثير عوامل محيطي نيز قرار مي گيرد. مورد اخير در گياهاني كه در سايه يا زير نور، رشد يافته اند كاملا مشهود است . ميزان جذب عناصر معدني به وضعيت آن عنصر در گياه نيز بستگي دارد. ميزان جذب برگي فسفر در گياهان داراي كمبو د فسفر، دو برابر گياهان شاهد بوده است . در مجموع در گياهان داراي كمبو د ، ميزان فسفر انتقال يافته از برگ مخصوصا به طرف ريشه گياه بيشتر مي باشد. ميزان جذب عناصر معدني به وسيله برگ ها معمولا با افزايش سن آنها كاسته مي شود. عوامل مسئول اين كاهش جذب شامل كاهش فعاليت متابوليك ي، فعاليت مركز مصر ف، كاهش نفوذپذيري غشاء و افزايش ضخامت كوتيكول هستند . برخلاف جذب يون در ريشه، جذب اين مواد در برگ هاي سبز به وسيله نور مستقيما تحريك مي شود. درطي دوره روشنايي ميزان برداشت پتاسيم بيشتر است . زيرا انرژي مورد نياز براي جذب فعال پتاسيم دركلروپلاست توسط فسفوريلاسيون نوري تأمين مي شود. جذب عناصر معدني محلول در برگ هاي دست نخورده اگر چه توسط نور تحريك نمي شود بلكه حتي به وسيله اثرات جانبي نور كاسته مي شود.  در طول روز وقتيكه درجه حرارت اطراف برگ افزاي ش مي يابد معمولا رطوبت نسبي كاسته شده و منجر به تبخير سريع آب محلول شده و نهايتا منجر به خشك شدن سريع برگ مي شود. در غلظت كم عناصر پرمصرف مثل پتاسيم و فسفر، جذب عناصر از سطح برگ به صورت ويژه اي كم است.  غلظت دروني نسبتا بالاي اين يونها در آپوپلاسم بافت برگ، نفوذ اين يونها را از سطح برگ به درون برگ مانع مي شود.

 

تغذيه برگي عناصر معدني

محلو ل پاشي عناصر معدني به معني روشي است كه در آن عناصر معدني محلو ل، جهت تأمين سريع عناصر مورد نياز گياهان عالي برسطح شاخه و برگ آنها پاشيده مي شوند. در اين روش درمقايسه با تغذيه ريشه اي ، عنصر غذايي، خيلي سريعتر به مصرف گياه

مي رسد.  اينگونه تأمين عناصر، موقتي بوده و مشكلاتي همراه دارد:

- نفوذ پذيري كم به ويژه در برگهايي با كوتيكول ضخيم (مثل مركبات)

- ريزش از سطح هيدروفوبيك

- شستشو به وسيله باران

- خشك شدن سريع محلول

- محدوديت انتقال بعضي عناصر معدني خاص از محل جذب به ساير قسم تها مثل كلسيم

 


 

- محدوديت مقدار مصرف عناصر پر مصرف در يك نوبت محلول پاشي (به طور متوسط ١% با ٤٠٠ ليتر در هكتار،به استثناء

اوره كه مي توان تا غلظت ٥% استفاده كرد).

- صدمه برگي (سوختگي و نكروزه شدن)

صدمه برگي در شرايط غلظت زياد عنصر، يك مورد جدي است كه عمدتا ناشي از عدم تعادل ناحيه اي عنص ر در بافت برگ

است ، تا اثرات اسمزي . در غلظت زياد اوره ، صدمه برگي كاملا شديد است اما با استفاده از ساكاروز در كنار اوره با وجود اينكه فشار اسمزي محلول افزايش مي يابد، احتمال صدمه از بين مي رود. صدمه برگي وقتيكه pH  محلول پائين است به حداقل مي رسد. به نظر مي رسد افزودن مويان  حاوي سيليس ، خطر خسارت را تقليل داده و اثر محلول پاشي ، به ويژه با كوتيكول هاي ضخيم را افزايش مي دهد.

 

اهميت كاربردي برگ پاشي عناصر معدني

باوجود اشكالات تأمين عناصر غذايي از طريق برگ پاشي ، ليكن تحت شرايط معيني ، اين روش بيشترين فايده را دارد:

الف) پايين بودن قابليت جذب عناصر خاك:  براي مثال در خاك هاي آهكي قابليت جذب آهن بسيار پائين بوده و علائم كمبود

(زردبرگي آهكي) گسترده است . برگ پاشي آهن ، بسيار مؤثرتر از كاربرد آهن كلاته گرانقيمت بوده و نيز در اين روش سميت منگنز بالا و مواد آلي زياد، كمبود منگنز را مي توان به طور مؤثري با محلول هاي حاوي منگنز بر طرف pH نيز كم مي شود.  در خاكهايي با كرد.  در خاك هاي معدني اسيدي موليبدن به مقدار زيادي تثبيت مي شود، بنابراين برگ پاشي با موليبدن خيلي مؤثرتر از استعمال آن در خاك است .

ب) خشك بودن سطح خاك : در مناطق نيمه خشك عدم وجود آب قابل استفاده در خاك رويي و به تبع آن كاهش قابليت جذب عناصر غذايي طي فصل رشد يك پديده معمول است اگر چه ممكن است آب تحت الارض قابل استفاده باشد ليكن عناصر غذايي عامل محدود كننده رشد مي شوند.  تحت چنين شرايطي استعمال عناصر غذايي در خاك خيلي كمتراز برگ پاشي آنها مؤثر است .

ج) كاهش فعاليت ريشه طي مرحله زايشي (توليد و باردهي):  با شروع مرحله باردهي براساس رقابت مركز مصرف براي هيدرات كربن، فعاليت ريشه و بدنبال آن برداشت عناصر توسط ريشه كاسته مي شود . برگ پاشي عناصر غذايي مي تواند اين كاهش را جبران كند.

د) افزايش كلسيم ميوه ها: بيماريهاي مرتبط با كلسيم در گونه هاي خاصي از گياهان عموميت دارد. بخاطر محدوديت حركت كلسيم در آوندهاي آبك ش، برگ پاشي آن خيلي مؤثر نيست و مي بايست چندين نوبت در فصل رويش تكرار گردد. با اين وجود بعضي عوارض مثل لكه تلخ سيب  با تكرار محلول پاشي كلسيم برطرف مي شود به ويژه اگر سطح ميوه ها مستقيما محلول پاشي شوند.

 

تغذيه با آب آبياري

عناصر غذايي مورد نياز درختان ميوه را مي توان به صورت محلول رقيق، به همراه آب آبياري در اختيار آنها قرار داد . در باغ هاي مجهز به سيستم آبياري تحت فشار مثل آبياري قطره اي و يا باراني، اين امكان بيشتر فراهم مي باشد.

تغذيه با آب آبياري در صنعت ميوه كاري كاملا پذيرفته شده است . براي اينكه از مزاياي راحتي كار، صرفه جويي در وقت، كارگر

و هزينه برخوردار است . اگر اين سيستم به خوبي طراحي گردد، بدون هدر دادن كود، بيشترين و بهترين كاركرد را خواهد داشت . در اين روش، محلول كودي مستقيما در اختيار ريشه قرار مي گيرد.

در روش تغذيه با آب آبياري، پنج عامل بايد مد نظر باشد؛

١- قابليت حركت عنصركودي در خاك

٢- اثرات تركيبي كيفيت آب آبياري و محلول كودي

٣- قيمت كود و ميزان اثربخشي آن

٤- نياز غذايي درختان ميوه

٥- عامل آب و هوايي.

كودهاي مورد استفاده بايد داراي بهترين كيفيت، حلاليت مناسب، بدون مواد مضر، نمك و pH مطلوب باشند . نسبت N, P, K با توجه به نياز خاك باغ و نتيجه تجزيه ي برگي درختان انتخاب مي گردد.

عوامل مؤثر در آغاز باروري درختان ميوه

مقدمه

هدف از پرورش و نگهداري درختان ميوه به حد بهينه رسانيدن بارآوري ساليانه و توليد در طول عمر باغ است . باروري يك درخت را مي توان به اجزا يي مانند تعداد گلهاي درخت، تعداد گل هايي كه به ميوه تبديل مي شوند و كيفيت ميوه به هنگام برداشت تقسيم كرد . كيفيت جوانه گل، توانايي تشكيل ميوه و استعداد آن براي رسيدن به كيفيت بالاي ميوه را تحت تاثير قرار مي دهد. براي اداره موفقيت آميز درختان ميوه آگاهي از فرآيندهاي مهمي كه در تشكيل گل و تكامل جوانه هاي گل دخالت دارند ضروري به نظر مي رسد. همانطور كه انتظار مي رود نمو جوانه‌هاي گل را شمار فراواني از شرايط بيروني و دروني كنترل مي كنند. در حال حاضر پژوهشگران مشغول طراحي مدل هايي هستند كه تغييرات مقاومت زمستاني جوانه را مشابه سازي كنند . اينها با استفاده از دماهاي واقعي در مزرعه، تغي يرات مقاومت زمستاني جوانه ها را پيش بيني كرده و به باغداران امكان مي دهند تا بر اساس دماي مزرعه، در برنام ههاي مبارزه با سرمازدگي موفقيت بيشتري به دست آورند. گياهاني كه از طريق كاشتن بذر حاصل مي شوند بايد يك دوره نو نهالي را طي كرده و به مرحله بلوغ و گلدهي برسند، حال بايد بدانيم هر كدام از اين دوره هاي زندگي، چه خصوصياتي دارند و براي شروع باروري در گياه، چه مراحلي بايد طي شود و چه شرايطي لازم است تا يك درخت به مرحله باروري برسد.

 

زمان باروري

گلدهي در درختان ميوه زماني است كه درخت از نظر رشد به سن معيني رسيده باشد . سالها طول مي كشد تا درختان

حاصل از رويش بذر به سن گلدهي و باروري برسند.

 

مرحله نو نهالي

دوره غير فعال از نظر گلدهي در نهال هاي جوان، دوران نونهالي ١ ناميده مي شود يا به عبارت بهتر دوره ركود فعاليت

گلدهي بعد از رويش بذر دوره نونهالي ناميده مي شود و اين دوره زمان بعد از جوانه زدن بذر است كه در طي آن دانهال با هيچ

وسيله اي نمي تواند تحريك به گلدهي شود.

دانهال هاي غالب درختان ميوه تا قبل از رسيدن به سن 7-3 سالگي گل نمي دهند و اين همان دوره ركود گلدهي در آنها است . گياهاني كه از طريق پيوند و يا قلمه به دست مي آيند بر خلاف دانهال هاي جوان تحت شرايط مطلوب قادر به گلدهي مي باشند زيرا در عمل پيوند، پيوندك از اعضاي بالغ درخت انتخاب شده و بالغ مي باشد و يا در قلمه، قلمه از قسمت هاي بالغ تهيه مي شود. پس اين گياهان در شرايط مطلوب قادر به گلدهي مي باشند.

 

علائم نونهالي

عدم توانائي گلدهي با وجود شرايط مطلوب، داشتن برگهاي لوب دار و شفاف، ساق ه هاي خزنده، داشتن ساقه اي با شاخه هاي كوتاه خارمانند كه به ساقه ظاهري تيغ دار مي دهد (در اكثر درختان ميوه) ، تاخير در خزان پائيزي در گون ه هاي خزان دار يعني حالت نيمه دائم سبزي، آساني ريشه دار شدن قلمه هاي آنها به دليل عدم وجود گل كه جيبرلين توليد مي كند، مقدار در بافت ها از علائم نونهالي است كه تعدادي از آنها در برخي گياهان ديده مي شود ولي (RNA) كم اسيدريبونوكلئيك مهمترين علائمي كه در درختان ميوه معتدله عموميت دار د عبارتند از : عدم گلدهي،آساني ريشه دار شدن قلمه ها وتيغ دار بودن بخش هاي نونهال.

 

مرحله انتقال

گياهان بعد از مرحله نونهالي وارد مرحله انتقال مي شوند و چون در اين مرحله حد واسط بين گياهان بالغ و نونهال هستند، پس هم احتمال گلدهي و هم احتمال عدم گلدهي در آنها وجود دارد . باف تهاي درحال انتقال بين قسمت هاي كاملا نونهال و بالغ ساقه درختان بذري يافت مي شوند. در ا ين گياهان خصوصيات حدواسط بين نونهالي و بلوغ مي باشد. گلدهي در روي ساق ههاي در حال انتقال مي تواند صورت بگيرد ولي نه به آساني ساق ههاي بالغ.

 

مرحله بلوغ

موقعي كه گياه به مرحله بلوغ  رسيد توانائي گلدهي را خواهد داشت . دانهال هايي كه رشد سريعتري دارند زو دتر از آنهايي كه سرعت رشد كمتري دارند وارد مرحله زايشي مي شوند و افزايش سرعت رشد به هر وسيله اي طول دوره نونهالي را كمتر خواهد كرد. درختان بالغ در حال گلدهي مي توانند وارد فازهاي رويشي يا گلدهي شوند ولي هرگز به دوره نونهالي برنمي گردند

 


 

البته در بعضي گياهان سايه انداختن يا تيمار با تنظيم كنند ههاي رشد مثل جيبرلي نها باعث برگشت به مرحله نونهالي مي شود ولي اين امر كلا در مورد درختان ميوه خزان دار مصداق ندارد. ممكن است تصور شود كه هرس سنگين درختان مسن و ضعيف باعث جوان شدن دوباره درختان مي شود درحالي كه هرس سنگ ين سبب تقويت گياه و درخت مي شود ولي درخت را به مرحله نونهالي برنمي گرداند . اشتباه ديگر اين است كه نهال هاي پيوندي در مرحله نونهالي مي باشند، از آنجائيكه تمام اين درختان با استفاده از جوانه هاي بالغ مورد نظر تكثير مي شوند، تمام اندام هاي رشد حاصل از چنين جو انه هايي بر خلاف درختان بذري پيوند نشده بالغ مي باشند . مرحله اي كه درختان بذري پيوند شده قادر به توليد گل نيستند، مرحله بلوغ رويشي  ناميده مي شود.

در درختان بزرگ بذري قسمتهاي پايين تنه و ريشه هميشه به حال نونهال باقي مي مانند درحالي كه در درختان پيوندي قسمت پايين محل پيوند در مرحله نونهالي وقسمتهاي بالاي محل پيونددر مرحله كاملا بلوغ هستند پس از نظر فيزيولوژيكي قسمتهاي پايين درخت جوانتر و قسمت سر شاخ هها بالغ هستند

 

اهميت دوره نونهالي

حفظ نونهالي در تكثير نباتات حائز اهميت مي باشد.  زيرا قطعات حاصله از گياهان نونهال بهتر از بافت هاي بالغ همان كلون ريشه مي دهند . شواهدي وجود د ارند كه بافتهاي جوان حاوي تعدادي عوامل كمكي ريشه دهي مي باشند، كه اين عوامل در بافتهاي بالغ وجود نداشته يا در غلظت پاييني مي باشند. از طرف ديگر كوتاهتر كردن اين دوره در موارد خاص، مثل كاشت و پرورش درختان بذري گردو و يا ساير درختان ميوه ي بذري، در عمليات اصلاح نژاد، به زود باردهي كمك خواهد كرد.

 

طول دوره نونهالي

طول دوره نونهالي گياه بستگي به عوامل ژنتيكي و محيطي دارد . دانهال هايي كه به طور ژنتيكي، داراي سرعت رشد بالاتري هستند، زودتر اين مرحله را طي مي كنند . به وسيله تغذيه و آبياري بهتر و صحيح يا به وسي له هرس خفيف و حلقه زني مي توان دوره ي نونهالي را كوتاه كرد ونيز پيوند زدن، اين دوره را كوتاه تر خواهد كرد . دوره طولاني تر رشد و كاربرد كود نيتروژني متعادل، براي رشد مطلوب بوده و در نتيجه موجب كوتاه شدن دوره نونهالي درختان مي شود . به نظر مي رسد هرس خفيف با افزايش سطح فتوسنتز كننده درخت، به دليل افزايش كربوهيدرات، گلدهي را تعجيل مي كند.

 

فيزيولوژي توليد گل

به دليل ضرورت گلدهي براي تشكيل ميوه بررسي آن مهم مي باشد. براي اينكه گلدهي قابل رويت باشد مراحل زير بايد  به ترتيب صورت گيرد:

  1. گل انگيزي
  2. گل آغازي
  3. تمايز و تخصصي شدن
  4. شكفتن گل

مرحله گل انگيزي كه به وسيله محركهاي دروني شروع مي شود، فرآيند تشكيل جوانه گل را بكار مي اندازد . وقتي گياه در شرايط مناسب نوري قرار گيرد برگ ها برانگيخته شده و فرمان گلدهي را به جوانه ها صادر مي كن ند. در اين مرحله، با چشم مسلح نيز نمي توان تغييري در جوانه ها مشاهده كرد، زيرا تغييرات عمدتا بيوشيميايي مي باشند . در اين مرحله جوانه ي مورد نظر برگشت پذير است . به عبارت ديگر اگر شرايط براي تشكيل جوانه ي گل نامساعد شود، جوانه در حالت رويشي باقي خواهد ماند. توالي گل انگيزي عبارت است از : دريافت علامت هاي محرك توسط محل فعال تقسيم ياخته اي كه بدنبال آن ميزان اسيد نوكلئيك افزايش مي يابد اين اسيد به ياخت ه ها فرمان مي دهد تا پروتئين هاي لازم را براي تشكيل و تكامل ياخته هاي جديد توليد كنند . همزمان با افزايش اسيد نوكلئيك و پروتئين ميزان تقسيم ياخته اي در محل مريستم انتهايي افزايش مي يابد. زمان گل انگيزي در گياهان مختلف متفاوت است . در پاره اي از گياهان، مثل سيب گل انگيزي چندين ماه قبل از پديدار شدن گل صورت مي گيرد بدين معني كه در خلال تابستان جوانه هاي گل درگياه ايجاد شده و بهار سال بعد پديدار مي گردند. به عبارت ديگر شكوفه هاي سيب كه در بهار بر روي درخت ديده مي شوند، نتيجه گل انگيزي 9-8 ماه قبل هستند كه بتدريج تكامل يافته و بصورت راكد باقي مانده و در بهار بدنبال هواي مساعد پديدار گشته اند . پس براي بالا بردن محصول (افزایش گلها) چندين ماه پيش از پديدار شدن گل، بايد اقدام به كود دادن و طوقه برداري و غيره كرد . در پاره اي از گياهان، گل انگيزي و پديدار شدن گل فاصله چنداني با هم ندارند (مثل به) در كل، گل انگيزي بستگي به عوامل متعددي دارد و براي هر گياه اين عوامل متفاوتند.

عوامل مؤثر بر گل انگيزي و آغاز باروري

عوامل محيطي مثل نور، دما، تغذيه، آبياري و عوامل دروني مثل هورمون ها و شرايط فيزيولوژيكي درخت، ميزان محصول و ذخيره كربوهيدرات و وجود يا عدم وجود برگ، عمليات كشاورزي مثل پيوند، نوع پايه مورد استفاده، هرس، نوع رقم و غيره بر گل انگيزي درخت مؤثر هستند.

نور  (یا سایه) و طول روز

در سايه بودن درختان ميوه موجب مي شود كه عمل فتوسنتز به ميزان كمتري انجام گرفته و ذخيره مواد كربوهيدرات نيز به همان نسبت كمتر باشد، بدين ترتيب نسبت نيتروژن به كربن بيشتر شده و جدارهاي سلولزي سلولها نازكتر مي شود و جوانه هاي گل تشكيل نمي شوند و يا كاهش خواهند يافت. درعوض شاخه هاي لطيف و نازك تشكيل خواهند شد. تاثير نور در فتوسنت ز و اندام زايي، مثل تشكيل گل و ريشه مهم مي باشد. از نظر طول روز گياهان به سه دسته كلي روز كوتاه، روز بلند و بي تفاوت تقسيم مي شوند . درختان ميوه مناطق معتدله، نسبت به طول روز بي تفاوتند . در مناطقي كه روزهاي تابستان طولاني تر است به علت فعاليت فتوسنتز ميزان توليد مواد كربوهيدرات بيشتر بوده و در نتيجه توليد جوانه هاي گل به طور نسبي زيادتر است.

٦- ذخيره آب -٦-٢

اگر شرايط طوري باشد كه در قسمت عمده اي از روز مقدار آب از دست رفته  (خارج شده از برگها بوسيله تعرق) بيشتر از مقدار رطوبتي باشد كه بوسيله ريشه ها جذب مي شود يك حالت خشكي در برگها و شاخه هاي جوان و حتي جوانه ها بوجود مي آيد . اين حالت ممكن است در پايان روز با غروب آفتاب يا در طول روز با سايه انداختن يك قطعه ابر، از بين برود و تاثيري در توليد جوان ههاي گل نداشته باشد، ولي اگر كمبود آب در گياه در قسمت عمده روز دوام داشته باشد، موجب مي گردد كه رشد درخت متوقف شده و درخت وارد مرحله خواب و استراحت پيش از موعد عادي شده و نتواند به رشد رويشي ادامه دهد. در اين حالت مقاديري مواد كربوهيدرات، بلامصرف مانده و ذخيره خواهد شد كه در شرايطي با نور فراوان و فعاليت شديد فتوسنتز و تعرق زياد، همراه با كمبود قابل توجه آب در اوايل تابستان، حتي در شرايط فراواني ذخيره ي نيتروژن در درخت، موجب خواهد شد كه رشد گياهي زودتر از سن عادي متوقف شده و جلوتر از درختاني كه از محيط رشد مناسبي  (بعلت فراواني آب) برخوردار هستند گل كرده و بارور شوند.

آبياري

گر چه عرضه آب به ميزان كافي براي توليد ميوه ضروري است اما كمبود آن نيز همواره امر نامطلوبي نيست به طوري كه كمبود جزيي آب درخت هلو ممكن است باعث تحول در درخت شده و آن را از رشد رويشي به زايشي سوق دهد . در صورت كم آبياري كردن درخت، حجم ريشه كا هش يافته و ضعيف مي گردد، در نتيجه جذب مواد نيتروژني پايين آمده و ميزان كربوهيدرات بيشتر از مواد نيتروژني شده و درخت وادار به گلدهي مي شود.

تغذيه

گياه براي گل انگيزي نياز به تغذيه كافي دارد . كمبود عنصر روي موجب كاهش گل انگيزي مي شود و اين به اين علت است كه روي وظيفه اي در ساخته شدن اسيد آمينه ي تريپتوفان كه ماده اوليه ساختمان هورمون اكسين است، دخالت دارد و اكسين باعث گل انگيزي مي شود. با تغذيه صحيح و اصولي درختان ميوه مي توان به رشد سريع آنها كمك كرده و آنها را زودتر به مرحله بلوغ و گلدهي رساند . يا در مورد نيتروژن كه باعث مي شود شاخ ه هاي حامل جوان ه هاي بارده زياد شوند  (در حد متعادل) و زيادي مصرف آن مي تواند باعث افزايش رشد رويشي و انبوهي شاخ و برگ و تا خير در باردهي شود.

پايه

درختان جوان پيوند شده روي پايه هاي كلوني اصلاح شده اغلب زودتر از در ختان پيوند شده روي پايه هاي بذري گل پا كوتاه زودتر و سنگبن تر از درختان پيوند شده M1 قوي يا روي  M9 مي دهند براي مثال درختان سيب پيوند شده روي درختان بذري قوي يا پايه كوتاه Misik kimensis گل توليد مي كنند.

پيوند

يكي از هدفهاي پيوند كه يك روش غي رجنسي ازدياد مي باشد صرفه جويي در وقت است . زيرا گياهان تكثير شده از طريق پيوند از همان ابتدا بالغ هستند و يا تاثير ديگري كه دارد اين است كه اگر از پايه هاي كوتاه كننده استفاده كنيم زودتر به گلدهي مي رسيم.

هرس

يكي از هدفهاي هرس پس يا پيش انداختن باروري گياه و تنظيم گلدهي در درختان ميوه مي باشد. هرس شديد زمستانه يا هرس سبزي كه در اواخر بهار يا اوايل تابستان روي درختان جوان 5-4 ساله كه در مراحل شروع توليد ميوه هستند انجام گيرد موجب مي شود كه تمركز مواد هيدروكربن به تاخير افتاده و شاخه هاي جوان به رشد رويشي ادامه دهند پس در اين سنين نبايد درختان جوان را زياد هرس كرد تا بتوانند زودتر به حد كمال و باروري برسند. آزمايشات روي درختان سيب كه در مرحله جواني بودند و هنوز بارور نشده بودند


نشان داد كه علاوه بر هرس معمول زمستانه با انجام هرس سبز  (كوتاه كردن انتها ي شاخه ها) روي شاخ ه هاي بلنددر اوايل تابستان تعداد بيشتري از شاخه هاي كوتاه بارور  (سيخك) توليد خواهد شد كه به علت تحريك درخت جوان به توليد شاخ ه هاي ثانوي زياد به جاي رشد طولي بوده است كه روي آنها شاخه هاي كوتاه بارده در سالهاي بعد ظاهر خواهد شد . پس يكي از مطمئن ترين طرق تحريك درختان سيب با رشد زياد به توليد شاخه هاي كوتاه جانبي كه بعدا بارور خواهند شد هرس به موقع تابستانه است و شرط توفيق داشتن قدرت و قوت كافي درخت است والا هرس سبز كوتاه كننده روي درختان مسن يا كم رشد باعث خواهد شد شاخ و برگ بي باري روي تاج در محل هرس بوجود آيد كه مانع تابش نور خورشيد به قسم تهاي پايين و كاهش باروري مي شود. در مورد هرس ريشه كه كم و بيش از قديم بين باغداران در درختاني كه خيلي قوي رشد كرده و دير بارور مي شوند يا كم بار هستند متداول بوده و از آن به عنوان عمل ترسانيدن درخت ي اد مي كردند منظور اصلي از اين كار تقليل جريان شيره خام و كم كردن رشد گياهي و ايجاد تعادل بين توليد و رشد مي باشد. شخم عميق باغهاي ميوه يا بيلكاري در كف باغها عملا يك نوع هرس ريشه محسوب مي شود اگر اين كار مقارن با دوره تشكيل ميوه باشد اثر مضري روي بار درخت خواهد گذاشت و ميو ه ها خواهند ريخت ولي اگر بموقع و در طول زمستان و قبل از بيدار شدن درختان باشد اثر تحريك كننده روي توليد جوان ههاي گل داشته و رشد گياهي را كمتر خواهد كرد و بدين ترتيب با غرور درخت مبارزه مي شود.

ماه‌ها

درختان میوه

خشک

سبز

پنسمان

فروردین

هلو، مو

+

 


 


اردیبهشت

هلو، سیب، گلابی، زردآلو

 


 


+

خرداد

هلو، سیب فرم کوردون

 


 


+

تیر

زردآلو، گلابی، گوجه، سیب، مو

 


+

+

مرداد

گردو، زردآلو، گیلاس، سیب فرم‌کرودون، هلو

 


+

 


شهریور

مو

 


+

 


مهر

گوجه، آلو

 


+

 


آبان

سیب، گلابی

+

 


 


آذر

سیب، گلابی

+

 


 


دی

......................................................

 


 


 


بهمن

تمشک، انگورفرنگی، سیب، گلابی، مو

+

 


 


اسفند

گیلاس، گوجه، زردآلو، هلو، مو، انجیر

+

 


 


انجام هرسهاي خاص

كت زدن يا حلقه بر داري، برداشتن حلقه اي از پوست درخت كه هدف از آن قطع موقت جريان شيره نباتي پرورده از برگها به طرف پايين، به منظور توليد گل يا افزايش تعداد گل و ميوه در بالاي قسمت حلقه برداري شده مي باشد. عملا از اين وسيله براي تحريك شاخ ه ها به بارور شدن يا گل دادن زودتر ا ز موقع و حتي درشت كردن ميوه استفاده مي شود . در همين مدت كه ارتباط قطع است مقادير قابل توجهي مواد هيدروكربن در قسمت بالاي شاخه جمع مي شود كه سبب توليد جوانه هاي گل در اين قسمت از شاخه خواهد گرديد . ايجاد شكاف در زير يك جوانه همان اثر كت زدن در تحريك اين جوا نه براي تبديل شدن به گل را خواهد داشت . اگر كت زدن روي درختاني كه در خاكهاي بي قوت يا كم آب كاشته شده اند انجام گيرد، هيچگونه تاثيري نخواهد داشت و اين نكته اي است كه باغداران بايد به آن توجه كنند و تصور نكنند كه در هر موقعيتي با اجراي عمليات كت زدن يا مشابه آن مي توان به نتيجه مطلوب رسيد. زخم حاصله از برداشتن قسمتي از پوست اگر با يك ورقه كاغذ يا پارچه چسب دار پوشانيده شود به زودي التيام پيدا خواهد كرد ولي اگر آن را با چسب باغباني يا رنگ بپوشانند جوش خوردن محل التيام ديرتر انجام خواهد شد . نيز اگر اين عمل زودتر انجام گرفته باشد فقط از طرف بالا جوش خواهد خورد ولي اگر از اواسط خرداد انجام گيرد زخم از بالا و پايين التيام مي يابد.گفته شده درختاني كه در معرض اين قبيل عمليات به طور مداوم قرار گيرند زودتر پير شده و عمرشان كمتر مي شود و دليل اين پديده ممكن است ضعف تدر يجي ريشه به علت عدم دريافت قسمتي از مواد غذايي پرورده شده باشد كه از برگها به طور عادي دريافت مي داشته است . در بعضي از گياهان مثل گيلاس و آلبالو زخم، دير التيام مي يابد و ممكن است با نفوذ

قارچها و باكتريها موجبات ابتلاي شاخه به امراض فراهم شود.

 

زخم زني

زخم زني پوست پيرايشي است كه در بهار به منظور تبديل شاخه نابارور به منظور مبارزه با غرور بكار مي رود و علت آن

به علت توليد اتيلن و تشكيل جوانه گل مي باشد و نوعي هرس تابستانه مي باشد.

 

چيدن نوك شاخه هاي جوان

چيدن نوك شاخه هاي جوان، باعث مي شود كه رشد انتهائي متوقف شود (چون اكسين در آن محل از ميان رفته و غالبيت انتهائي هم از بين مي رود) و برحسب زمان اجراي آن عكس العمل شاخه تا حدي متفاوت خواهد بود . اگر عمل خيلي زود در اوايل بهار در بحبوحه رشد سريع انجام گيرد نزديكترين جوانه به نوك شاخه تبديل به ي ك شاخه فرعي جنبي خواهد شد . اگر قدري ديرتر، قبل از ورود جوانه به دوران خواب انجام گيرد به احتمال زياد اين جوانه تبديل به جوانه گل خواهد شد و اگر در فصل تابستان صورت گيرد (هرس سبز) اولين جوانه زير محل قطع چنانچه در شرايط مساعد باشد تبديل به جوانه ميوه دهنده خواهد شد.

محصولات آموزشی مربوط به آبزی پروری با امکان خرید پستی

فیلم آموزش تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری, پرورش ماهی خاویار, تکثیر ماهی خاویار, آموزش پرورش ماهی خاویار, آموزش تکثیر ماهی خاویار, تخم گیری از ماهی خاویار, اسپرم گیری از ماهی خاویار

فیلم آموزشی تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری

فیلم آموزشی تکثیر و پرورش ماهیان خاویاریکاملا به زبان فارسی1 عدد سی دی قابل پخش در ويدئو سي دي، کامپیوتر و لپ تاپدارای گارانتی تعویض در صورت وجود هر… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید
فیلم پرورش ماهیان گرم آبی, آموزش پرورش ماهیان گرم آبی, ماهی گرم آبی, ماهی کپور,گونه های ماهی کپور, ارقام ماهی کپور, کپور معمولی, کپور نقره ای, کپور سر گنده, کپور علف خوار, انواع سیستم های پرورش ماهی, درجه حرارت, شوری آب, هوا دهی,رها سازی بچه ماهی ها, سالن انکوباسیون, رشد و نمو اسپرم و تخمک کپور ماهی, بیماریهای کپور ماهی

فیلم پرورش ماهیان گرمابی

فیلم پرورش ماهیان گرمابیکاملا به زبان فارسی1 عدد سی دی قابل پخش در ويدئو سي دي، کامپیوتر و لپ تاپدارای گارانتی تعویض در صورت وجود هر نوع خرابی در سی… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید
فیلم پرورش ماهی در استخر ذخیره آب کشاورزی, آماده سازی استخر پرورش ماهی, استفاده چند منظوره از آب کشاورزی, استخر پرورش ماهی, ریختن بچه ماهی در استخر, پرورش بچه ماهی, هوا دهی به استخر, غذا دهی به ماهی, صید ماهی, نگهداری غذای ماهی

فیلم پرورش ماهی در استخر ذخیره آب کشاورزی (قزل آلا )

فیلم پرورش ماهی در استخر ذخیره آب کشاورزی (قزل آلا )کاملا به زبان فارسی1 عدد سی دی قابل پخش در ويدئو سي دي، کامپیوتر و لپ تاپدارای گارانتی تعویض در… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید
نرم افزار آموزش پرورش قزل آلا, ماهی قزل آلا, پرورش ماهی قزل آلا, تغذیه قزل آلا, استخر پرورش قزل آلا, بیماریهای قزل آلا

نرم افزار آموزشی پرورش قزل آلا

نرم افزار آموزشی پرورش قزل آلا1 عدد سی دیکاملا به زبان فارسیبدون نیاز به نصب ( اجرا بصورت آتوران)قابل اجرا در کامپیوتر و لپ تاپ مطالب این نرم افزار… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید
فیلم آموزش تکثیر ماهی قزل آلای رنگین کمان, تکثیر ماهی قزل آلای رنگین کمان, قزل آلای رنگین کمان, پرورش قزل آلای رنگین کمان, قزل آلای مولد, قزل آلای نر و ماده, بچه ماهی قزل آلا, لارو قزل آلا, انتقال بچه ماهی به استخر

فیلم آموزشی تکثیر ماهی قزل آلای رنگین کمان

فیلم آموزشی تکثیر ماهی قزل آلای رنگین کمانکاملا به زبان فارسی1 عدد سی دی قابل پخش در ويدئو سي دي، کامپیوتر و لپ تاپدارای گارانتی تعویض در صورت وجود… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید
فیلم آموزش پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان, پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان, پرورش قزل آلای رنگین کمان, احداث کارگاه تکثیر ماهی, پرورش ماهی سردآبی, تکثیر مصنوعی ماهی, اصول تخم کشی ماهی, جنین ماهی در انکباتور

فیلم پرورش قزل آلای رنگین کمان

فیلم پرورش قزل آلای رنگین کمانکاملا به زبان فارسی1 عدد سی دی قابل پخش در ويدئو سي دي، کامپیوتر و لپ تاپدارای گارانتی تعویض در صورت وجود هر نوع خرابی… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید
آموزش پرورش میگو, آموزش تکثیر میگو, میگو, پرورش میگو, تکثیر میگو, فیلم پرورش میگو, فیلم تکثیر میگو, صید میگوی مبدل, صید میگوی مادر, تور ترال, صید و جدا سازی نشانه های میگوی مولد

مجموعه فیلم آموزشی پرورش میگو

فیلم های آموزشی پرورش و تکثیر میگو کاملا به زبان فارسی 1 عدد سی دی قابل پخش در ويدئو سي دي، کامپیوتر و لپ تاپ دارای گارانتی تعویض در صورت وجود هر نوع… برای توضیحات بیشتر در مورد این محصول کلیک کنید

جدیدترین مطالب آموزشی

مجموعه گلهای درون خانه ای
مجموعه گلهای گلخانه ای
مجموعه گلهای باغچه ای
مجموعه میوه های گرمسیری
مجموعه سبزی های غده ای
مجموعه سبزی های پیازی
مجموعه سبزی های ریشه ای
مجموعه فیلم و نرم افزار هیدروپونیک
مجموعه مطالب ماشین آلات کشاورزی

توليد و فروش انواع نشا گياهان دارویی توسط شرکت زرین گیاه، توانایی تولید نشاء انواع گیاهان دارویی را داریم.

تولید طبق نیاز و سلیقه شما. بصورت ریشه لخت، کیسه ای، گلدانی و ...

تماس با بخش فروش شرکت زرین گیاه 09147297295 ( تهیه نشاء و قلمه )

آویشن باغی اسطوخودوس بادرنجبویه به لیمو فیسالیس مریم گلی دارویی سنبل الطیب اروپایی گاوزبان ایرانی
آویشن باغی
اسطوخودوس بادرنجبویه به لیمو
فیسالیس
مریم گلی سنبل الطیب
گاوزبان ایرانی
تماس با بخش فروش شرکت زرین گیاه برای تهیه نشاء و قلمه
09147297295
برای دیدن همه محصولات شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای دیدن همه محصولات شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای عضویت در کانال تلگرام شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای عضویت در کانال تلگرام شرکت زرین گیاه کلیک کنید
برای دیدن فیلم ها و کلیپ های شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
کلیپ های شرکت زرین گیاه

شمعدانی معطر

تماس با بخش فروش شرکت زرین گیاه برای تهیه نشاء و قلمه و انوع گیاه دارویی بصورت ریشه لخت، کیسه ای و گلدانی
09147297295
برای دیدن همه محصولات شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای دیدن همه محصولات شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای عضویت در کانال تلگرام شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید

برای عضویت در کانال تلگرام شرکت زرین گیاه کلیک کنید

برای دیدن فیلم ها و کلیپ های شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید

کلیپ های شرکت زرین گیاه

توليد و فروش انواع نشا گياهان دارویی توسط شرکت زرین گیاه، توانایی تولید نشاء انواع گیاهان دارویی را داریم، طبق نیاز و سلیقه شما. بصورت ریشه لخت، کیسه ای، گلدانی و ...

پرفروش ترین نشاء گیاهان دارویی. برای خرید یا آشنایی با هر کدام بر روی آن کلیک کنید یا

با شرکت زرین گیاه تماس بگیرید 09147297295 ( تهیه نشاء و قلمه )

آویشن باغی, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
آویشن باغی
اسطوخودوس, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
اسطوخودوس
بادرنجبویه, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
بادرنجبویه
به لیمو, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
به لیمو
فیسالیس, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
فیسالیس
مریم گلی دارویی, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
مریم گلی دارویی
سنبل الطیب,نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
سنبل الطیب
گاوزبان ایرانی, نشا, نشاء, فروش نشا, تولید نشا گیاهان دارویی, خرید نشا, نشا گیاهان دارویی, فروش نشا گیاهان دارویی, ارسال نشا گیاهان دارویی به سراسر ایران
گاوزبان ایرانی
تماس با بخش فروش شرکت زرین گیاه برای تهیه نشاء و قلمه
09147297295
برای دیدن همه محصولات شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای دیدن همه محصولات شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای عضویت در کانال تلگرام شرکت زرین گیاه بر روی دکمه زیر کلیک کنید
برای عضویت در کانال تلگرام شرکت زرین گیاه کلیک کنید

شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه آماده دریافت سفارش شما جهت تولید نشا انواع گیاهان دارویی می باشد.

شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه بر پايه دانش فني روز و تجربه چندين ساله در عرصه تولید نشا گياهان دارويي توانسته است تا با توليد کيفي انواع نشا گیاهان دارویی گامي بزرگ در نهادينه کردن فرهنگ جايگزيني روش هاي کشت سنتي با کشاورزي مدرن روز جهان بردارد. لذا از متقاضیان عزیز تقاضا می گردد نسبت به دادن سفارش با شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه تماس گرفته و جهت هماهنگی بیشتر اعلام آمادگی فرمایند. شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه بعد از عقد قرارداد، در هر میزانی توانایی تولید نشاءهای گیاهان دارویی مانند نعناع فلفلی، مریم گلی دارویی، بادرنجبویه، آویشن باغی، سرخارگل، سنبل الطیب، خار مریم، زوفا، به لیمو و بسیاری از گیاهان دارویی دیگر را دارا می باشد.

برای ورود به سایت اینترنتی اختصاصی شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه بر روی همین متن کلیک کنید.

لطفاً برای اطلاع از قیمت به روز نشاء گیاهان دارویی با شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه تماس بگیرید.

لیست بعضی از نشاء های تولیدی شرکت زرین گیاه ( توانایی تولید نشاء انواع گیاهان دارویی را داریم )

ردیف

نوع نشاء تولیدی

روش تکثیر

نام انگلیسی

نام علمی

قیمت (تومان)

1

اسطوخودوس

بذر

Lavender

Lavandula officinalis

قیمتهای به روز و روزانه در خود سایت اینترنتی اختصاصی شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه وجود دارد. لطفاً برای ورود به سایت اینترنتی اختصاصی شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه بر روی همین متن کلیک کنید

2

گل راعی

بذر

St. John̕ s wort

Hypericum perforatum

3

بادرنجبویه

بذر

Balm

Melissa officinalis

4

زوفا

بذر

Hyssop

Hyssopus officinalis L.

5

شیشا

بذر

Tansy

Tanacetum vulgare L.

6

مریم گلی

بذر

sage

Salvia officinalis

7

آویشن باغی

بذر

Thyme

Thymus vulgaris

8

سرخارگل

بذر

Purple coneflowers

Echinanaceae purpurea

9

آرتیشو

بذر

Artickoke

Cynara scolymus

10

خار مریم

بذر

Holy thistle

Silybum marianum

11

سنبل الطیب

بذر

valerian

Valeriana officinalis

12

گاو زبان ایرانی

بذر

viper̕ s bugloss

Echium amoenum

13

به لیمو

قلمه

Lippia

Lippia citriodora

14

ریزوم نعناع فلفلی

ریزوم

Pepper mint

Menthea piperita

 

آماده دریافت سفارش شما جهت تولید نشاء انواع گیاهان دارویی هستیم.

برای ورود به سایت اینترنتی اختصاصی شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه بر روی همین متن کلیک کنید.

لطفاً برای اطلاع از قیمت به روز نشاء گیاهان دارویی با شرکت تعاونی زرین گیاه ارومیه تماس بگیرید.